ضرورت مراقبت از اعتماد عمومی

علیرضا مناقبی* بی‌تردید یکی از پایه‌های اصلی فعالیت‌های اقتصادی، اعتماد مردم و فعالان اقتصادی به وعده‌های دولتمردان است‌ به طوری که توقع منطقی آن است که فضای کسب‌و‌کار، پایدار، قابل پیش‌بینی و قابل اطمینان باشد تا فعالان اقتصادی بتوانند بر اساس سیاست‌هایی که مسوولان اعلام می‌کنند، برنامه‌های خود را پیش ببرند.این باور از آنجا حائز اهمیت است که تولید، صادرات و واردات را باید مجموعه‌ای درهم‌تنیده و منسجم بدانیم که هرگونه شوک و نوسان به هر یک از حلقه‌های این زنجیره، دومینو‌وار به سایر حلقه‌ها نیز منتقل می‌شود و اگر دولت به دنبال ثبات و تعادل در چرخه اقتصادی است، باید از شوک‌آفرینی‌ها و تصمیمات شتابزده پرهیز کند.در واقع نمی‌توان توقع تولید با‌کیفیت و تجارت شناسنامه‌دار داشت و مردم را به خرید کالای ایرانی و دوری از فعالیت‌های غیرمولد تشویق کرد و از سوی مقابل، دولت به عنوان متولی صنعت و تجارت، بر تعهدات خود و برنامه‌های اعلامی دستگاه‌های زیرمجموعه خود‌ پایبند نباشد و هر روز سازی را کوک کند.متاسفانه در طول چند ماه اخیر به دلایل مختلف، شاهد آن بوده‌ایم که بخشنامه‌های متعدد، یکی پس از دیگری صادر و ابطال شده‌اند‌‌ به طوری که ناامنی ذهنی خردکننده‌ای به فعالان اقتصادی تحمیل شده و فعالان اقتصادی را اسیر کلاف سردرگم بوروکراسی کرده و به تبع آن فضای کسب‌و‌کارها مبهم و مشوش شده است که در نهایت، نتیجه‌ای جز بی‌اعتمادی مردم به دولت نخواهد داشت.باید اذعان کنیم یکی از مهم‌ترین معضلاتی که اغلب تجار و بازرگانان در این دوران با آن مواجه هستند، این است که دولت‌ها، صدای بخش خصوصی و تشکل‌های تخصصی و صنفی را چندان مورد توجه قرار نداده و متاسفانه به بلوغ بخش خصوصی، آنچنان که شایسته است، اعتماد ندارند. توقع فعالان اقتصادی بخش خصوصی این است که دولت‌ها، توانمندی‌های تجار را باور کنند و با لحاظ سیاست‌های حمایتی از بخش خصوصی، از صدور بخشنامه‌های غافلگیرکننده و بدون دریافت آرای تشکل‌های تخصص مربوطه پرهیز کنند و ریل‌گذاری برای کاهش تصدی‌گری‌های خود را جدی بگیرند. توقع این است که دولت‌ مشکلات و معضلات اقتصادی را به صورت صریح و شفاف با مردم در میان بگذارد و اجازه دهد بخش خصوصی با ظرفیت‌سازی و انعطاف‌پذیری پایان‌ناپذیر خود، فعالیت‌های اقتصادی را پیش ببرد.مباحثی نظیر دریافت مابه‌التفاوت ارزی، تغییر دسته‌بندی‌های گروه‌های کالایی، تغییر تعرفه گمرکی، نوسانات نرخ ارز و نرخ سود بانکی، اختصاص ارز یارانه‌ای به برخی کالاها، تعریف چراغ خاموش موانع غیرتعرفه‌ای در سازمان‌های صادرکننده مجوز واردات، موازی‌کاری برخی سازمان‌ها با یکدیگر، تعیین سقف واردات و ده‌ها موضوع دیگر، از جمله مقولاتی است که تشکل‌های اقتصادی می‌توانند به عنوان بازوی مشورتی دولتمردان، در آنها ورود کرده و نظرات کارشناسی خود را در اختیار سیاستگذاران اقتصادی قرار دهند و زمینه‌ای را فراهم سازند که اعتماد متقابل بخش خصوصی و دولت افزایش پیدا کند.متاسفانه امروز‌ میزان خود‌تحریمی‌ها و سیاستگذاری‌های مبتنی بر آزمون و خطا، آنقدر زیاد شده که بخش عمده‌ای از انرژی و توان تجار قانونی این کشور صرف گذر از دست‌اندازهای نابجا‌ شده است و به جای آنکه دغدغه اصلی تجار، انجام ماموریت اصلی مرتبط با تولید و تجارت باشد، اولویت فعالان اقتصادی، عبور از بحران‌های ناشی از شتابزدگی‌ها در صدور بخشنامه‌ها شده است. *رییس مجمع واردات