این سوز حسین(ع) است که خود بحر نجات است - - - می سوزد و مشغول دعای عرفات است 

نوائیان - از آسمان نور می‌بارد، درهای رحمت الهی، بیش از هر زمان دیگری، گشوده است. فرشتگان نزول کرده‌اند به زمین، برای شنیدن و مژده دادن. امروز روز معرفت است و فردا، روز قربانی کردن نَفْس در پیشگاه مهربان‌ترینِ مهربانان. هر چه به غروب آفتاب نهمین روز ماه ذی‌الحجه نزدیک می‌شویم، انگار زمزمه‌های عاشقانه اوج می‌گیرند؛ ولوله می‌افتد در آسمان‌ها و زمین. یاد خاطره‌ای دل را می‌لرزاند. در جمع مؤمنانی که با آرزوی حاجی شدن، پا به عرفات گذاشته‌اند و سر بر سجده نیاز گذارده‌اند، یکی بر می‌خیزد، صفوف را می‌شکافد و بر فراز کوه قرار می‌گیرد تا با عارفانه‌ترین نیایش، اقرار کند که جز او معبودی نیست و خالق را با زیباترین روح پرستنده خود، بستاید و حمد گوید و شکر گزارد. آری، غروب دل‌انگیز روز عرفه، وعده رسیدن عید اضحی را می‌دهد و یادآور تسلیم خالصانه ابراهیم(ع) است در برابر پروردگار و «سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهیم‏»؛ اما عرفه، برای آن‌که مشتاق وصال حق است و شیفته خاندان رسول‌خدا(ص)، رنگ و بوی دل‌انگیزتری پیدا کرده است با مناجات فرزند برومند فاطمه(س)؛ مناجاتی که سرآغاز پرشکوه‌ترین حماسه تاریخ است؛ آغازیدن هجرتی برای ایستادن در برابر طاغوت و در هم شکستن کاخ ستم و بیداد  و حسین(ع)، داناتر از هرکسی است بر این وظیفه خطیر که «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‏ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا ا... وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏» و سالار شهیدان، آگاه از راهی که در پیش و رسالتی که بر دوش دارد، دل‌انگیزترین و برگزیده‌ترین واژگان را برای سخن گفتن با معبود و معشوق خویش انتخاب می‌کند و نغمه توحید را بر فراز کوه رحمت، کوه عرفات، سر می‌دهد و «تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُوا ا... عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْکُرُوهُ کَما هَداکُمْ».(بقره-198)