بازرگانیِ باز جهان، بازرگانیِ بسته ما

گزارش تحلیلی«آرمان» از لزوم توجه به فناوری‌ها و ابتکارات تکنولوژیک در سال 2020
بازرگانیِ باز جهان، بازرگانیِ بسته ما
آرمان: از کبوترهای نامه‌بر تا جارچی‌ها و اعلان‌ها و سرانجام پیدایش تلگراف، مطبوعات و خبرگزاری‌ها و سپس رادیو تلویزیون، یک بخش از ماهیت این روند تکاملی ارتباطات به بازرگانان مربوط می‌شده است. بازرگانی یک پایه تمدن بشری است؛ امروزه اما، این روند تحول، با فاصله‌هایی در قلمروهای متفاوت همراه است. نکته‌ای که این فاصله را نگران کننده می‌کند؛ خود فاصله نیست، بلکه شتاب تحولات تکنولوژی ارتباطی امروز در جهان است که بر دامنه این فاصله می‌افزاید. چه بخواهیم و چه نخواهیم، بازرگانی از شکل سنتی خود به فضای وب با شتابی غیر قابل باور در حال انتقال است. تا جایی که برخی از تحلیلگران، روی کار آمدن یک تاجر از نسل غیر وب در کاخ سفید را، تلاش برای به تعویق انداختن مرگ تجارت گذشته و ایجاد فرصت و نفسی تازه برای تجارت‌های الکترونیک آینده از سال 2020 قلمداد می‌کنند.
از بیل گیتس تا آمازون


سال 2020 میلادی، آغاز وب 3 یا وب هوشمند است. فضایی که از پول مجازی گرفته تا تراکنش‌های مطمئن در این بستر، حتی شعبه‌ها و وجود بانک‌های واقعی در خیابان‌های شهر را با تردید جدی مواجه خواهد کرد. در این فضا، توجه به یک نکته، وجوه و زوایای تازه‌ای را برای ما در ایران، روشن می‌سازد. از سال 2005 که وب 2 یا شبکه‌های اجتماعی پا به عرصه نهاد و ارتباط‌های دو سویه اینترنتی در نسل پیشین وب به ارتباط‌های گروهی، شبکه‌ای و چندسویه تبدیل شد، بازار شبکه‌ای در این فضا نیز، با قدرت شکل گرفت. بررسی کارنامه افرادی مانند بیل گیتس، کمپانی اپل و این روزها آمازون به درستی نشان می‌دهد که تا چه اندازه حرفه‌ای و زیرساختی از پیش، خود را برای ورود به جهان وب هوشمند از سال 2020. م به بعد آماده کرده‌اند. برای نمونه، افزایش رتبه یا اصطلاحا رنک آمازون در مقیاس درآمد، از رتبه ششم به رتبه دوم و گاه اول، خود گویای این برنامه‌ریزی و حضور از پیش تعیین شده، قلمداد می‌گردد.
ما چه کرده‌ایم؟
نگاه همواره با تأخیر و منفعل، در مواجهه با تحولات حوزه ارتباطات، بازرگانی و بسیاری دیگر از عرصه‌های ملی، ما را دچار عقب افتادگی کرده است. ما نه تنها در وب 2 حضوری موثر و برنامه‌ریزی شده نداشته‌ایم، بلکه با قاطعیت و به گواه آمارو ارقام موجود در ایران، می‌توان نتیجه گرفت که منفعل بوده‌ایم. در این میان، عقب افتادگی‌های ما در برابر تحولات عرصه وب و در آینده نزدیک وب هوشمند، زیان‌های جبران ناپذیری داشته و خواهد داشت اما در عرصه بازرگانی این زیان و فاصله، ما را تا فرسنگ‌ها از کسب درآمدهای تصاعدی و میلیاردی، عقب می‌اندازد. فهرست اقلام صادراتی ما به خوبی گویای این واقعیت است که به‌جز صادرات نفت و اقلام عمومی چون پتروشیمی، شدیدا به تحولات پر شتاب تکنولوژی ارتباطی وابسته است. حرکت نکردن بر روی پلت‌فرم‌های بازرگانی مبتنی بر آپ و در آینده وب هوشمند، نه تنها از حجم صادرات بلکه از میزان درآمد آن می‌کاهد. اقلام خرد صادراتی ما که مشاغل بسیار عمده‌ای به آن وابسته است در کنار توجه و خیز ما به توسعه صنایع دستی صادراتی، در مدت اخیر، به خوبی نشان می‌دهد که صادرات تنها بر روی بستر وب امکانپذیر است و این راه فقط یک دالان بیشتر ندارد.
غفلت از آپ‌های گردشگری
ما دقیقا 4 دهه است که گردشگری را در ایران بایکوت کرده‌ایم. البته در 5 سال اخیر، قدم‌هایی برداشته‌ایم که نه تنها در مقیاس جهانی که حتی منطقه‌ای، چندان قابل اعتنا نیست اما روند جذب گردشگر را مثبت و امیدوارکننده کرده است. چه کسی است که نداند گردشگری از جمله حوزه‌های موفق در بستر وب قلمداد می‌شود؟ حوزه‌ای که زودتر از دیگر حوزه‌ها، از طریق آپ‌ها و در وب سایت‌های بزرگ جهان، از رزرو هتل گرفته تا بلیت و چارتر ایرلاین‌ها و بردن توریست به رستوران‌ها و مراکز خرید، به شدت موفق بوده و حضوری پیش دستانه داشته است. حوزه گردشگری نمونه عینی و مُدل قابل اتکایی است که برای دیگر حوزه‌ها، می‌توان با انگشت دست، نشانش داد. بازرگانی امروز بین‌المللی و منطقه‌ای، در بسیاری از حوزه‌ها وارد دنیای استارت‌آپ‌ها و فناوری‌های نوین شده است؛ چاره‌ای جز این هم نیست. ‏امروزه سنگاپور، دبی و بارسلون از جمله مکان‌هایی هستند که وب هوشمند را در اداره زندگی روزمره مردم ولی با هدف جذب و مانایی گردشگر تجربه کرده‌اند. مکان‌هایی که به عنوان پایلوت در حال آزمون و خطا هستند تا با آمادگی کامل به عنوان یک نمونه موفق وارد جهان وب 3 یا اینترنت هوشمند، در سال 2020 میلادی شوند. فضایی از وب که با خود IOTیا اینترنت اشیا را به همراه می‌آورد و ما با جهانی مواجه می‌شویم که اشیا فیزیکی هم، مانند انسان‌ها، با همدیگر از طریق اینترنت ارتباط برقرار می‌کنند. اتفاقی که ناگفته پیداست تا چه اندازه بازرگانی را که متکی بر کالا و مبادله است دگرگون می‌سازد.
چه باید بکنیم؟
در رسانه‌های ما از یک سو و در میان دست اندرکاران دولتی از دیگر سو، هر ابتکار بخش خصوصی زمانی جدی گرفته می‌شود که این بخش، به جای تحسین، حتی برای ابتکارات ملی خویش، از بودجه نحیف، هزینه‌های سنگین را بپردازد یا با بخش دولتی، اجبارا همداستان و شریک شود. سرانجام این پیوند، به طورِ خوشبینانه نیز، هضم بخش خصوصی در درون مدیریت بخش دولتی است؛ البته اگر نگوییم پایان و نابودی کار قلمداد می‌شود. شفاف‌تر اینکه بخش دولتی می‌بایست نگاه خود را که در این دولت اندکی تغییر داده، به کلی به کناری نهد. بخش خصوصی حمایت می‌خواهد، نه متولی و مداخله‌گر. چه ایرادی دارد که اجازه دهیم بخش خصوصی و البته با نظارت‌ها و حمایت‌ها نه با سنگ‌اندازی و سخت‌گیری، بزرگ شود. این بزرگ شدن، در نهایت، او را به یک کمپانی قدرتمند تبدیل می‌کند؛ مگر نه این است که امروز همه ما با برند سامسونگ، کره را به یاد می‌آوریم و با اپل و آمازون، آمریکا؟ چه ایرادی داشت یا دارد که در جهان نیز، ما را در عرصه بازرگانی با یک برند بشناسند؟ قطعا همه پاسخ خواهیم گفت هیچ ایرادی ندارد اما گام‌هایی که تاکنون برداشته‌ایم این معنا را ثابت نمی‌کند. از این رو، راه نجات اقتصاد ایران، روی آوردن به سامانه‌های ملی بر بستر وب است. ابتکاراتی چون سککوک در قالب صدور برات الکترونیک، تنها بستری را فراهم می‌کند تا همه بازرگانان داخلی ما، بتوانند با یکدیگر از یک سو و با بازرگانان خارجی از دیگر سو، ارتباطی هوشمند و هدفمند را دنبال کنند. این پلت‌فرم نوین و سامانه‌ای است که خود به امر بازرگانی، اشتغال نخواهد داشت، بلکه فناوری ارتباطی را در خدمت تمام بازرگانان سنتی ما قرار می‌دهد تا از بازرگانی باز جهان، بیش از این عقب نمانیم. نکته‌ای که از دید وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات مغفول نماند. آذری جهرمی بابیان اینکه برات الکترونیک باعث رشد و شکوفایی اقتصاد کشور و کاهش رانت‌ها خواهد شد، گفته بود: درصورتی که سامانه برات به صورت کامل الکترونیکی‌ باشد، می‌تواند فرآیندها را با کاهش حجم و زمان برای کاغذبازی به‌منظور درخواست تامین وام تسهیل کند که این مسأله برای کسب وکارهای نوپا باتوجه به ضرورت تامین مالی‌های پرسرعت یک مزیت محسوب می‌شود. مرتضی بانک، مشاور رئیس‌جمهور و دبیر شورایعالی مناطق آزاد نیز، استقرار سامانه سککوک در مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی را ابزاری برای روندرو به رشد مناطق یاد شده قلمداد کرد و گفت: این امر سبب خواهد شد که تجارت و فعالیت اقتصادی در مناطق آزاد باتجارت بر بستر وب و ابزارهای نوین ارتباطی پیوند خورد. بنابراین می‌بینیم که بازرگانی بسته ما و کم ارتباط با تجارت جهانی، به یک ارتباط پر شتاب نیاز دارد تا جهش کند و ارتقا یابد. کارشناسان معتقدند که این سامانه ملی از بخش خصوصی با مشارکت و حمایت صندوق سرمایه‌گذاری سازمان صنایع کوچک وابسته به وزارت صمت، سازمان مناطق آزاد کشور و بانک‌های متقاضی، می‌تواند به این جهش تا حدودی کمک کند و خود، به یک اتفاق و رویداد ملی در بازرگانی ایران، تبدیل شود. بگذاریم این اتفاق بیفتد، ما از دیگران، هیچ کم نداریم. توان‌های ملی و درونی را در این شرایط حساس، یکبار برای همیشه جدی بگیریم و تصور کنیم، یک قطره نفت وجود ندارد که؛ ای کاش نفت نمی‌بود!