این آخرین فرصت برای آگاه کردن مردم است

رئیس‌جمهور برای دومین بار بحث همه‌پرسی را در مصاحبه تلویزیونی مطرح کردند. تصور می‌کنید امکان برگزاری آن برای حل چالش‌های کشور وجود دارد؟
در رابطه با این بحث که آقای رئیس‌جمهور بیان کردند می‌توان اذعان داشت که این موضوع ظرفیت قانون اساسی است و ما نباید از قانون اساسی فاصله بگیریم اما باید در موقع درست از آن بهره ببریم. باید بپذیریم که اختیار کشور تفویض شده به مسئولان است، اختیار مطلق نداریم و اختیار ما برآمده از رأی ملت است. قانون اساسی به نظر خواهی ملت گذاشته شد. همه پرسی یک ظرفیت و احترام به حق ملت است و این موضوع قدرت و پشتوانه ایجاد می‌کند. همه پرسی برای ورود به مسائل بسیار کلان، حیاتی و سرنوشت‌سازی است که مردم باید در جریان آن قرار بگیرند و در نتیجه رأی مردم باید در آن دخالت داشته باشد. با توجه به اینکه در سخت‌ترین شرایط حضور مردم تعیین‌کننده است، این موضوع یک قدرت به حساب می آید، مقبولیت و مشروعیت را بالا می‌برد و چسبندگی میان ملت و حکومت را ارتقا می‌بخشد پس نباید نگران باشیم. باید راه اساسی را با اختیار دادن به مردم بگشاییم که خسارتی ندارد. این روش‌ها برای کشور اعتبار سرمایه و پشتوانه می‌آورد، البته باید در زمان خودش انجام بشودنه درباره هر موضوعی.
موضوع دیگر عفو عمومی است که چندی پیش در مجلس مطرح شد. این موضوع تا چه اندازه در آرامش جامعه موثر است؟
عفو عمومی فراتر از بحث زندان است، عفو عمومی به معنای آن است که زمینه برای ملت شدن باز شود و نیکی را در اوج به نمایش گذاشتن است. در مقطعی برخی دچار خطا و انحراف شدند، اما قرآن می‌فرماید «بدی دیگران را به نیکی دفع کن» پس ما باید نیکی، رحمت و گذشت را مبنای کار قرار دهیم و تسامح و تساهل را در مقابل یکدیگر به نمایش گذاشته و از خطاهای جزئی عبور کنیم. باید کمتر همدیگر را سرزنش کنیم تا قدرت ایجاد شود. باید به داشته‌های ملی‌، سرمایه انسانی، سرمایه حاصل از نقش انسانی که با انباشت از ثروت در بیرون از کشور است، به ثروت مادی و فکری تکیه کنیم. باید چسبندگی را میان خارج و داخل ایران با عشق در کشور شکل دهیم تا در مسیر توسعه، پیشرفت و ترقی جاری شود. اگر اینگونه نگاه را شکل و از موضع رأفت، عطوفت و مهر وارد شویم، مطمئن باشید که ایرانیان خارج از کشور شیفته ملت، کشور و خاک خودشان هستند که می‌توانیم راه را برای بازگشت آنها هموار کنیم. البته استثنایی هم وجود دارد یعنی آنهایی که دست به جنایت زدند، مسلح رفتار کردند، حق اشخاصی را ضایع کرده و با اعتبار نظام بازی کردند، شامل این دسته ایرانیان نمی‌شود که به فکر وطن هستند.


سومین موضوع مطرح در هفته‌های اخیر تجمعات اعتراضی به وضعیت گرانی بود که به‌خوبی مدیریت شد. چرا به این تجمع‌های صنفی مجوزی داده نمی‌شود؟
ممکن است هر فضایی توام با دغدغه، نگرانی، انتقاد و اعتراض باشد و دیگران از این فضا سوءاستفاده کنند. بنابراین باید هوشیار باشیم، اما باید فضای اجتماعی و سیاسی هم به گونه‌ای باز شود تا از ظرفیت قانون برای اجتماعات فرصت‌سازی کنیم. در حال حاضر نباید اینگونه برداشت شود که اعتراضات صرفا محدود به عملکرد دولت است، محصول رفتارهایمان منتج به این اتفاقات شده و حق ملت است که مطلع شوند که چرا اینگونه شده است؟ چرا یک مرتبه توان اقتصادی جامعه تا این حد سقوط می‌کند؟ اگر هر امری را به قانون ارجاع دهیم، جامعه منضبط‌‌تر، فعال‌تر، اجتماعی‌تر، سیاسی‌تر و قانون‌گراتر روی به سمت ما خواهد آورد، اما هر مقدار قانون را ضعیف بشماریم، به همان میزان مخالفت‌ها به شکل‌ها و طرق دیگر خود را نشان خواهد داد و در نتیجه خسارت آن گونه‌ای است که پوشیده بر هیچ فردی نیست و قطعا مخالفان به دنبال فرصت هستند تا از آن سوءاستفاده کنند، آنها هم فعال هستند و حدود 40 سال افرادی که به نوعی علیه کشور هستند به دنبال فرصت‌طلبی بودند تا یک موجی را ایجاد کنند که این موضوع به نوع نگاه ما و ایجاد تفاوت میان آنها و ملت بازمی‌گردد. هنگامی که مردم با اشتیاق و اعتماد به شخصیتی رأی قاطع می‌دهند، از وی انتظار است تا آنگونه که حق ملت است با مردم سخن بگوید. طی ماه‌های اخیر فشار هم بر دولت و هم بر ملت سنگین بود که دلایل بروز اینگونه فشارها و چالش‌ها در عرصه اقتصادی بر مقامات پوشیده نیست. دیگر به هیچ وجه قابل قبول نیست که بروز پاره‌ای از آسیب‌های حاصل از ناهماهنگی‌ها را به بیرون احاله کنیم. اگر ما مسائل را به مردم نگوییم آنها از طرق مختلف در جریان موضوعات قرار می‌گیرند و این بار فرصت در جهت تخریب افکار برای رادیوها و رسانه‌های خارجی ایجاد می‌شود. پس چه زیباست که با مردم شفاف سخن بگوییم و خانه ملت اگر خانه واقعی مردم باشد بهترین جا برای تنویر افکار عمومی جامعه است تا بدانند بر چه پایه و اساسی یک مرتبه زلزله‌ای بر اقتصاد کشور وارد شده و این زلزله ارزش‌های ملی را درنوردید و نگاه‌های عمومی جامعه را توام با پاره‌ای از نگرانی‌ها به فردای خود و سلب امید کشانده است؛‌ این موضوعات نکاتی است که نباید ساده از آن گذشت.
مجلس در همین راستا طرح سوال از وزرا را مطرح کرده است؟
هنگامی که در موضع سوال از مجلس قرار می‌گیریم مهم نیست آنجا برویم تا در موضع پاسخ برآییم و مقداری واقعیت‌ها را با مردم در میان بگذاریم، اما آیا امروز پدیده دولت در دولت در حال مشکل‌آفرینی است یا دولت‌های پنهان در سایه‌ای که از قدرت حمایت و پشتیبانی برخوردار هستند، ایجاد مشکل می‌کنند؟ اگر این موضوعات آشکار نشود فرصت برای دشمن ایجاد می‌شود، زیرا هنگامی که ‌نارضایتی پیدا و اعتماد مردم کم شود برای کشور مشکل ایجاد می‌کند. نباید اجازه دهیم کشور آنچنان در مسیر بحران قرار گیرد که به کام دشمن نشسته و امید در آنها ایجاد کند، حرکت ما باید به گونه‌ای باشد تا سلب امید از دشمن و پمپاژ امید و اعتماد را در درون بازسازی کند.
این بازسازی اعتماد که به آن اشاره داشتید، چگونه در فضایی که هر روز علیه منتخب مردم به جوسازی مشغول هستند، امکان‌پذیر است؟
شرط بازسازی اعتماد و تقویت نگاه به مسئولان، رونمایی از پاره‌ای ناهماهنگی‌ها، بی‌برنامگی‌ها و یا تعدی‌ها به اختیار حوزه اختیار و عمل دولت است که این موضوعات باید باز شود و تاکید می‌کنم که نباید اجازه دهیم تا پنهان بماند و مردم را در شوک، تعجب و حیرت قرار دهد که چرا اینگونه اتفاقی افتاد.
یعنی معتقدید طرح سوال از رئیس‌جمهور اجرایی شود؟
رئیس‌جمهور در گذشته نماینده مجلس هم بوده و واقف به اختیارات آن قوه است پس اجازه دهید مخالفان دولت سوال کنند، چراکه این موضوعات لازمه ارتقای آگاهی مردم و به منظور حفظ حضور مسئولان در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. اگر با مردم رفتار بیگانه و حقیقت را کتمان کنیم آنها از مسئولان فاصله خواهند گرفت؛ آیا گسست میان دولت و ملت خوب است یا پیوند محکم، روابط پایدار و جریان‌ساز و قدرت‌زا؟ به نظر من این موضوعات باید مورد توجه قرار گرفته و تا آنجایی که به مصالح کشور و منافع ملی آسیب نرسد و مورد استفاده دشمن قرار نگیرد و از سویی مورد توجه ملت و حکومت قرار بگیرد و اصلاحات را در پیش بگیرد و مقداری از دخالت‌های غیرمسئولان در حوزه اختیار دولت کاسته شود، باید این موضوعات با مردم در میان گذاشته شود، زیرا هرقدر که مشکلات کشور را نادیده بگیریم دخالت‌ها، بی‌نظمی‌ها و قانون‌گریزی‌ها افزایش یافته و قاعده‌پذیری کمتر می‌شود که در نتیجه این موضوع به همگی لطمه خواهد زد.