از پطر کبیر تا ولادیمیر پوتین

مسعود سلیمی- پطر کبیر، تزار پر‌قدرت و همچنان محبوب روسیه که پس از چند قرن هنوز اسم و مجسمه و شرح حال و توصیف فتوحات و ارزش خدماتش بدون آسیب مانده است، به عنوان یکی از بزرگان روسیه، به روایت و شهادت تاریخ، به بسیاری از وعده‌‌ها و اهداف و تلاش‌هایش در راستای منافع کشور و مردمش جامه‌عمل پوشانده، مگر اینکه دوست داشت پایش به آب‌های گرم خلیج‌فارس برسد که نشد تا به تعبیری به عنوان تنها یا دست‌کم یکی از معدود ناکامی‌های او در تاریخ ثبت شود.
تلاش تزار بزرگ روسیه برای دستیابی به این آرزو به طور قطع به این دلیل نبود که مردی از اعماق سرما و یخبندان زمستان‌های مسکو و سیبری در حسرت گرمای دلپذیر آب‌های خلیج‌فارس می‌سوخت و دلش می‌خواست‌ دست‌کم پایش به ساحل خلیج‌فارس برسد! بلکه او با فراست دریافته بود با رسیدن به آب‌های خلیج‌فارس، جدا از اعمال بیشتر سیاست‌های‌ روسیه در ایران، دروازه‌های‌ شبه‌قاره هند و آسیای جنوب شرقی هم به روی روسیه باز خواهد شد.
رسیدن به آب‌های خلیج‌فارس نه‌تنها در ادامه حکومت تزارها بلکه در دوران کمونیسم هم آن‌گونه که در آرزوهای پطر کبیر می‌گنجید، برآورده نشد.
با خروج از دل تاریخ، آن هم پس از سقوط تزارها و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که پس از جنگ جهانی دوم بخشی از جهان را زیر نگین خود داشت و عنوان یکی از دو ابرقدرت دوران جنگ سرد را یدک می‌کشید، اینک روسیه متعلق به پوتین با حضور مسلط و بی‌چون و چرا در خاورمیانه نه‌تنها پایش به آب‌های گرم خلیج‌فارس رسیده‌ بلکه به عنوان کشور تعیین‌کننده سرنوشت سوریه و به لطف بندر زیبای لاذقیه حضور خود را در آب‌‌های لاجوردی مدیترانه هم با قدرت تمام اعلام می‌کند تا نشان دهد با توجه به ضعف آمریکا و مشکلات اتحادیه اروپا و ناتو و همچنین اختلاف و تنش میان کشورهای خاورمیانه و بازی چندگانه خود با قدرت‌های منطقه، منافع ملی و استراتژیک خود را تامین می‌کند.


مانور دریایی روسیه در مدیترانه که از دیروز آغاز شده از نظر کمی و کیفی آنقدر عظیم است که شگفتی کارشناسان امور نظامی را برانگیخته است. این قدرت‌نمایی در راستای برآورده شدن آرزو پطر کبیر آن هم در سال‌های پایانی دهه دوم هزاره سوم میلادی قابل ارزیابی است.
اگر پطر کبیر می‌توانست سر از خاک برآورد، قطعا لب به ستایش جانشین خلف خود باز می‌کرد که چگونه پس از قرن‌ها یکی از ستون‌های اساسی و استراتژیک روسیه در تقابل با غرب و صد‌البته در راستای تامین منافع ملی کشورش را برپا کرده است.
مانور نظامی روسیه در مدیترانه که بالقوه می‌تواند در آب‌های دریای خرز آن هم با توجه به مفاد پیمان مودت میان همسایگان تکرار شود نشان می‌دهد روسیه پوتین برای به زیر کشیدن قدرت آمریکا و ایجاد تفرقه در اتحادیه اروپا و ناتو و به تبع آن رقابت با چین چه نقشه‌هایی در سر دارد و قرار است چه نقشی در ساختار خاورمیانه جدید داشته باشد.
massoudmehr@yahoo.fr