خوشنویسی؛ تلفیق زیبای هندسه و احساس

اکرم انتصاری- می گویند هنرمندان عاشق هرگز از یاد نمی روند، حتی اگر کمی عشق ورزیده باشند؛ چرا که در جدال عقل و عشق، همواره عشق سرانجام کار است. به گمانم زنده یاد استاد علی اکبر کاوه حقیقی در زمره همین هنرمندان عاشق است زیرا پس از 28 سال هنوز در پنجم شهریور سالروز درگذشت او قلم ها به نام این هنرمند خوشنویس در گردش است. او از کودکی سیاه مشق  می نوشت و علاقه و پیگیری اش باعث شد در خوشنویسی به کمال برسد و همچون استادش «عماد الکتاب» شاگردانی را پرورش بدهد که هر کدام از آن ها در خوشنویسی جزو بهترین ها هستند. اگر به خوشنویسی و روزگار خوشنویس ها علاقه دارید به یک صد و بیست و چهار سال قبل فکر کنید و در ادامه مطلب، ماجرای خوشنویس شدن علی اکبر کاوه و زندگی اش را بخوانید. مکتب به مکتب به دنبال خوشنویسی علی اکبر کاوه حقیقی سال 1273در شیراز متولد شد. طبع شیراز هنرپروری است و اهالی آن هم از این ذوق سرشارند. علی اکبر کاوه یکی از همین شیرازی هاست. او از کودکی با قلم و مرکب آشنا بود و دفترش سراسر سیاه مشق های تمرینی از خطاطی های استادان بنام ایرانی بود. خانه میرزا علی محمد خان، پدر علی اکبر، محل رفت و آمد استادان خوشنویسی بود و همین موضوع باعث علاقه بیش از پیش او به این هنر شد. او خط زنده یاد کلهر و میرعماد را سرمشق می کرد و مکتب به مکتب پیش می رفت. تا این که به همراه خانواده به تهران و محله سرچشمه مهاجرت کرد. پدرش او را نزد کاتب همایون و کاتب الخالقان برد تا در محضر آن ها خوشنویسی بیاموزد. او در بیست و پنج سالگی به عنوان منشی مخصوص در وزارت دارایی مشغول  به کار شد و طولی نکشید که به دعوت اعتمادالدوله وزیر فرهنگ وقت، به وزارت فرهنگ منتقل شد. به این ترتیب او سال های زیادی از عمرش را در دبیرستان های تهران مانند دارالفنون ، کالج و سیروس به آموزش خط و خوشنویسی گذراند و همچنان مکتب به مکتب در محضر استادان خوشنویسی شاگردی می کرد تا این که به مکتب آخر رسید. مکتب استاد میرزا محمد حسین که به او لقب « عماد الکتاب» داده بودند. آن روزها، متعالی ترین روزهای عماد الکتاب خطاط شاهنامه نفیس امیر بهادری در خوشنویسی بود و آشنایی با او در آن دوران برای کاوه دوره طلایی زندگی اش را رقم زد. آشنایی با عمادالکتاب و سرآغاز شکوفایی زنده یاد کاوه در زمان حیات خود در گفت و گو با کیهان، از نحوه آشنایی اش با عماد الکتاب گفت:«یک روز برای تهیه مرکب به مغازه مشهدی محمد مرکب ساز رفتم. از او پرسیدم مرکب خوب داری؟ گفت بله، مرکب خوبی درست کرده ام که عمادالکتاب هم آمده و دیده و برایم روی کاغذ نوشته که این مرکب بسیار خوب است. آدرس عماد الکتاب را از او گرفتم و منزلش را پیدا کردم. ولی دیدم بالای در نوشته روز جمعه تعطیل است. من خیلی ناراحت شدم چون غیر از روز جمعه وقت دیگری نداشتم. به این دلیل در زدم. بعد از چند دقیقه خود ایشان در را باز کرد. پرسیدم منزل عمادالکتاب این جاست؟ گفت بله خودم هستم. گفتم بنده می خواستم شما را ملاقات کنم و از حضورتان استفاده کنم. ایشان با دست، نوشته بالای در را نشان دادند و گفتند: مگر این نوشته را نخواندی؟ گفتم من چون غیر از روزهای جمعه وقت ندارم و در طول هفته باید در دبیرستان ها تدریس کنم حالا مزاحم شدم. از راه دوری هم آمده ام. پرسیدند چه کسی شما را معرفی کرده؟ گفتم مشهدی محمد مرکب ساز. خندید و بعد با بزرگواری مرا به داخل خانه بردند و من با دستی لرزان برای ایشان بیتی نوشتم. ایشان لبخندی زدند و گفتند: خوب است. حتما موفق  می شوی». او مرید عمادالکتاب شده بود و در محضر استادش، سیاه مشق ها کرد . پس از درگذشت عمادالکتاب، به شیوه مرادش، پرچمدار خوشنویسی خط نستعلیق شد. او خوشنویسی را به شاگردانش بر اساس روش منحصر به فرد «نقطه گذاری بر حروف و کلمات» آموزش می داد. شاگردانی مانند حبیب ا... فضائلی، عبدا... فرادی، نصرا... معین اصفهانی، یحیی جعفری، حاج سیف ا... یزدانی، محمد سلحشور، علی راهیجیری، جهانگیر نظام العلماء و... که حال هر یک جزو استادان برجسته خوشنویسی به شمار می آیند. اعطای لقب «میرعمادعصر» توسط ملک الشعرا سال ها بعد کتاب «قطعات منتخب استاد علی اکبر کاوه» شامل 110 قطعه از آثار موجود در تملک خاندان کاوه و مجموعه علی اصغر بوذری به چاپ رسید. «گلچین اشعار صائب»، «آیات منتخبه قرآن»، «تعلیمات دینی»، «صرف و نحو» و بسیاری از کتاب های درسی آن زمان مانند تاریخ، جغرافیا و فارسی مزین به خوشنویسی های علی اکبر کاوه است.  به گفته راویان هنر معاصر، دهه سی، دهه شکوفایی و اوج علی اکبر کاوه بود. او در این سال ها هنرهایی از خود در خوشنویسی به نمایش گذاشت که نشان دهنده کمال و اوج او در این باب هنر بود.  کاوه به مرتبه ای رسید که ملک الشعرای بهار به علی اکبر لقب «میرعماد عصر» را داد؛ میرعماد که به عقیده مورخان جزو مشهورترین خوشنویسان تاریخ هنر ایران و تاثیرگذارترین در عرصه خط نستعلیق است. او توانست پایه این خط را آن قدر محکم کند که تمام صاحب نظران خطوط اسلامی آن را« عروس خطوط» نامیدند. مکتب نستعلیق میرعماد الحسنی به ثبت ملی هم رسیده است و بیست و دوم اردیبهشت ماهِ امسال در موزه خط و کتابت میرعماد مجموعه فرهنگی و تاریخی سعدآباد از آن رونمایی شد.  بازنشستگی علی اکبر کاوه در وزارت فرهنگ زیاد طولانی نشد. او بنا به درخواست اداره کل هنرهای زیبا، به جایگاه استادی برگشت و در کلاس های آزاد هنرهای زیبا به هنرجوهایش خوشنویسی را آموزش  می داد. این استاد خوشنویسی شصت سال از عمر 96ساله خود  نستعلیق« عروس خطوط» را آموزش داد، صیقلش داد و از آن نگاهبانی کرد تا این روزها چشم مان به جمال زیبایی همچنان روشن شود.  کاش خوشنویسی را به بطن زندگی هایمان بیاوریم ، زیبا بنویسیم و زیبایی را سر در خانه هایمان کنیم.