مرثیه ای برای کودک حاشیه نشین

سعید برند- قلب از دیدن این تصویر به درد می آید، البته اگر هنوز قلبی در سینه ها مانده باشد! تصویر یک کودک چند ماهه که از زیر آوار بیرون کشیده شده و در آغوش یکی از نیروهای هلال احمر آرامیده است، نمی دانم کودک زنده است یا مرده؟! اما حتما شب قبل از حادثه در آغوش مادرش به خواب رفته است، کسی چه می داند که آخرین لالایی مادر چه بوده؟ سحر هنگام اما یک انفجار مهیب، سقف خانه ای را که پدرش با دسترنج کارگری و احیانا پنهانی ساخته است بر سر او و خانواده اش خراب می کند و این چنین دست تقدیر او را به آغوش نیروی هلال احمر می سپارد! تقدیری که به واسطه ندانم کاری های خیلی ها به وقوع پیوسته است. اما اگر این کودک زنده باشد، چه پاسخی برای سوال های او خواهیم داشت؟! سوال هایی که حتما شنیدنش قلب را به درد خواهد آورد، البته اگر هنوز قلبی در سینه ها مانده باشد! *** روز شنبه یک حادثه تلخ دوباره نام شهرک شهید رجایی مشهد را بر سر زبان ها آورد؛ شهرکی که مردمان شریفش زخم خورده روزگار هستند و هر یک به خاطر مصیبتی شهر و روستای خود را رها کرده و به گوشه شهر ما پناه آورده اند. غافل از این که پناه گاهشان این چنین سست است و بی پایه! 10 کشته و چندین زخمی، آوار شدن کامل سه خانه و تخریب 15 خانه دیگر، نه نتیجه بلایای طبیعی است و نه بر جای مانده یک حمله موشکی، آن طور که می گویند فقط یک آبگرمکن ترکیده است! این آمار از تلفات برای شهر مشهد واقعا جای تاسف دارد. وقتی که ترکیدن یک آبگرمکن این چنین خانه های حاشیه شهر را تخریب و مردمانش را داغدار می کند، اگر زلزله ای بیاید، چه مرثیه ای برای جمعیت میلیونی حاشیه شهر و بافت های فرسوده مشهد خواهد نوشت؟ حاشیه باز هم در حاشیه! اما این درد حاشیه باز هم در حاشیه هفته پر خبر دولت قرار گرفت. طوری که آقایان و مسئولان دولتی این هفته درگیر برگزاری نشست های خبری هفته دولت بودند، هفته ای که اتفاقا به نام همان شهیدان، یعنی شهیدان رجایی و باهنر، نام گذاری شده است، روز گذشته معاونان استاندار و برخی مدیران کل در نشست های خبری خود به تشریح عملکردهای خود پرداختند بی آن که یادی کنند از 10 حاشیه نشینی که زیر آوار بی تدبیری جان دادند. شاید اگر منش و روحیه جهادی شهید رجایی در برخی مسئولان ما بود، اکنون وضعیت شهرک شهید رجایی و دیگر نقاط حاشیه شهر این گونه نبود که اکنون هست. جناب آقای استاندار، شما که هر هفته از مناطق حاشیه شهر بازدید می کنید، بفرمایید به مردم گزارش دهید که نتیجه این بازدیدها چه شده است، چه نسخه ای برای زخم کهنه و سرباز کرده حاشیه شهر پیچیده اید؟ مدیر کل محترم راه و شهرسازی، شما چه کرده اید برای بازگشایی معابر حاشیه شهر، که خودروهای امدادی و آتش نشانی این چنین در کوچه های یک متری گیر نکنند و دست آخر مجبور شوند با بیل و کلنگ، آوار را از روی سر مردم بردارند، چند نفر از این افراد به دلیل تاخیر در امدادرسانی مرده اند؟! مدیرعامل محترم شرکت گاز، شما چه کردید برای سرکشی از خانه های حاشیه شهر، چند خانه از این محلات هنوز مجهز به این بمب های خطرناک هستند، چند کودک دیگر باید روی دست نیروهای هلال احمر بمیرند تا فکری شود برای ایمن سازی! آقای فرماندار، شما که به تازگی سکان ستاد بازآفرینی بافت فرسوده و حاشیه مشهد را به دست گرفته اید، شاید بهتر از هر کسی بتوانید به این سوال پاسخ دهید که وقتی مشهد در 5 سال گذشته، 5 فرماندار عوض می کند، چگونه می توان برنامه بلند مدتی را برای رسیدگی به بافت های فرسوده پیاده سازی و عملیاتی کرد؟! شهردار محترم مشهد، شما چه زیبا گفتید که مشهد دیگر حاشیه ندارد، بفرمایید تکلیف این شهر را با ارائه طرح های جامع و تفصیلی روشن فرمایید. آقایان نماینده مشهد، شما نماینده حاشیه شهر مشهد هم هستید، همان جایی که سه سال پیش برای اخذ رای، به منطقه رای خیز شهرک شهید رجایی رفتید و سخنرانی کردید و وعده دادید، درگیر حل کدام مشکل سیاسی کشور هستید؟ سری به این جا بزنید. این جا هم حوزه انتخابیه شماست... ! اصلا چرا این آبگرمکن باید بترکد؟ کسی چه می داند شاید پدر خانواده بارها برای تعویض این آبگرمکن زهواردررفته به بانک های مختلف شهر مراجعه کرده که یک وام چند میلیونی بگیرد! اما هر بار دست خالی برگشته است! خبرنگار محترمی که چندی پیش در گزارش خود خواسته یا ناخواسته به مردم شریف این شهرک اهانت کردید، اکنون چرا در برابر این حادثه سکوت کرده اید؟ چقدر از روزنامه های سیاسی ما به مشکلات حاشیه شهر مشهد پرداخته اند؟ برای گزارش از یک فساد که ممکن است در هر کجا روی دهد، خبرنگار به مشهد می فرستید تا گزارش تهیه کند، به جای این که بیایید از مشکلات اساسی حاشیه شهر مشهد بگویید تا نمایندگان تان در صحن علنی مجلس هر سال ردیف بودجه حاشیه شهر را آب نکنند، ردیف بودجه ای که البته طی سه سال اخیر یک ریالش هم تخصیص نیافته است! و در نهایت جناب آقای رئیس جمهور شما در سفر اخیر هیئت دولت به مشهد، همچون سفر گذشته تان در سال 93، از حاشیه مشهد به عنوان «دغدغه دولت» یاد کردید، سوال ما همچنان این است که دولت تدبیر و امید، چه تدبیری برای حاشیه مشهد دارد تا بذر امید را در دل بیش از یک میلیون ساکن آن بکارد؟ بی شک این نوشته منکر اقدامات انجام شده دولت در حاشیه شهر نیست، بلکه این حادثه تلخ یک هشدار برای حوادث بزرگ تر است تا به ما یادآوری کند که حاشیه مشهد با اعتبارات قطره چکانی درمان نمی شود، درمان حاشیه هم پول می خواهد و هم مدیر جهادی. *** همه ما این شب ها راحت می خوابیم، چون خانه هیچ کداممان در حاشیه شهر نیست و نگرانی  خراب شدن سقف سست خانه مان را نداریم، ولی شاید اگر به این فکر کنیم که اگر این کودک زنده باشد، اگر دلش از این غم نترکیده باشد، وقتی بزرگ شد از ما چه خواهد پرسید، خواب از سرمان خواهد پرید. پس بیایید به چیزهای خوب فکر کنیم به این که حافظه عمومی جامعه ضعیف تر از این حرف هاست، تابستان 96 هم یک خانه در بولوار بهمن مشهد منفجر شد و اعضای آن جان باختند، اکنون کسی از آن حادثه یادش نیست، مطمئن باشید تا چندی دیگر هم حادثه تلخ خیابان پورسینا فراموش می شود، پس اصلا جای نگرانی نیست، شب بخیر ...