فیلم «شعله‌ور» حمید نعمت‌الله بررسی شد حماسه‌ای درباره معنای شکست

سیدحسین رسولی
این روزها فیلم «شعله‌ور» (۱۳۹۵) به نویسندگی هادی مقدم‌دوست و حمید نعمت‌الله و کارگردانی حمید نعمت‌الله و بازی امین حیایی، زری خوشکام، بهمن پرورش، فربد قبادی، دارا حیایی و... اکران شده است. حمید نعمت‌الله را با فیلم‌هایی مانند «بوتیک» (۱۳۸۲)، «بی‌پولی» (۱۳۸۷)، «رگ خواب» (۱۳۹۴) و «آرایش غلیظ» (۱۳۹۲) به خوبی می شناسیم. او کارش را با دستیاری مسعود کیمیایی آغاز کردو با ساخت «بوتیک» مورد توجه سینما دوستان قرار گرفت.
یک ضد قهرمان شکست خورده
فیلم «شعله‌ور» داستان زندگی ضد قهرمانی به نام «فرید» (امین حیایی) را روایت می‌کند. فردی که خانواده و زندگی‌اش از هم فروپاشیده است. او اعتیاد دارد، طلاق گرفته و فکر می‌کند به آن چیزی که حقش است نرسیده است. زندگی ملال‌آور به همراه فردگرایی افراطی‌اش در کنار خصلت‌هایی مانند حسادت و لجاجت از او یک هیولای خبیث می‌سازد.او به یک باره به زاهدان سفر می‌کند تا خودش را گم‌وگور کند ولی پسرش به دنبال او می‌رود. بنابراین این فیلم سفر حماسه‌وار مردی شکست خورده و رابطه‌اش با پسرش است.


هالوسیانسیون جاده‌ای و بیانمتنیت‌های سینمایی
فیلم‌های نعمت‌الله مانند «شعله‌ور» و «آرایش غلیظ» در ژانر هالوسیانسیون جاده‌ای قرار می‌گیرند. ضد قهرمان‌های شکست خورده‌ای که طی سفر خود با نئشگی و گیجی مواد مخدر همراه هستند. فیلم‌های بسیاری در این زمینه می‌توان مثال زد که روی نعمت‌الله اثرگذار بوده‌اند ولی به جز فیلم‌های جاده‌ای باید بیشتر روی ضد قهرمان «شعله‌ور» تمرکز کنیم. شخصیت فرید به شدت شبیه به ستوان فاسد پلیس فیلم «ستوان خبیث» (۱۹۹۲) آبل فرارا است که غرق در مواد و بی‌بند و باری‌های جنسی است. این پلیس در اوج ناامیدی، به زندگی ایمان می‌آورد. همچنین نشانه‌های شخصیت تراویس بیکل فیلم «راننده تاکسی» (۱۹۷۶) ساخته مارتین اسکورسیزی به خوبی رویت می‌شود. یک کهنه‌سرباز تنهای جنگ ویتنام که به‌دنبال پااندازها و فروشندگان مواد مخدر است و در جایی از فیلم می‌گوید: «یه روز یک بارون درست‌ و حسابی می‌آد و تموم این آشغال و کثافت‌ها رو از خیابون پاک می‌کنه». نباید از تاثیر نوع روایت فدریکو فلینی با فیلم‌هایی مانند «جاده» (۱۹۵۴)، «هشت‌ونیم» (۱۹۶۳)، «زندگی شیرین» (۱۹۶۰) و «آمارکورد» (۱۹۷۳) که صحنه‌هایی سرشار از حس غم غربت به گذشته دارند و روابط پدرها و پسرها را می‌شکافد، گذشت. از سوی دیگر، نعمت‌الله از شیوه دکوپاژ فیلم «مسافر/ حرفه: خبرنگار» (۱۹۷۵) ساخته میکل‌آنجلو آنتونیونی هم به خوبی بهره می‌برد. به همین دلیل فیلم‌برداری روزبه رایگا و زوایای درست دوربین و بهره‌گیری از نماهای ناب و بکر او روی مخاطب حرفه‌ای سیما تاثیر می‌گذارد. فیلم آنتونیونی هم داستان «دیوید لاک» سفر یک گزارشگر سرخورده و از خود بیگانه را به تصویر می‌کشد. دوربین شیطنت‌آمیز آنتونیونی که نماهایی از اتاق گزارشگر و پرسه او در زندگی را نشان می‌دهد به طرز قابل توجهی روی نعمت‌الله اثر گذاشته است.
جهنم و کابوس یک هیولا
والتر استیس می‌گوید که: «در بی معنایی معنا هست». آلبر کامو نیز می‌گوید: «در بلای سخت باید معرفت آموخت». تامس نیگل هم در رساله «پوچی» می‌گوید: «کار زندگی ما را معنادار نخواهد ساخت ولی شکوه خاصی به آن می‌بخشد». باید توجه داشت که یکی از مشکلات فردگرایی افراطی، بی‌معنا شدن زندگی و کم‌رنگ و ضعیف‌شدن افق‌ها و حدود اخلاقی است. هیولای فیلم «شعله‌ور» مانند هیولای فیلم «راننده تاکسی» در یک کابوس سهمناک سیر می‌کند. هر دو زخم خورده هستند و زندگی تیره و تاری دارند. فیلم نعمت‌الله مانند فیلم اسکورسیزی در توصیف شخصیت به خوبی عمل می‌کند و در چیدمان داستان الکن می‌ماند. ضد قهرمان نعمت‌الله در یک جهنم زیست می‌کند. جهنمی از شکست. او مانند دن‌کیشوت دچار هپروت شده است. نماهای درونی و روایت‌های ذهنی ضد قهرمانی که کارگردان «شعله‌ور» نشان می‌دهد نشان از سقوط انسانی ساده و درگیر ملال دارد. این شخصیت احتیاج دارد تا نگاهی دوباره به زندگی از دریچه‌ای تازه بیندازد اما موفقیت دیگران او را سخت آزرده می‌کند. او جلوی پسرش تحقیر می‌شود. بنابراین باید از خود و دیگران انتقام بگیرد. این کاراکتر سرگردان و بی‌هویت است. کارگردان در کنار توصیف او تلاش می‌کند از نماهای توریستی دوری کند وعناصر معماری، نور و رنگ را شالوده کارگردانی کند. این کار باعث می‌شود که تکرار و روزمرگی به خوبی روایت شود. ژاک لاکان، روانکاو فرانسوی ساحت نمادین را عرصه میل می‌داند و می‌گوید: «میل، میل دیگری‌ست». عنصر اساسی در نظم نمادین، زبان است و همین زبان است که در خارج از سوژه قرار دارد. ضد قهرمان «شعله‌ور» در رابطه با جامعه، خانواده، پسرش و خودش دچار فروپاشی شده است. بنابراین به افیون پناه می‌برد. به قول لاکان، کودک، مادر را با فقدانی بزرگ تفسیر می‌کند و در نهایت محتاج پدر می‌شود. شکست بزرگ فرید هم در رابطه با پدر خود و فرزندش است. او شخصیتی عصبی و فردگراست که رو به زوال می‌رود و می‌خواهد دیگران را هم با خود غرق کند.
سایر اخبار این روزنامه