افغانستان در پیچ جدید امنیتی

استعفای مقامات امنیتی افغانستان در حالی به موضوعی مورد توجه در منطقه بدل شده که کابل و دیگر شهرهای افغانستان در بدترین شرایط امنیتی قرار دارند. ده ها کودک هدف عملیات تروریستی قرار گرفتند و در آخرین حمله به یک مدرسه بیش از 110 کودک شهید و زخمی شدند. طالبان نیز مدعی است هیچ نقشی در این حملات نداشته و قرار نیست به مدارس کودکان حمله کند.  پیش از این خبری منتشر شد مبنی بر تسلط نداشتن دولت مرکزی افغانستان بر ۴۱ درصد از خاک آن و تعلل نهادهای امنیتی افغانستان در قبال تروریست های فعال در این کشور. سوال این جاست که امنیت افغانستان در چه شرایطی قرار دارد و این اوضاع چرا به این سمت حرکت کرده است؟ یک: پس از سقوط دولت وابسته به طالبان، دستگاه اطلاعاتی افغانستان توسط ایالات متحده آمریکا طراحی و بازسازی شد و عملا سرویس اطلاعاتی افغانستان یا ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان در اختیار سرویس اطلاعاتی آمریکا قرار گرفت و امنیت افغانستان از خاد ( خدمات اطلاعات دولت) به یک سرویس ابزار در منطقه تبدیل شد و چیزی از آن باقی نماند. این موضوع سرویس امنیت افغانستان را در سطح اطلاعات به سرویس های اطلاعاتی غرب به ویژه سیا وابسته کرد و عملا باید گفت، افغانستان فاقد دستگاه اطلاعاتی برای شناسایی و برخورد با عناصر تروریستی است. از طرفی سرویس های اطلاعاتی منطقه و دیگر بازیگران از این خلأ استفاده کردند و افغانستان به سرزمین ارتباط با عناصر تروریستی و جاسوسان چند ملیتی به ویژه عرب افغان ها تبدیل شد. در این بین تلاش دولت مرکزی افغانستان با استفاده از قرارداد کابل – واشنگتن تاثیری بر امنیت ملی افغانستان نگذاشت و عناصر اطلاعاتی جامعه امنیتی افغانستان بدون هیچ نقشی صرفا به عنوان عناصر ویترینی در کنار سرویس اطلاعاتی آمریکا قرار گرفتند. همین موضوع ضربات هولناکی به جامعه افغانستان وارد کرد تا جایی که برخی معتقد هستند دست عناصر امنیتی افغانستان در بمب گذاری های اخیر به ویژه در مناطق محافظت شده کابل آلوده است. انتشار اخبار بازگشت قریب الوقوع زلمای خلیل زاد سفیر پیشین آمریکا در افغانستان و سازمان ملل به کابل به عنوان شخصی که معمار اختلاف افکنی میان قومیت ها در این کشور و همچنین عراق شناخته می شود این مسئله را بغرنج تر می کند. دو: موضوع دیگری که امنیت ملی افغانستان را به چالش کشیده، حضور عناصر خارجی عضو ناتو به ویژه آمریکاست. هرچند سیاست دولت مرکزی آمریکا در قبال پیمان امنیتی واشنگتن – کابل، کاهش نیروی نظامی است اما با آمدن ترامپ این سیاست کاملا برعکس شد و شاهد افزایش نظامیان آمریکایی و دیگر اعضای ناتو هستیم. کسانی که افغانستان را بشناسند می دانند، این حضور، چالش بزرگ امنیت ملی افغانستان محسوب می شود و گروه های درگیر در پرونده افغانستان با حضور آمریکا، به مذاکرات وحدت ملی و پذیرش دولت مرکزی تمایل ندارند. هرچند آمریکا در تلاش است با گروه های تروریستی و مخالف دولت به طور مستقیم ارتباط برقرار کند اما ایدئولوژی و جامعه شناسی افغانستان نشان می دهد، واشنگتن مقبولیت لازم را برای این کار ندارد و گروه های مخالف برای حفظ اندیشه خود حداقل در ظاهر با آمریکا مخالفت می کنند. سه: سیاست حذف مجاهدان از چندی قبل روی میز اشرف غنی قرار گرفته و رئیس جمهور افغانستان در حال حذف عناصری است که سال ها در افغانستان سلاح به دوش گرفتند و در دهه 70 و 80 میلادی نقش تعیین کننده ای در سرنوشت سیاسی و سپهر امنیتی افغانستان برعهده داشتند. حذف عناصری چون ژنرال دوستم و عبدا... عبدا... نمونه ای از این اقدامات است. بخش دیگری از عناصر مجاهد هم در سطوح مختلف دولت برکنار شدند و اشرف غنی به نوعی به تقابل با عناصر مجاهد دهه 80 میلادی رفته است. در این بین پایگاه اجتماعی این عناصر در تقابل با دولت قرار گرفتند و دولت نتوانسته محبوبیت حداکثری را به دست آورد و از قدرت چانه زنی بالاتری استفاده کند. همین موضوع سبب کاهش اقتدار ملی کابل شده و دولت اشرف غنی را تا مرز سقوط و انحلال پیش برده است. نبود دولت مرکزی، دستگاه امنیتی مقتدر و در نهایت نیمه اشغالگری افغانستان توسط آمریکا موجب شده بحران امنیتی در این کشور سرریز شود و افغانستان را برای بازگشت عناصر تروریستی حاضر در سوریه و جولانگاه آن آماده کند. با استعفای اتمر به عنوان مشاور امنیت ملی اشرف غنی، عملا افغانستان در یک مرحله جدید امنیتی قرار گرفته که می تواند بدنه مورد حمایت اتمر را در برابر دولت مرکزی قرار دهد. در اتهامات اتمر که موجب استعفای اجباری او شد، مواردی چون «همکاری با عناصر تروریستی برای شکل دهی به آنان در قالب داعش افغانستان» و « بی توجهی به مهار تروریسم» دیده می شود. اتمر بازیگر مهمی در کنار دولت افغانستان بود و به نوعی نقش میانجی را برای بازیگران قومی و امنیتی افغانستان برعهده داشت. رفتن اتمر از دولت، اشرف غنی را با یک چالش مواجه ساخته و به طور حتم عناصری که اتمر را واسطه چانه زنی سیاسی می دانستند به عملیات نظامی روی خواهند آورد و انتخابات شهریور ماه افغانستان خونین ترین انتخابات تاریخ این کشور پس از اشغال 2001 خواهد بود. باید منتظر ماند و دید آلترناتیو اتمر در امنیت ملی افغانستان کیست و آیا این فرد قادر است توازن امنیتی را در سطوح مختلف افغانستان به وجود آورد یا خیر؟ توازنی که دستگاه امنیتی افغانستان را از این بی خاصیتی نجات دهد و به یک سرویس اطلاعاتی موفق تبدیل سازد.