خالق خاطره های نامیرا

در هر گوشه حافظه کودکی های بچه‌های دهه 60، خاطره شیرین عروسکی جا خوش کرده که حاصل سال ها تلاش هنرمندانه است. سرانگشتان هنرمندی که به پارچه و نخ و رنگ هویت می دهد و از آن ها موجودی شگفت‌انگیز و قابل باور می‌سازد که در دل بزرگ و کوچک جا باز می‌کند و در یادها و خاطره‌ها جاودانه می ماند. شخصیت‌هایی که پیش از مخاطبان، برای آفریننده‌اش واقعی و دوست‌داشتنی هستند و همه آن ها را مثل فرزندان خودش دوست دارد، طوری که امیدوار است تعریف از یکی از آن ها به دیگر عروسک ها برنخورد. به اعتقاد وی حساسیت هنر عروسک سازی در شکل دادن به شخصیت نسل ها و تعیین سرنوشت آن هاست. با «عادل بزدوده»، خالق عالم شاد و رویایی عروسک‌ها، درباره رمز و راز محبوبیت آن ها به گفت‌وگو نشسته‌ایم.   تغییر مسیر زندگی از میان کتاب‌ها بزدوده که هم اکنون با طراحی و ساخت عروسک‌های جدید و تمرین به همراه گروهش، خودش را برای حضوری پررنگ در صحنه‌های بزرگی چون جشنواره بین‌المللی نمایش عروسکی «تهران ـ مبارک» برای شهریور آماده می‌کند، خاستگاه هنری اش مانند بسیاری از هم نسلانش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.در نوجوانی با عضویت در یکی از کتابخانه‌های کانون واقع در جنوب شهر تهران با فعالیت های کتاب خوانی و آموختن مهارت های ادبی و هنری آشنا می شود تا برای پذیرش و ایفای نقش های بزرگ تر در آینده مهیا شود. به تعبیر خودش، ایام کودکی و نوجوانی اش با شرایط و زمانه‌ای بسیار سخت، همزمان بوده و تنها زندگی در میان کتاب‌ها، ارتباط با مربیان مهربان و بروبچه‌های عضو کانون تسلی‎بخش و نجات‌دهنده او و بسیاری از همسالانش از مخاطرات آن دوران جنوب شهری ها بوده است. از سال 1350 مرکز تئاتر کانون پرورش فکری با تلاش و حضور بزدوده و چند تن از فعالان فرهنگی آن دوران راه‌اندازی می شود و مسیری تازه برای مشق هنر و هنرمندی و یاد گرفتن راه و رسم زندگی کردن پیش روی  شماری از علاقه‌مندان به هنرهای نمایشی باز می کند. او می گوید: دان لافون، اسکار باتک و اردشیر کشاورز، خالق نمایش عروسکی تلویزیونی «هادی و هدی» تاثیر فوق‌العاده‌ای بر من و هنرآموزان نمایش عروسکی هم‌دوره‎ام داشتند. بعد از گذراندن دوره‌های «نمایش عروسکی برای کودکان و نوجوانان»، در دانشگاه هم این رشته هنری را جدی تر پی گرفتم.همان دورانی که خبری از نمایش عروسکی برای کودک و نوجوان نبود، از این رو در این فضا با کمک بزرگ ترهای هنری تحول اساسی در نگرش عمومی به تئاتر عروسکی در کشورمان پدید آورد. برای رفع تشنگی فرهنگی هم آب داریم و هم کوزه این هنرمند عروسک‌ساز، زیرساخت‌های فرهنگی، جامعه‌شناسی و روان شناختی عدیده‌ای را در تمام فرایند خلق یک شخصیت عروسکی از ایده تا ساخت و روی سن رفتن و از آن مهم تر موفقیت و پذیرش آن از سوی مخاطبان موثر می داند. وی دراین خصوص بیان می کند: رصد دقیق نیازهای آحاد جامعه و نیز شناخت مناسب اوضاع و احوال روز در طراحی و ساخت محصول هنری مورد قبول مخاطبان کودک تا بزرگ سالی حائز اهمیت است. البته نظر و سلیقه کارگردان و دیگر عوامل تولید یک کار نمایشی هم در ساختن شخصیت و تصویر نهایی از آن عروسک اثرگذار می شود. ولی اهمیت کار عروسکی در آموزش اصول اخلاقی و تربیتی، ساخت خاطرات افراد از کودکی تا پایان عمر، راهنمایی بزرگ ترها، تاثیر بر خانواده‌ها، شکل دادن به شخصیت نسل ها و تعیین شغل و سرنوشت و... است. ما با درشت‎نمایی مسائل و پدیده‎ها در کالبدی نمایشی، درستی و نادرستی را به صورتی غیرمستقیم به نمایش می‌گذاریم. بزدوده، با تاکید بر تحقیق و مداقه در متون ادبی و هنری به خصوص مطالعه آثار بزرگ و ارزشمند هنرهای نمایشی به هنرجویان آینده ساز این عرصه خاطرنشان می کند: تکیه صرف به آموخته‌های دانشگاهی اشتباه است، باید کم و کاستی ها را با تحقیق و مطالعه مدام پُر کنند. خروجی کار ما در گام نخست بیانگر عمق درک علمی و توان ذهنی سازنده یک اثر و بعد از آن نمایش هنر دستان اوست. من همیشه با این پشتوانه و ذهنیت، سال ها در این حوزه تلاش و کار کرده‌ام و خدا را برای موفقیت در کارهایم شاکرم.او باور دارد که در فرهنگ ما به غایت ظرفیت‌های الهام‌بخش وجود دارد و تاکید می‌کند: آب در کوزه است و ما نباید تشنه لب بگردیم؛ باید از منابع متعدد و سرشار فرهنگی بومی خود از ایده تا خلق عروسک هایمان بهره بگیریم. اگر این آب و کوزه نبود، می توانستیم به دیگر منابع و کارهای عروسکی خارجی مراجعه کنیم اما خوشبختانه ما هم آب داریم و هم کوزه، پس باید بتوانیم تشنگی فرهنگی مردمان سرزمین مان را برطرف کنیم تا روز به روز به سمت تعالی حرکت کنیم. وی با ابراز تاسف از جا نیفتادن حق امتیاز هنری خالق یک عروسک در کشورمان می گوید: برخی فکر می کنند تنها با خریدن عروسک حق امتیاز آن را هم از آن خود کرده‌اند در حالی که حق ذهن و ایده‌پردازی آن را نمی دهند. در حقوق تالیف یا بسیاری از دیگر امور هنری تا سال ها بخشی از حق فروش به خالق اثر تعلق می گیرد چون هنرمندان هم مانند فعالان دیگر حرفه‌ها زندگی دارند و باید مخارج معیشت خود را از همین راه تامین کنند. احترام گذاشتن و جا افتادن این حق مسلم، اتفاق مبارکی را در فضاهای فرهنگی ما رقم خواهد زد. مخمل و پسرخاله زرنگ‌تر از بقیه عروسک‌هایم بودند در پاسخ به این پرسش که کدام یک از این شخصیت های عروسکی را بیشتر دوست دارید؟ به چاشنی لبخندی می گوید: با این سوال من را به دردسر انداختید، آخر همه عروسک هایم مثل فرزندان من هستند. کدام والدی یکی از بچه هایش را بیشتر از بقیه دوست دارد؟... البته بعضی از آن ها مثل «تا به تا»، «مخملِ» مجموعه «خونه مادربزرگ»، یا «پسرخاله» زبل‌تر و باهوش تر بودند و اسم و رسم بیشتری به هم زدند و محبوبیت بیشتری دارند. به این دلیل، یک کوچولو این ها را متمایزتر از بقیه می دانم. با شوخ طبعی اضافه می کند: «البته امیدوارم به آن عروسک های دیگر برنخورد!». شیرین ترین خاطره عروسکی اش به خلق پنج ساعته یک عروسک از نیمه شب تا صبح برمی گردد و درباره آن می‌گوید: در خلوت و سکوت آن شب، عروسک «تا‌به‌تا» را طراحی و خلق کردم و پنج صبح بلافاصله با اتمام کار با مرضیه برومند، (خواهر همسرم) کارگردان مجموعه تلویزیونی «قصه‎های تا‌به‌تا» تماس گرفتم و گفتم: «بیا که بچه رو به دنیا آوردم!» وقتی بعد از پنج ماه تبادل نظر، عروسک را همان اول صبحی به خانم برومند نشان دادم، بسیار ذوق‌زده شد و خوشحال بود. هیچ وقت آن لحظات خاطره انگیز از ذهنم پاک نمی شود.  غلامِ رضا هستم ولی «عادل» صدایم می‌کنند جایی میانه صحبت مان، بی‌مقدمه می گوید: «من امام رضایی هستم». غافلگیرمان می کند اما بعد؛ از تعلق خاطرش به شهر مشهد و بارگاه و وجود مبارک حضرت رضا(ع) برایمان می‌گوید. او توضیح می‌دهد: بخشی از بستگانم در منطقه آبکوه مشهد سکونت دارند. خیلی خوب به یاد دارم که در کودکی من را غلامِ رضا(ع) کردند ولی اسمم عادل است. از همان ایام طفولیت با آقا امام رضا(ع) ارتباط قلبی دارم و دوست دارم هر چند وقت یک‌بار ایشان گوشم را بگیرند و من را به سمت خودشان بکشانند. حرم و بارگاهی که از آن جا،  نور و رحمت و مهربانی به سراسر عالم منتشر می شود، چرا که حضرتش تنها به ما و شما تعلق ندارند، ایشان نگین عالم وجود هستند. با هربار تشرف به مرقد منور رضوی در آن هوا قدم می زنم و از حال معنوی جاری در آن فضای مقدس بهره‌ها می گیرم.