چرایی ناامیدی ظریف به برجام اروپایی

دکتر صلاح‌الدین هرسنی*- محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه با اشاره به آخرین وضعیت اقدامات اروپا به منظور حفظ برجام و مقابله با تحریم‌های آمریکا اخیرا اظهار کرد: «از نگاه ما این اقدامات بیش از آنکه اقدام عملیاتی باشد اعلام موضع است هر چند آنها حرکت رو به جلویی داشته‌اند اما اعتقاد ما این است که اروپا هنوز برای هزینه کردن آماده نشده است‌.»
اگرچه این اظهارات ظریف بخشی از بیان واقعیات و انعکاس تردید به نقش و رفتار اروپا در قبال برجام است، اما مساله آن است که چرا ظریف و دستگاه دیپلماسی نباید انتظارات خود را از اروپا برای تداوم و حفظ برجام بالا ببرند؟
پاسخ به این پرسش البته با روی آوردن به واقع‌گرایی بسیار روشن است‌. در این ارتباط آنچه بیش از همه موجب کمرنگ شدن نقش اروپا در حفظ برجام شده و دستگاه دیپلماسی ایران نیز به آن پی برده است، مناسباتی است که در رابطه سیاسی و اقتصادی اروپا و آمریکا وجود دارد‌. واقعیت آن است که تروئیکای اروپایی برجام بیشترین مناسبات تجاری و اقتصادی با آمریکا را دارند و آن‌گونه که از افق مناسبات تجاری و اقتصادی آنها پیداست، اروپا در صورت هر گونه اتخاذ سازوکارهای همکاری‌جویانه با ایران در حفظ برجام می‌تواند از سوی آمریکا مجازات شود‌. حال تحت این شرایط و ترس اروپا از مجازات آمریکا، موجب کمرنگ شدن نقش اروپا در حفظ برجام شده است‌.
عامل دیگری که سبب توجه دستگاه دیپلماسی به نقش کمرنگ اروپا در حفظ برجام شده است، انتظارت اروپاست که به نظر می‌رسد از طرف ایران بی‌پاسخ مانده است‌. واقعیت آن است که ایران در راستای حق توان دفاعی خود تن به خواسته اروپا در تعدیل برنامه موشک‌های بالستیک نداده است‌. ضمن آنکه عدم پاسخ ایران به انتظارات اروپا در تعدیل رفتار‌های منطقه‌ای موجب فاصله‌گیری تدریجی اروپا از ایران شده است‌. نکته آن است که اصرار ایران به برنامه موشک‌های بالستیک و اصرار به حضور در چهار پایتخت کلیدی خاورمیانه یعنی دمشق، بغداد، بیروت و عدن از جمله مسائل مشترک میان آمریکا و اروپاست‌. به عبارت دیگر هم اروپا و هم آمریکا بر این باورند که ایران با برنامه موشکی و تداوم آنچه آنها رفتار‌های بدخیم و ثبات‌زدا می‌خوانند، روح برجام را نقض کرده است و همین مساله مشکلات فزاینده‌ای برای حوزه دیپلماسی ایران و اروپا به‌وجود آورده است‌.


اما عامل کلیدی و اصلی در کمرنگ‌تر شدن نقش اروپا در حفظ برجام همان رویکردی است که در دیپلماسی ترامپ وجود دارد‌. واقعیت آن است که سیاست خارجی و رویکرد ترامپ مبتنی بر جلوه و نشانه‌هایی از دیپلماسی اجبار و تهدید است و ترامپ همواره تلاش داشته تا اروپا را براساس سیاست قدرت، کنترل و تحقیر کند‌. به واقع همین سنگینی دیپلماسی اجبار و تهدید و همچنین سیاست‌های عملی ترامپ سبب شده اروپا نتواند تصمیمات مختص به خود را در حفظ برجام بگیرد و از منافع خود با ماندن در کنار ایران دفاع کند‌.
* مدرس علوم‌سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com