حرکات معنادار در قم و ریشه‌های آن

حوزه علمیه قم در کنار نجف به عنوان اقطاب اصلی تولید فقه در جهان تشیع محسوب می‌شود از این جهت قم از اهمیت جدی برخوردار است و به واسطه وقوع انقلاب اسلامی با مرکزیت قم پس از گذار از دوران تاسیسی که آیت‌ا... حائری آن را شکل بخشید و دوران توسعه ساختاری و سازمانی که آیت‌ا... بروجردی بدان همت نهاد و سپس توسعه سیاسی که در پرتو اندیشه‌های سیاسی امام خمینی به‌وجود آمد، انقلاب اسلامی ریشه خود را در حوزه علمیه قم بازیافت و اهمیت قم را در ادبیات سیاسی در لایه‌های گوناگون محیط‌های مورد نظر فزونی بخشید. فلذا هر حرکتی در قم می‌تواند پیامدها و تبعات معناداری پیدا کند. آنچه که در قم دیده می‌شود وجود نوعی لابی غیر رسمی وابسته به نهادهای رسمی است که اگر چه به عنوان نیروهای خودجوش از آنها یاد می‌آید، اما در عرصه تعریف عملیاتی و وجود عینی از پشتیبانی‌هایی برخوردار است که دیگر اندیشه‌ها از آن بهره‌ای ندارند. اندیشه‌هایی که برای بروز و ظهور در مکان‌های دیگر که حساسیت یک صدم درصدی قم را ندارند، با موانعی رو‌به‌رو می‌شوند. لذا گفته می‌شود این نیروهای خودجوش در برخورد با موضوعات گوناگون در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی پس از پیروزی چهره نشان داده‌اند و به عنوان نیروهای خودجوش در حوزه محدودیت‌ها نگنجیده‌اند. این عدم جایگیری آنها در ظرف این محدودیت‌هاست که برای مردم پرسش برانگیز شده و برای افکار عمومی نشانگانی از معانی بسیار جدی سیاسی را همراه دارد. به عبارت دیگر بر اساس این معنا هرگونه شعار و نشانگانی در این تظاهرات که توسط نیروهای خودجوش سابقه تاریخی پیدا می‌کند، به عنوان سندی در مسیر تحلیل و تحقیق سیاسی قرار می‌گیرد. در ارتباط با سفر بسیاری از مسئولان سیاسی و حکومتی به قم و موضع‌گیری‌هایی که نیروهای خودجوش در قم انجام داده‌اند و گاه و بیگاه ادامه و استمرار معنایی آن را می‌توانیم در شهرهای دیگر مانند مشهد و تهران ردیابی کنیم؛ نوعی اطمینان خاطر در عدم برخورد جدی با حرکت‌های خلاف قانون و دور از مواضع رسمی نظام دیده می‌شود که با مجازات جدی رو‌به‌رو نمی‌شود. برخوردی که با شخص آیت‌ا... هاشمی در حوزه علمیه در قم صورت پذیرفت، برخوردی که با علی لاریجانی نماینده و رئیس مجلس رخ داد و برخوردی که اکنون در قالب تجمع با شعار‌های معنادار و تابلونوشته‌های بسیار شک برانگیز ایجاد شده، همگی نشانگر آن است که نوعی خلجان درونی حمایت شده از نهاد‌هایی در درون بازی‌های سیاسی رخ می‌دهد که بدون مجوزی از وزارت کشور، استانداری یا حتی روسای حوزه علمیه قم و گردانندگان و مدیران آنها به راحتی به عنوان نیروهای خودجوش در میدان عمل حاضر می‌شوند و به اعلام مواضع خود می‌پردازند. این اعلام مواضع با هر جهت‌گیری از منظر دموکراتیک قابل احترام است و طبق اصل 27 قانون اساسی که تظاهرات مسالمت‌آمیز بدون حمل سلاح را قانونی می‌داند، این اعتراضات باید مورد احترام قرار گیرند و به هر تقدیر با وجود شعارهای هنجارشکنانه و پلاکاردهای بسیار معنادار از منظر دموکراتیک از سوی جناح‌های دیگر به رسمیت شناخته و به نقد گذاشته شود. اما در همین حال نظم و نظام موجود در قالب ساختار فعلی باید پذیرای همین حرف برای دیگر جناح‌ها و گروه‌های گوناگون فکری باشد. پرسش این است که اگر تجمعی در تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، کاشان، اردبیل و سایر مکان‌های دیگر صورت پذیرد آیا بر این نکته صحه خواهیم گذاشت که نیروهای خودجوشی در آن برای اعلام موضع شرکت کرده‌اند؟ یک نظام دموکراتیک برای همگان چه اکثریت و چه اقلیت حق اعلام نظر در قالب‌های گوناگون قائل می‌شود و قانون اساسی ایران براساس نظر بنیانگذاران مجلس خبرگان نخست، در جهت تنظیم قانون اساسی بر این امر صحه نهاده‌اند. از این رو با وجود نقدهای بسیاری که بر این تجمع وارد است، افراد می‌توانند از جلوه‌های گوناگون به آن نگاه کنند. باید حق اعلام موضع را حتی در قالب پلاکاردها و شعارهای بسیار مشکوک و در عین حال قابل پیگیری از منظر قانونی مورد شناسایی قرار داد و این حق را برای عموم مردم، طبقات، اقشار، دیدگاه‌ها و نظرات مختلف قائل بود. اگر سیستم در این چارچوب برای همگان این حق را قائل نباشد و تنها به عده مشخصی در قالب‌های گوناگون چنین فرصتی داده آنها را نیروهای خودجوش خطاب کنند و دیگران عامل ومحصول نوعی خدعه و نیرنگ آشکار و پنهان در جهت ضربه زدن فرض شوند، باید گفت این اختلال در افکار و اندیشه‌ها به‌وجود می‌آید که ریشه‌های چنین تحرکاتی در کشور بوده و توسط کسانی به صورت ویژه مورد حمایت قرار می‌گیرند و از آنها استفاده ابزاری می‌کنند. سیگنال‌های بسیاری در نمونه‌های گوناگون آن در شهرهای مختلف وجود دارد که مبین همین نکته است و نمی‌توان با توجه به رشد آگاهی و دانایی مردم، از برخی اصطلاحات نخ‌نما برای توجیه حمایت‌های جانبی بهره برد.
* آینده پژوه سیاسی و اجتماعی