ایران ذاتا تحریم‌پذیر نیست

اگر از منظر مردمی که آن بالا را نمی‌بینند و نمی‌دانند که درون حاکمیت چه می‌گذرد و در درون جناح‌ها چه اتفاقی می‌افتد به موضوع نگاه کنیم به این جمع بندی می‌رسیم که به‌قدری که کشور از بی‌کفایتی‌ها و ندانم‌کاری‌ها و اختلافات داخلی و کارشکنی‌های جناح‌ها و گروه‌های سیاسی علیه همدیگر آسیب می‌بیند، هنوز از تحریم‌ها آسیب ندیده است. واقعیت این است که به لحاظ عملی و عملیاتی، تحریم‌ها از نیمه مرداد 1397 شروع شده و این بدان معناست که حداقل 6 تا 9 ماه وقت لازم دارد تا آثار واقعی خود را در اقتصاد ایران نشان دهد. این در حالی است که تحریم‌های اصلی یعنی تحریم خرید نفت و همان‌طور تحریم بانک مرکزی قرار است از نیمه آبان ماه شروع شود که بدین معناست که اگر قرار بود اقتصاد ایران از تحریم‌ها آسیب ببیند، باید آثار این تحریم‌ها از اوایل یا نیمه سال 1398 در اقتصاد ظاهر شود؛ درحالی که ما می‌دانیم حداقل 18 ماه زودتر مشکلات اقتصادی ایران از اواخر سال 1396 عیان شده است. اگر از منظر مردم به موضوع نگاه کنیم، آنچه در بالا می‌بینیم یک آشفتگی و یک بی‌تدبیری در مراکز تصمیم‌گیری اقتصادی و سیاسی دولت و همان‌طور نبرد شدیدی بین جناح‌های سیاسی است که نمونه‌ای از آن را طی دو هفته اخیر در قم دیدیم. تجمعی که در مدرسه فیضیه قم برگزار شد و همه ذی‌نفعان دست‌اندرکار به شدت و قویا هرگونه حضور خود را در آن تکذیب کردند، بنا نبود هیچ مشکلی را از کشور حل کند و برگزار شدن یا نشدن آن هیچ گره‌ای را از کشور باز یا کورتر نمی‌کرد. برگزار شدن آن به مراتب به بحرانی شدن مشکلات ایران و همان‌طور عدم تصمیم‌گیری افزود. وقتی نگاه کنیم، می‌بینیم که مردم متوجه می‌شوند آن میزانی که از دعواها، گرفتاری‌ها و سوءمدیریت‌ها چه در درون دولت و چه میان دولت و بقیه ارکان و چه بین گروه‌های فشار مخالف دولت به همدیگر و اقتصاد آسیب می‌زنند، تحریم‌ها تا کنون قادر به آسیب رساندن نبوده است. درواقع این یک التهاب ایجاد می‌کند که یک علامت غلط به اقتصاد نشان می‌دهد و به نوبه خود مساله اقتصاد را بغرنج‌تر می‌کند. اگر به آمار واردات ایران نگاه کنیم، می‌بینیم که در سال 1396، 55 میلیارد دلار واردات رسمی کشور بوده است، درحالی که در همان سال ارزش تولید ناخالص داخلی ایران بنا به شاخص قدرت برابری خرید حداقل 20 برابر واردات ایران بوده است.
  اینجاست که وابستگی اقتصاد ایران به واردات 5 درصد است و ایران در مجموع یکی از کشورهای منزوی و خودکفای دنیا حساب می‌شود. به فرض اینکه اگر این 5 درصد یکباره صفر شود که هنوز نشده، چون میزان واردات کشور اندکی نسبت به سال گذشته کاهش یافته است، یا اگر فرض کنیم که قیمت این واردات یکباره دو برابر می‌شد، معادل 5 درصد در کل اقتصاد ایران اثر می‌گذاشته ولی نه اینکه از پوشک بچه و شیر خشک گرفته تا فولاد و آهن کمیاب شود. علت این ماجرا را در آثار واقعی تحریم نباید جست‌وجو کرد. این آشفتگی است که باعث می‌شود مردم از چند دستگی به وحشت می‌افتند و این آنارشیسمی که وجود دارد و در بین مردم دیده می‌شود و مردم را نسبت به آینده به شدت نگران می‌کند. از این‌رو، این عامل باعث می‌شود که سرعت انتقال نقدینگی در کشور افزایش یافته و فضا ملتهب شود و با اینکه هنوز در اقتصاد ایران اتفاقی نیفتاده و در حوزه تحریم 8 تا 12 ماه وقت داریم که آثار واقعی‌اش خودنمایی کند، اما نرخ تورم فقط در سه ماه گذشته دو برابر شده است. آخرین آمار تورم که متعلق به مرکز آمار در مردادماه است، بیانگر این است که فقط در مرداد 5/5 تا 6 درصد به سطح عمومی قیمت‌ها نسبت به تیرماه افزوده شده است. اما اگر بنا بود قیمت واردات هر کالا به کشور دو برابر شود، صددرصد افزایش پیدا کند، آنهم در طول یک فصل، یا اصلا واردات کالا یا خدمات به ایران صفر می‌شد که هیچ‌یک از این اتفاقات نیفتاده و هرگز هم اتفاق نخواهد افتاد، باید 5 درصد روی ارزش کالاها و خدمات ایران اضافه می‌کرد، اما در مجموع سطح عمومی قیمت‌ها حدود 12 تا 13 درصد نرخ تورم سه ماه اخیر نسبت به اردیبهشت گران‌تر است. به نظر می‌رسد باید ریشه اصلی اتفاقات و بحران‌های اقتصادی ماه‌های اخیر را در درون ساختار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، ایران و به‌ویژه در روابط درونی اعم از دولت و بقیه نهادها جست‌وجو کنیم. نقطه تجلی و تبلور این ساختار را که دیگر بیمارگونه شده، بدون اینکه مصالح کشور کوچک‌ترین اهمیتی داشته باشد، در حادثه اخیر قم می‌توانیم ببینیم.
* مدیرمسئول