روزنامه ابتکار
1397/05/24
ژوبین صفاری با من سخن بگو
مردمی را تصور کنید که اخبار متناقض و عمدتاً منفی را در حالی میشنوند که هیچ دورنمایی از چشمانداز مسئولان در قبال بحرانهای موجود ندارند. حداقل در خوشبینانهترین حالت جزو چند اظهار نظر جسته گریخته و ناقص هیچ دیالوگ روشنگرانهای برای کاهش فاصله اخبار رسمی با اطلاعات عمدتاً غیر موثق صورت نمیگیرد. سهم ایران از دریای خزر که هنوز جزو چند پاسخ الکن از سوی مقامهای مسئول وزرات خارجه است، هنوز یک ابهام در افکار عمومی است. مشکلات اقتصادی و البته مهمتر از آن بحران محیط زیستی کشور که انگار هیچ عزم عینی از طرف مجموعه حاکمیت برای چاره اندیشی آن وجود ندارد را به این بیاعتمادی افکار عمومی اضافه کنید. در این شرایط که مردم به واسطه انواع مشکلات اقتصادی و کاهش ارزش پولشان بدون دورنمای مشخص تنها روحیهای خستهتر از همیشه پیدا کردهاند، حالا با این گزاره مواجه شدهاند که تمامیت ارضیشان هم که 8 سال برای آن خون دل خوردهاند در معرض خطر است. حتی اگر این تصور را اشتباه بدانیم. حتی اگر پاسخ بدهیم که هیچ 9 میلیارد دلاری گم نشده است، باز هم نمیتوان از ضعف نوع نزدیک شدن به مردم و پیدا نکردن زبان مشترک و همه فهم غافل شد. باید بپذیریم که دوره تصمیمهای پنهانی بدون مشارکت افکار عمومی گذشته است. باید قبول کرد که هر تصمیمی حتی اگر کارشناسانه باشد بدون تبیین دقیق با زبان ساده و صریح برای مردم نتیجه عکس در اذهان عمومی ایجاد میکند.به دنبال سادهترین راهکار یعنی بستن فضای اطلاع رسانی نباید گشت. این راهکار تنها به بیاعتمادتر شدن مردم دامن میزند. امروز کشور در یکی از بیانگیزهترین حالتهای خود برای عبور از بحران قرار دارد. به جای پاسخگوییهای 150 کلمهای پرحرف و حدیث بیایید رو در رو و چشم در چشم مردم با آنها از اشتباهات خود نیز سخن بگویید. راهکارهای قهری دورهاش گذشته است. باید جدی گرفت که تا 5 سال آینده (به گفته کارشناسان) بحران محیط زیست کشور به اوج اضمحلال خواهد رسید. با مردم سخن بگویید و سهمشان از خزر، از تصمیمگیریهای اقتصادی، از نحوه مبارزه با فساد را روشن کنید.
بدون شک تبعات این بی اعتمادی چیزی جز بیمفهوم شدن دولت- ملتی که طی یک قرن اخیر به طور نسبی شکل گرفته است عایدمان نخواهد شد. در شرایطی که بحرانهای بینالمللی و منطقهای در نزدیکی مرز خطر در جریان است، چگونه میتوان از ملت بی اعتماد به دولت مرکزی طلب اتحاد کرد. بنابراین در آیندهای نه چندان دور اختلافات قومیتی، مذهبی و اعتقادی بین مردم را نباید دور از ذهن دانست که هویت ایران فرهنگی نیز زیر سوال خواهد رفت. جامعه سرخورده با انبوهی از نارساییهای اجتماعی که این روزها در سطح کوچه و خیابان علنی شده است را نمیتوان به مبارزه با سختیها و همراهی برای عبور از پیچ خطرناک وضعیت کنونی فراخواند. بدون شک همه این مسائل به طور نظری در قالب علوم اجتماعی، سیاسی و علم ارتباطات قابل رهگیری و تصمیمگیری منطقی است. سخن گفتن با مردمی که انواع مشکلات را طی یک قرن اخیر با صبوری تحمل کردهاند کار دشواری نیست. یادمان باشد دوره تصمیمهای مقطعی برای خرید زمان گذشته است. حال همه مشکلات در قله خود ایستادهاند به امید یک انقلاب در نحوه عملکرد حاکمیت، تا این بار هم از مرز روانی صبوری مردم عبور نکنند.
سایر اخبار این روزنامه
وزیر صنعت، معدن، تجارت خبر داد
۲۵۰ میلیارد دلار ثبتسفارش واردات در ۴ ماه!
ژوبین صفاری
با من سخن بگو
در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی
سیاستهای کلان مبارزه با جنگ روانی تصویب شد
لایحه بودجه نظامی 717 میلیارد دلاری آمریکا توسط ترامپ امضاء شد
کاخ سفید در مسیر تقویت جنگ سرد
امیر شاهعلی از نمایش «آپارتمان» میگوید
یک بازیگر باید دیوانه باشد!
اصلاحات، اعتلاء دینباورى
محسن غرویان:
رئیسجمهوری قصد تزریقآرامش به جامعه را دارد