کودتای ۲۸ مرداد، حمله به استقلال ایران

ایران کشوری قدرتمند است که به‌دلیل برخی از قابلیت‌های ژئواستراتژیکی همواره مورد هجمه و تاراج قدرت‌های بیگانه با همدستی عوامل داخلی بوده است. شاید تجلی حمله به استقلال این کشور با تاریخ چند هزار ساله در کودتای 28 مرداد 1332 بود. کودتایی که نه تنها معنای به زیر کشیدن اراده ملی و روحیه دموکراسی خواهانه ملت را ایران را داشت، بلکه پیگیر تاراج منابع سرشار نفتی و قدرت اقتصادی کشور بود. اما فارغ از تمامی این محورها در کودتای 28 مرداد، ایران شاهد نقطه عطفی در بستر نیروهای اجتماعی خود بود. کودتای 28 مرداد نه به تنهایی در ایران قابل اجرا بود و نه حمایت گسترده علیه آن در مقطعی از زمان جهت جلوگیری و تقویت ملی‌گرایی در ایران صورت گرفت. شاید اکنون که در این برهه زمانی به کودتای 28 مرداد نظر می‌کنیم، به خوبی شاهد وضعیتی هستیم که دهه‌های پیش آن را تجربه کردیم. یعنی شکاف میان نیروهای اجتماعی چه در قالب حرکت جامعه روحانی، ملی خواهان، لیبرال‌ها و نقش تشکیلات توده در آن بود. کودتای 28 مرداد علاوه بر سقوط دولت مردمی، شکاف اجتماعی و استقلال ایران را مورد حمله قرار داد. غالب شدن یکی از این تشکیلات سیاسی بر وجوه دیگر آنکه درس تاریخ برای جامعه ایران بود، نوعی عقبگرد توسعه سیاسی را نیز که بین سال‌های 1330 تا 1332 ایجاد شده بود، به ورطه نابودی کشاند و برای همیشه این ایده در اذهان مردم نقش بست که قدرت‌ها تعیین کننده حرکت‌ها و مسیر تاریخ هستند، چیزی که تا امروز جامعه ایران با آن دست به گریبان است. جامعه پس از آن برای همیشه به‌واسطه سیستم قدرت تسخیر شد و همه معادلات سیاسی در گذر توطئه، تحریف و اجبارکنندگی بر مردم ایران گذشت و ساختار متنوع آن به‌واسطه قدرت هژمون نظم معین و تاریخی خود را به صورت ناقص‌تر نقش بندی کرد. آنچه که کودتای 28 مرداد و در سال‌ها و دهه‌های پس از آن تجربه شد، افول استقلال و درگیر شدن در آوردگاهی از معادلات سیاسی تعیین شده به‌واسطه قدرت‌های بزرگ بود. به عبارت بهتر، جامعه ایران پس از کودتای 28 مرداد تا انقلاب اسلامی ایران استقلال خود را از دست داد و در ابعاد گوناگون توسعه نیافتگی سیاسی را بیش از پیش همراه خود ساخت. با این وجود آثار کودتای 28 مرداد همچنان پس از انقلاب اسلامی در ایران نیز پا برجا ماند و تنش‌های ایجاد شده بین نیروهای فعال در عرصه سیاسی با ملی‌گرایان را موجب شد. اختلافاتی که بین نیروهای آیت‌ا... کاشانی و دکتر مصدق به‌وجود آمد که بنای اصلی کودتا در 28 مرداد را ریخت، بعدها در قالب برخورد با نیروهای ملی‌گرا و لیبرال تداوم یافت. بدین معنی که همان بذرهای انگلیس که در اختلاف‌افکنی میان نیروهای اجتماعی ایران توانست بر ملت ایران فائق آید، بعدها در همین قالب شکاف عظیمی در نیروهای انقلاب را حفظ کرد تا بار دیگر با تضعیف ایران قدرتمند بر منابع آن مسلط و در قالب مجموعه‌ای از سیاست‌های پیچیده بتواند استقلال و توسعه ایران بزرگ را هدف قرار دهد. بنابراین، کودتای 28 مرداد تنها یک واقعه تاریخی نیست، بلکه ریشه اصلی تفرقه و تنش میان نیروهای توانمند ایران برای استقلال، توسعه و نقش بین‌المللی آن است. کودتای 28 مرداد مسیری از فرآیند تاریخی را پیش روی ایران نهاد که هر روز در درون آن ادامه یافته تا کشور در دوری از توسعه نیافتگی، عدم اتحاد و پیشرفت اسیر شود. آنچه که امروزه در جامعه ایران شاهد هستیم ریشه‌های همین اختلاف و تامین منافع فردی است که گریبانگیر جامعه و برخوردهای غیراصولی در حوزه سیاسی شده است. لذا کودتای 28 مرداد بذری از عدم استقلال و وابستگی ایران به شرق و غرب را در عمل برای ایران کاشت هر چند که در شعار اینگونه نباشد.
* دکتری جامعه شناسی سیاسی