وزیری که سکوت کرد و رفت

وحید شقاقی‌شهری* - واقعیت این است که با تغییر یک فرد نمی‌توان انتظار داشت سیستم و راهکار تغییر کند و به آنچه تا کنون دست پیدا نکرده بودیم دست پیدا کنیم و اقتصاد کشور ناگهان به توسعه و پیشرفت نزدیک و نزدیک‌تر شود‌. نمی‌توان انتظار داشت حذف یا جابه‌جایی یک فرد موقعیت آشفته کنونی را به بهترین شکل ممکن ساماندهی کند‌. دولت حداقل پنج تا شش عضو مربوط به تیم اقتصادی دارد که اگر این افراد با جسارت اصلاحات ساختاری را پیش ببرند مشکلات اقتصادی در حد قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند‌.
وجود یک خط مشی مشترک و خط فکری ثابت بین تیم اقتصادی این قدرت را به دولت می‌دهد که اقتصاد را آن طور که باید پیش ببرد‌. هرچند وزارت کرباسیان به پایان رسید اما به هر رو باید پذیرفت که نمی‌توان گفت فردی طی یک سال این امکان را دارد که دگرگونی‌های اساسی را پیگیری و اجرا کند‌. کرباسیان باید نکته اساسی ارائه تصویری روشن از موقعیت اقتصادی کشور را جدی می‌گرفت و درباره شرایط اقتصاد کشور با جامعه گفت‌وگو می‌کرد‌؛ وزیری که نه بیانیه صادر کرد و نه درباره آنچه اقتصاد کشور به آن دچار شد اظهار نظر کرد‌.
شاید یکی از دلایل اصلی عدم رضایت فعالان اقتصادی و جامعه از عملکرد یک ساله وزیر به دلیل سکوت‌های طولانی او بود؛ سکوتی که اگر می‌شکست و به عنوان یکی از ارکان مهم تیم اقتصادی اظهار نظر خود را اعلام می‌کرد، شرایط با امروز متفاوت بود‌. مساله قابل توجه این است که حتی امروز بعد از گذشت مدت‌ها کماکان هیچ برنامه روشنی پیرو مقابله با تحریم‌ها از سوی تیم اقتصادی دولت مطرح نشده است‌. هرچند توقع آن می‌رود که مسوولان نسبت به شرایط واکنش نشان دهند و نسبت به موقعیت‌های سخت واکنش‌های سریع و جدی نشان دهند.
وزیر اقتصاد از ارکان مهم دولت است که باید به آن توجه جدی داشت. این وزیر ارتباطی جدی با بخش‌های مختلف همچون بانکداری و سرمایه‌گذاری و دیگر امور اقتصاد دارد‌. از همین رو وزیر آینده باید سه ویژگی اساسی را مورد توجه قرار دهد‌؛ نکته اول آنکه اقتصاد‌دان‌ها باید بر دانش و توانایی او اجماعی عمومی داشته باشند‌. این اجماع امکان توسعه فعالیت‌های وزیر را فراهم کرده و حسن شهرت موجب افزایش اطمینان عمومی به وی خواهد شد‌.


همچنین دومین نکته قابل توجه آن است که وزیر اقتصاد باید فردی جسور باشد تا امکان اصلاحات ساختاری را فراهم کند‌. اقتصاد ایران خواسته و ناخواسته نیازمند اصلاحات ساختاری است که جسارت وزیر را می‌طلبد‌. متاسفانه تا امروز این جسارت در دولت دیده نشده و همین موضوع منجر به آن شده است که مشکلات و آسیب‌های اقتصادی بر هم افزوده شوند و امکان حل آنها سخت‌تر و ناممکن‌تر شود‌. نکته سوم و قابل توجه دیگر اما اشراف وزیر آینده بر اقتصاد ایران و توانایی همکاری او با دیگر بخش‌های اقتصادی کشور است‌. نگاه جزیره‌ای بارها به اقتصاد کشور ضربه زده است و همین موضوع منجر به عدم توجه جدی به برنامه‌ریزی شده است‌. مدیران برنامه‌محور باید با یکدیگر همکاری داشته باشند و با شجاعت و جسارت برنامه‌ریزی‌ها را پیش ببرند‌. وزیر اقتصاد هرگز این امکان را ندارد که به تنهایی همه مسائل اقتصادی کشور را حل کند‌. او باید تعاملی جدی با وزیر صنعت، وزیر کار، رییس بانک مرکزی و دیگر پایه‌های اقتصادی کشور داشته باشد‌. این تعامل امکان بهبود شرایط را فراهم خواهد کرد‌. پیش از این و تا امروز شاهد آن بوده‌ایم که تصمیمات اقتصادی کشور همواره به شکلی شبانه و ناگهانی گرفته شده است و این تصمیمات بعد از اعلام، خود منجر به ضربه‌های جدی شده است‌. باید پذیرفت چنین شرایطی حیات اقتصاد کشور را با مشکل مواجه خواهد کرد و نمی‌توان انتظار داشت با عدم حضور سرپرستی توانمند و دانشمند، وضعیت اقتصاد کشور بهبود پیدا کند‌.
* اقتصاددان