به جهانگیری توصیه شده بود استعفا دهد

محسن‌هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفت‌وگو با ایلنا، به بررسی مسائلی نظیر، عملکرد اصلاح‌طلبان در ساختار قدرت، وضعیت اسحاق جهانگیری در دولت دوازدهم و ...می پردازد که درادامه بخش‌هایی از این گفت‌وگو را می‌خوانید:
* اگر اصلاح طلبان موفق نشوند و نتوانند در مسئولیت‌هایشان دستاوردی داشته باشند، آنگاه کارنامه خوبی هم نخواهند داشت و این مسئله موجب می‌شود مردم دیگر آن رویکرد و اقبال به اصلاح‌طلبان را نداشته باشند و انگیزه‌های سابق‌شان را از دست بدهند.
* آنچه موجب درخواست‌ها برای اصلاح اصلاحات شده یا موجب سرخوردگی و عدم‌اقبال برخی از گروه‌ها به اصلاح‌طلبان شده، این است که اصلاح‌طلبان و میانه‌‌‌روها به اندازه پیروزی‌هایی که دارند، اثرگذاری‌هایشان مثبت و قابل توجه نبوده است. این مسئله باعث شده عده‌ای این احساس را کنند که اگر نتوانند اثرگذاری‌های مثبتی داشته باشند، طرفدارهایشان را از دست داده‌اند.
*اصولا اصلاح‌طلبان و معتدلان باید به سمت واقع‌گرایی بیشتر حرکت کنند. در زمان مبارزه برای گرفتن قدرت اجرایی یا رسیدن به یک هدف، یک نوع فعالیت و صحبت می‌شود ولی هنگامی که شما به هدف رسیدید، باید به گونه دیگری برخورد کنید. به عبارت دیگر، باید بتوانید از آن چیزی که به دست می‌آورید، نتایج مثبت و مورد انتظار را به دست آورید. آنچه اتفاق افتاده این است که اصلاح‌طلبان آمادگی لازم برای داشتن چنین قدرتی را نداشتند و این قدرت، به صورت یکباره در بسیاری از شهرهای ایران به دست آمده است و از نظر عملگرایی، اصلاح‌طلبان کم آورده‌اند.


*اصلاح‌طلبان و میانه‌‌روها می‌توانند بگویند دولت انتظارات مردم را برآورده نکرده و در نتیجه اصلاح‌طلبان صدمه خورده‌اند ولی هم‌اینک اصلاح‌طلبان در بسیاری از شهرها در راس امور هستند. آنها هم باید به این سوال جواب دهند که چرا خودشان نتوانسته‌اند به انتظارات مردم پاسخ دهند؟
*متاسفانه اصلاح‌طلبان بعضا در ایده‌گرایی بسیار مثبت و پرتوان هستند ولی در مقام عمل، دچار مشکل می‌شوند. در این راستا ضروری است اصلاح‌طلبان بخش عملگرای خود را تقویت کنند.
*من فکر نمی‌کنم از جایگاه آقای جهانگیری در دولت کاسته شده باشد. در ساختار دولت، این رئیس‌جمهور است که از نیروهای مجموعه دولت تصمیم می‌گیرد چگونه استفاده کند. از سوی دیگر، دایره کنش معاون اول در هر دولتی متفاوت است و بستگی دارد رئیس‌جمهور در چه سطح و در چه دایره‌ و حوزه‌هایی از معاون اولش بخواهد استفاده کند. اگر رئیس‌جمهوری بخواهد از معاون اولش استفاده زیادی بکند، به او اجازه می‌دهد بخشی از کابینه را هم او بچیند و در برخی هم نقش معاون اول خیلی گسترده و مستقل نیست.
* اگر شما دیدید آقای جهانگیری در جاهایی کمتر دیده شده، علتش این است که تیم دولت به جای هماهنگی با معاون اول، با شخص رئیس‌جمهور در ارتباط بوده و از او نظرخواهی و دستور گرفته و در نتیجه، معاون اول کمتر دخالت کرده و دیده می‌شود. در برخی مسائل، رئیس‌جمهور تصمیم می‌گیرد که رسیدگی به برخی از مسائل به معاون اول تفویض شود.
* در مقعطی عده‌ای از دوستان نزد آقای جهانگیری رفته و به ایشان گفته بودند که اگر شما قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را دارید، اشتباهات و شکست‌های این دولت نیز به پای شما نوشته می‌شود و به همین خاطر، به ایشان پیشنهاد استعفا داده بودند. در واقع به ایشان توصیه شده بود استعفا بده و با این استعفا مسئولیت شکست‌های احتمالی دولت را نپذیر ولی آقای جهانگیری فرد عافیت‌طلبی نیست که بخواهد به خاطر پست ریاست جمهوری از مسئولیت شانه خالی کند. آقای جهانگیری وظایفی دارد و وظایف خود را به خوبی انجام می‌دهد.
*قصد رئیس جمهور شدن ندارم، چون می‌‌‌‌دانم ریاست جمهوری کار بسیار سختی است. مسئولیت‌پذیری در نظام جمهوری اسلامی کار بسیار سخت‌تری نسبت به سایر نظام‌ها و کشورهای دیگر است. اگر فردی می‌گوید من می‌خواهم رئیس‌جمهور بشوم، واقعا اشتباه فکر می‌کند. باید شرایط و فضا به گونه‌ای باشد که به آن فرد به زور بگویند آقا برو رئیس‌جمهور بشو و ما به غیر از شما فرد دیگری برای تصدی این مسئولیت نداریم.
*ما همه برای خدمت آمده‌ایم و نباید از هزینه دادن برای مردم ترسید. اگر هدف خدمت باشد، فرد به دنبال جاه‌‌‌‌طلبی و شهوت قدرت نمی‌‌‌رود بلکه معیارش تکلیف و توانایی‌اش هست، اگر فردی برای به دست آوردن پست هر کاری انجام می‌‌‌دهد، باید در انگیزه او شک کرد.