یک پرسش و یک نکته!

از زمانی که پرسش «فرزندت کجاست» در رسانه‌ها رنگ و لعابی گرفته، برخی تحلیلگران این پرسش را حمله به زندگی شخصی مسئولان دانسته و طرح این سوال را در حوزه عمومی چندان خوش نمی‌دارند! این که محترم شمردن زندگی خصوصی افراد از جمله نشانه‌های یک جامعه تندرست است، نکته‌ای است که چندان چک و چانه برنمی دارد اما همه مشکل از این جا آغاز می‌شود که زندگی خصوصی مسئولان کشور و شرایط تربیت و زندگی فرزندان‌شان آنچنان که در نگاه نخست به چشم می‌آید «خصوصی » نیست. توضیح آنکه: امروز برای همه آنهایی که کفش آهنی به پا کرده و عمر گرانمایه را در جستجوی کار میان این وزارتخانه و آن نهاد دولتی صرف کرده‌اند، این نکته نیازی به اثبات ندارد که همه با پرسش‌هایی رودررو شده‌اند که زندگی خصوصی و سبک زندگی آنها را به چالش ‌کشیده است. به عبارت
دقیق‌تر، در حال و هوایی که برای رسیدن به یک شغل دولتی نه چندان مهم، متقاضی کار می‌باید به ده‌ها‌ سوال از زندگی خصوصی خود پاسخ گوید و ملاک استخدام در نهادهای دولتی...
بیشتر بر مدار سبک زندگی افراد می چرخد تا توانمندی های تحصیلی و کاری، چگونه امکان دارد که برای دستیابی به مسئولیت های بالا زندگی خصوصی افراد ملاک و معیار نباشد؟ به زبان دقیق تر، مسئولین رده
بالای کشور به درست یا نادرست، نظام اداری و سیاسی کشور را مُجاب کرده‌اند که سبک زندگی آنها هیچ تضاد و تباینی با مثلا الگوی مسئول ساده زیست و مومن و انقلابی ندارد. اما اگر در زندگی خصوصی این افراد نشانه هایی برخلاف آنچه تظاهر کرده‌اند در جامعه نظر گیر شود، البته جرم حقوقی به پای آنها نمی توان نوشت اما، این حق شهروندان است که این دورویی و زندگی در پَسله را درخور ملامت بدانند. این پذیرفتنی نیست که مسئولی خود را مومن به ارزش های انقلابی مثل ساده زیستی، مومن بودن و... نشان دهد و از این طریق از مزایای شغل دولتی و امکانات یک زندگی مرفه برخوردار شود اما فرزندانش در گرانقیمت‌ترین دانشگاه های خارج از کشور سرگرم تحصیل باشند و با خودروهایی که قیمت آنها دود از کله آدمی بلند می‌کند، خیابان ها را گز کند و خانه اش از خانه سلبریتی ها و اشراف یک «قُله» بلندتر باشد! مدیرانی که با ادعای سرسپردگی به سبکِ زندگی انسان مومن


به مدارج بالا رسیده‌اند، زندگی خصوصی‌ شان چندان هم خصوصی نیست و سزاوار است درباره برخی تناقضات رفتاری و کرداری خود و برخی فرزندان شان پاسخگوی افکار عمومی باشند. زندگی شخصی افراد زمانی خصوصی می شود که سبک زندگی شخصی آنها در دستیابی به مقام و مسئولیت
دولتی کوچکترین تاثیری نداشته باشد. در حالی که همه می دانیم، افسوسمندانه به هیچ رو اینگونه نیست!