روزنامه جهان صنعت
1397/05/27
آقای بازیگر درگذشت
گروه فرهنگ- «مردم سرزمینم! من برای شما همیشه همان عزتم؛ همان که از 13 سالگی در تماشاخانههای لالهزار با تشویقهای شما بزرگ شدهام. همانی که همراه شما با دردهای ایران بسیار گریستهام و با شادیهایش لبخند زدهام. برای شما من همیشه همان عزتم. بچهای از سنگلج.»عزتالله انتظامی یا به قول خودش بچه سنگلج یا به قول دوستدارانش آقای بازیگر درگذشت. یادگاری از روزهای خوش سینمای ایران و فیلمهای ماندگاری که در ذهن و جان ایرانیها خاطرهای خوش دارد.
انتظامی به آن لحن تهرانی و گاه چهرهای برافروخته اما ذات مهربان، نقشهای فراوانی را بازی کرد و در سینمای ایران جای پایش را محکم کرد. او از بازیگران نسل اول تئاتر و سینمای ایران بود. از گروهی که امروز دو یارش را از دست داده است. داوود رشیدی و امروز هم او. علی نصیریان، محمدعلی کشاورز و جمشید مشایخی حالا یادگاران بزرگ سینمای ایراناند؛ نسلی که هر روز مهجورتر میشود.
آغازی از تئاتر
ژان کلود کریر فیلمنامهنویس و بازیگر فرانسوی در یادداشتی با عنوان «عزت انتظامی: یک شمایل» درباره آقای بازیگر نوشته است: «هیچ دستوری برای ستاره شدن و ستاره ماندن وجود ندارد. باید دارای یک نگاه، یک حضور، جذابیتی آنی و چهرهای آشنا، حتی پیش از نخستین دیدار بود. باید دارای یک دم، یک حس و تمام ویژگیهایی که لغت روح را معنی میکند، بود.»
عزتالله انتظامی ۳۱ خرداد سال ۱۳۰۳ در محله سنگلج تهران متولد شد. او پس از گذراندن دوره تحصیلات مقدماتی، وارد هنرستان صنعتی تهران شد و در رشته برق به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۲۶ وارد عرصه هنر شد و با اندک دستمایههای هنر نمایش و تئاتر به آلمان سفر کرد و در شهر هانوفر وارد یک مدرسه شبانه آموزش سینما و تئاتر شد. عزتالله انتظامی فعالیت هنری خود را با پیشپردهخوانی در تماشاخانههای لالهزار شروع کرد. او پس از یک سال به تماشاخانههای هنر و فرهنگ تهران رفت. در سال ۱۳۲۰ نخستین نمایش حرفهای خود را با عنوان اولتیماتوم نوشته پرویز خطیبی به کارگردانی اصغر تفکری در تئاتر پاریس خیابان لالهزار اجرا کرد و تا سال ۱۳۲۶ توانست در بیش از 10 نمایش نقشپردازی کند. بازی در فیلم واریته بهاری به کارگردانی پرویز خطیبی نخستین تجربه سینمایی اوست.
او قبل از ورود به سینما همراه علی نصیریان و داوود رشیدی بارها روی صحنه تئاتر حاضر شد اما هنوز آنطور که باید و شاید به عنوان چهرهای شناختهشده مورد توجه نبود. تا روزی که فیلم «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی روی پرده سینما رفت.
اولین جایزه بینالمللی سینمای ایران
بازی در فیلم «گاو» نقطه عطفی در کارنامه هنری انتظامی است؛ فیلمی به کارگردانی داریوش مهرجویی و با اقتباس از داستانی به همین نام نوشه شده توسط غلامحسین ساعدی.
انتظامی در فیلم مهرجویی که به عنوان اولین تجربههای سینمای موج نو ایران مطرح است، در نقش مشحسن ظاهر شد. دیالوگ معروف «من مشحسن نیستم، من گاو مشحسنم» در حافظه جمعی سینمادوستان ایرانی باقی مانده است. او در مورد چگونگی ایفای نقش در این فیلم اینطور توضیح داده است: «وقتی قرار شد در فیلم گاو بازی کنم اول دو سه هفتهای رفتم محلات، نمیدانم چرا. در آنجا رفتم توی طویلهای و شروع کردم روی گاو اتود زدن. میخواستم ببینم گاو چه کار میکند. در آنجا با دقت تمام و صرف وقت زیاد حتی حرکتهای سنگین و آرام گاو و نگاههایش را دنبال کردم. حیوان دارای شخصیت فوقالعادهای است. فکر میکنم نسبت به حیوانات مختلف همتراز خودش، بینهایت قابل تامل است. گاهی مدتها به نقطهای متمرکز میشود. حتی هنگام نشخوار نگاهش قابل بررسی است. همیشه حیوان فکر میکند، در مغز حیوان چه میگذرد. پیش از شروع تمرین همیشه پیشنهاد میکنم که بروم به محل فیلمبرداری. آدم در آنجا میتواند خودش را با شرایط تطبیق دهد. سر فیلم گاو همگی به ده مورد نظر رفتیم. در آنجا گاوهای گوناگونی انتخاب کردیم. گاوی در ده بود که ما را دنبال میکرد. بعدها حرکتهای این گاو را وقتی مش حسن مسخ میشود و مردم را مانند یک گاو دنبال میکند، گرفتم و بازی کردم. گاوی که برای کارمان انتخاب کردیم گاوی با پوست قهوهای و خوشرنگ با خالهای سفید بود. طویلهای هم انتخاب کردیم و گاو را گذاشتند آن تو. من به او آب میدادم. گاهی شیرش را میدوشیدم. میدانید که گاو به هر کسی اجازه نمیدهد شیرش را بدوشد مگر اینکه با او آشنا شود. در فیلم حتی صحنهای بود که مش حسن میرود و شیر گاو را میخورد. آن را حذف کردند. این نزدیکی آنقدر ادامه پیدا کرد که وقتی سطل آب را میگذاشتم جلوی گاو و میخواستم او را ترک کنم «صحنهای که از آن فیلمبرداری شد» او برمیگردد به سوی من و ماغ میکشد. گاو خیلی نزدیک شده بود به من. حتی وقتی گاو را در برکه کوچکی شست و شو میدادم لذت و خوشحالی را در چشمهایش میدیدم. وقتی یک شب به مناسبت این صحنه فیلم که بلوریها او را ندزدند شب را در طویله پهلوی گاو خوابیدم، نیمهشب با او حرف زدم و شکمش را برای گوسالهای که در شکم داشت نوازش کردم. لذت گاو را از نوازش حس میکردم. حتی مهر و محبتی هم در من و ناخودآگاه نسبت به گاو پیدا شده بود. من تجزیه و تحلیلی هم از مش حسن برای خودم کرده بودم. مش حسن بچهای ندارد. نسبت به زنش هم مهری ندارد. او گاو را از بچگی میآورد و بزرگش میکند و در اصل میشود بچه مش حسن. این احساس را آنجا که مش حسن گاوش را برای شست و شو به آبگیر نزدیک روستا میبرد و آن طور مهربان مانند یک مادر او را میشوید، میبینیم. برای همین است که وقتی گاو از بین میرود نبودش آن توفان را در درون مش حسن فراهم میکند. حالت گاو هم موضوع دیگر بود. او نشخوار میکند و میکند و میکند و بعد همین جور میماند، بیحرکت. انگار دارد فکر میکند. من این لحظه را توی فیلم آوردم. مش حسن هم وقتی مسخ میشود میخورد و میخورد و بعد مانند گاو سرش را بلند میکند و نگاه میکند. اولهای کار برای تمرین یونجهها را میشستند و میآوردند. آخرها دیگر نشسته هم میخوردیم. طویله برایم مثل اتاق خواب شده بود. راستی هم نمیدانم چگونه به آن حالت رسیدم. اما حالتی بود که تا پایان فیلم در من حفظ شد و هنوز هم بعد از سالها وقتی فیلم را میبینم یا میخواهم درباره آن توضیح بدهم بغض گلویم را میگیرد و گریه میکنم.»
خاطراتی با علی حاتمی
در کارنامه هنری عزتالله انتظامی نام دو کارگردان بیشتر از دیگران به چشم میخورد؛ داریوش مهرجویی و علی حاتمی. فیلمهای سینمایی که انتظامی با مهرجویی کار کرده در بین مخاطبان سینما جایگاه ویژهای دارد. اما آنجا که حرف از علی حاتمی میشود دنیا رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. ستارخان، حاجیواشنگتن، کمالالملک کمیته مجازات و مهمتر از بقیه، سریال هزاردستان.
هزاردستان از آن جهت اهمیت بیشتری دارد که همنشینی پنج استاد بازیگری در یک قاب را برای مخاطب ایرانی به ارمغان میآورد. عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان، داوود رشیدی و محمدعلی کشاورز. مجموعهای تلویزیونی با کارگردانی و قلم روان علی حاتمی که بارها و بارها از صدا و سیما پخش شده است.
انتظامی درباره همکاری با علی حاتمی اینطور توضیح داده است:
«حیف... صد حیف... علی را زود از دست دادیم، علی بزرگ بود، علی رفیق خوبم بود، علی حاتمی... چقدر خاطرات خوبی با او دارم. . . خیلی دلتنگ علی هستم. چقدر زمان زود میگذرد! اگر دست قضا اجازه میداد، ادبیات نمایشی ما خیلی بیشتر از اینها میتوانست از علی بیاموزد، حیف. . عشق او به مردم و سینما رمز ماندگاریاش بود، همیشه میگفت آیین چراغ، خاموشی نیست.
سختی زیاد بود به خصوص برای من در بخش گریم مشکلات دوچندان بود. گریم فوقالعاده سنگین روی صورتم بود و اسفنجهای داخل لباسم (برای اینکه چاق نشان داده شوم) در آن گرمای بسیار شدید خیلی اذیتم میکرد، آنقدر که نمیتوانستم حتی یک لحظه بنشینم چون عرق داخل اسفنجها به لباسم سرایت میکرد و ظاهر بدی داشت. خلاصه سختی کم نبود و البته اواخر کار هم مشکلاتی پیش آمد که علی کار را بدون من جمع کرد ولی خودش هم خیلی اذیت شد. بخش زیادی از فیلم حذف شد، ساعتهای زیادی از فیلم سانسور شد. آن روزها قدرش را ندانستند و حالا که نیست عزیزش میدارند!»
کارنامه بعد از انقلاب
خانه عنکبوت ساخته علیرضا داوودنژاد از نخستین فیلمهای بعد از انقلاب بود که انتظامی در آن بازی کرد. انتظامی در فیلم گاوخونی ساخته بهروز افخمی که تلاشی جسورانه برای به تصویر درآوردن رمانی ذهنی و غیرخطی از جعفر مدرسصادقی بود، در نقش پدر راوی ظاهر شد. در فیلم روسریآبی رخشان بنیاعتماد، نقش رسول رحمانی، کارخانهداری را بازی کرد که به خاطر عشقش به نوبر کردانی کارگر فقیر کارخانهاش، در برابر خانواده، سنت و شکاف طبقاتی قرار میگرفت.
فیلم حکم، تنها همکاری انتظامی با مسعود کیمیایی بود؛ فیلمی در ژانر گانگستری و نوآر که انتظامی در آن نقش گانگستری به نام رضا را بازی میکرد. انتظامی در مورد همکاریاش با کیمیایی در فیلم حکم به بیبیسی فارسی گفته بود: «در روزنامهها خواندم که آقای کیمیایی برای فیلم حکم مرا انتخاب کرده است. ما با هم سلام و علیک داشتیم و من از کارهایش خوشم میآمد و برایش احترام قائل هستم. به هر حال ایشان سبک کار خود را همیشه انجام میداد. وقتی مرا خواستند و رفتم دفترشان یک وحشت و ترسی مرا گرفته بود. اینکه با کارگردانی دارم کار میکنم که تا الان کار نکرده بودم و سر پیری اصلا نمیتوانم راه بروم. کارگردانی که با هنرپیشههای بزرگ سینمای ایران کار کرده بود.»
یکی از حسرتهای زندگی انتظامی این بود که نتوانست با بهرام بیضایی کار کند: «آقای بیضایی استاد من بوده و به کارش علاقهمند هستم. با بیضایی کار نکردم، ولی شاگردش بودم. در دانشگاه که تئاتر چین را درس میداد و من بلد نبودم جواب بدم. یاد بهرام به خیر. همیشه برایش احترام قائل هستم.»
آخرین فیلم انتظامی در سینما، فیلم حادثهای و پرهزینه راه آبی ابریشم ساخته محمد بزرگنیا بود که در نقش فرعی یک بردهفروش ظاهر شد.
جایزههای بازیگری
«خوشبختانه هنر یک خاصیتی دارد که با پول و این چیزها نمیشود آن را به دست آورد. . . آدم باید واقعی زندگی کند و عاشق کارش باشد. نه پول میتواند خوشبختی بیاورد، نه شهرت. شهرت آرامش آدم را میگیرد. من خوشحالم که سلامت بودم و سلامت زندگی کردم.»
این دیدگاه انتظامی به عالم هنر و بازیگری است. نگاهی که برای او در دوران فعالیتش هم محبوبیت به ارمغان آورد و هم جوایزی متعدد.
از جمله این جوایز میتوان به دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم برای بازی در فیلم «آقایهالو» در سومین جشنواره فیلم سپاس ۱۳۵۰، بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم «گاو» در جشنواره شیکاگو۱۳۵۰، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم «گراند سینما» از هفتمین جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۷ و همچنین تقدیر برای بازی در فیلم «ناصرالدینشاه اکتور سینما» و «خانه خلوت» از دهمین جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۰، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم «روز فرشته» از دوازدهمین جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۲ و جایزه بهترین بازیگر برای فیلم «گاوخونی» از بخش مسابقه بینالملل بیستودومین جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۲ و تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره بینالمللی فیلم بیروت ۲۰۰۸ برای فیلم «شب» را دریافت کرد.
من ماندم و داغ تو
بعد از اعلام خبر فوت آقای بازیگر توسط فرزندش بسیاری از هنرمندان و چهرههای سیاسی به یاد او متن تسلیت فرستادند.
محمدعلی کشاورز در فراغ دوستی شصت ساله نوشت:
«عزت سینمای ایران رفت و خوب میدانم که یک عمر با عزت زندگی کردن یعنی چه. عشق تو هنرت بود و در این سالها هر لحظه عاشقانه زیستی تو رفتی به جایی امنتر فارغ از دلواپسیهای ما در این روزهای تبآلود و من ماندم با داغ تو و جای خالی دوستی که شصت سال با او رفاقت کردم. نقشهای تو تا ابد در حافظه ما تو را جاودانه میکند. وقت دلتنگی صدای تو را با آن لحن طنازانه به یاد میآورم و تو را تصور میکنم که این بار هم از پس نقش آخرت خوب بر آمدی. سفرت به سلامت رفیق عزیزم»
بدون «انتظامی» سینمای ایران بی سر و راهبر شد
ابوالحسن داودی گفت: عزتالله انتظامی کسی بود که برای سینما حکم «راهبر» داشت و با رفتنش جامعه سینمایی بی سر و راهبر شده است.
این کارگردان سینما که عزتالله انتظامی در آخرین فیلم اکران شدهاش «زادبوم» با این فیلمساز همکاری کرده بود بیان کرد: واقعیت این است به دلیل شرایط سینمای ایران و موقعیت واقعا ویژه آقای انتظامی، ایشان حکم راهبر سینما داشتند و الان در این جامعه سینمایی کسی نیست که همه حول و حوش او جمع شوند. البته شاید کسانی که این ادعا را دارند هیچ وقت نتوانستند به این موقعیتی که آقای انتظامی دست پیدا کرده بود برسند و این مایه تاسف است.
داودی ادامه داد: به دلیل این که در آخرین فیلم ایشان «زادبوم» با هم همکاری کرده بودیم، در جریان بودم که حال و روز خوشی ندارند و آن چهره، جبروت و حس، حالی که بخواهد همچنان به عنوان سر سینمای ایران به او نازید را همراه نداشتند اما شخصیت ایشان طوری بود که اجازه نمیداد این حالت رنج و مریضی بروز کند، در «زادبوم» نشانههای تحلیل رفتن جسمیشان کاملا مشخص بود.
او گفت: به هر حال آقای انتظامی جزو کسانی بود که حضورش برای سینما جایگاه ویژهای داشت، البته خیلیها عزیز بوده و رفتهاند ولی بعضیها هستند که هیچ وقت جایشان پُر نمیشود یعنی بین جوانها و نسل میانه هم بازیگران و چهرههای خیلی خوبی داریم اما برخی کلا بیرقیب هستند چه در ایران و چه در جهان و وقتی میروند انگار کسی پیدا نمیشود که لیاقت جانشینی آنها را داشته باشد و عزتالله انتظامی دقیقا یکی از همینها بود.
روحانی درگذشت عزتالله انتظامی را تسلیت گفت
رییسجمهور در پیامی با تسلیت درگذشت عزتالله انتظامی هنرمند توانا و پیشکسوت کشورمان، گفت این بازیگر محبوب، صاحب سبک و پرتلاش سینما و تئاتر، با خلق آثاری فاخر و به یاد ماندنی، نقشی ممتاز در اعتلای هنر ایران عزیز ایفا کرد.
در پیام حسن روحانی آمده است: «درگذشت هنرمند توانا و پیشکسوت کشورمان مرحوم عزتالله انتظامی موجب اندوه و تاثر شد. این بازیگر محبوب، صاحب سبک و پرتلاش سینما و تئاتر، با خلق آثاری فاخر و به یاد ماندنی، نقشی ممتاز در اعتلای هنر ایران عزیز ایفا کرد. اینجانب درگذشت این هنرمند محبوب را به خانواده محترم انتظامی، جامعه فرهنگی و هنری کشور و همه علاقهمندان به هنر تسلیت میگویم و از درگاه ایزد منان برای ایشان رحمت الهی و برای عموم بازماندگان، صبر و سلامتی مسئلت دارم.»
ضایعهای برای هنر معاصر
وزیر ارشاد نیز در پیامی گفت:
«انالله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت هنرمند پیشکسوت، «آقای بازیگر» مرحوم عزتالله انتظامی موجب تاثر و تاسف عمیق شد. این هنرمند فرهیخته و مردمی، قریب به هفت دهه از عمر پرثمر خویش را وقف ایفای نقشهای گوناگون و متنوع در عرصه تئاتر و سینمای ایران نمود و با خلق خاطراتی به یادماندنی در ذهن همه ایرانیان هنردوست، چهره ماندگار هنر این سامان شد.
مردمی که با خندههای او شاد شدند و با اشکهای او گریستند از عزتالله انتظامی جز ادب، وقار و احترام ندیدند و هنرمندانی که در این عرصه همنفسی با او را تجربه کردند، همواره به نیکی و بزرگی از عزت سینمای ایران یاد میکنند.
بیتردید فقدان این بزرگمرد ضایعهای برای هنر معاصر ایران خواهد بود.
اینجانب فقدان این هنرمند مردمی را به عموم هموطنان، اصحاب فرهنگ و هنر و اهالی تئاتر و سینما، به ویژه خانواده آن مرحوم و فرزندان برومند و هنرمند وی صمیمانه تسلیت گفته و از درگاه ایزد متعال رحمت واسعه و علو درجات برای آن عزیز از دست رفته آرزومندم. »
تقاضای رفع حصر از روحانی
عزتالله انتظامی کمتر خودش را درگیر سیاست میکرد و ترجیح میداد در عالم هنر باقی بماند. اما همیشه خودش را در کنار مردم میدید و از دغدغههایشان صحبت میکرد. او در نامهای در تاریخ 26 اسفند 1394 به حسن روحانی با یادآوری وعده رییسجمهور در مورد رفع حصر نوشته بود:
«مگر میشود مسالهای با این اهمیت همچنان لاینحل باقی بماند؟» گفته است: «همواره بیم آن داشتهام که سر بر زمین بگذارم و چشم از جهان ببندم و این مشکل لاینحل باقی مانده باشد.»
به گفته آقای بازیگر، «چگونه میتوان با قدرتهای بزرگ جهان بر سر کسب منافع ملی بر سر یک میز نشست و چانه زد و بالاخره به نتیجه هم رسید، اما نمیتوان با مسوولان کشور بر سر منافع ملی مذاکره کرد؟ مگر میشود مسالهای با این اهمیت همچنان لاینحل باقی بماند؟ شما بیش از دو سال بیوقفه با همتی ستودنی پیگیر حل مساله تحریمها بودهاید. حال همتی کنید و مساله مهم داخلی را هم با همین شیوه حل کنید
من عزتالله انتظامی در انتهای راه دراز عمر نود و چند سالهام، این امید را دارم که با تدبیر و عقلانیت این مساله نیز همچون مساله تحریمها ختم به خیر شود. چون از شما این انتظار را دارم که در آستانه نوروز مساله حصر را هم حل کنید تا موجبات وحدت ملی در جامعه فراهم آید.»
مراسم تشییع
مراسم تشییع عزتالله انتظامی یکشنبه 28 مرداد ماه از تالار وحدت برگزار میشود.
ستاد برگزاری مراسم تشییع عزتالله انتظامی خبر داد که این مراسم ساعت 9:30 از تالار وحدت انجام خواهد شد و پیکر عزتالله انتظامی به قطعه هنرمندان بهشتزهرا(س) بدرقه میشود.
عزتالله انتظامی معروف به «آقای بازیگر» طی چند سال اخیر خانهنشین شده بود و ساعت چهار صبح، 26 مردادماه از دنیا رفت.
سایر اخبار این روزنامه
گفتوگو با معاون سازمان بنادر و دریانوردی درباره مشکلات ارزی
انتقاد رییس کنفدراسیون صادرات از وعده کاهش دستوری نرخ ارز
دشمن مردم نیستیم
روند صعودی جویندگان کار زیر سایه دولت تدبیر و امید
در سفر وزیر ارتباطات به استان بوشهر مطرح شد؛
عبور از تحریمهای نفتی آمریکا با اعتماد به بخش خصوصی
بیماری سیاسی شدن اقتصاد
بورس جدی گرفته نمیشود
آقای بازیگر درگذشت
خزر، دریای منافع روسیه
بیراهه اقتصادی دولت
میانجیگری اروپا به جای عمان و سوییس
بیراهه اقتصادی دولت