درگذشت اقتصاددان نامدار مصری - فرانسوی




حسین راغفر


اقتصاددان
«ایران»: سمیر امین، اقتصاددان نامدار، سال 1931 در قاهره به دنیا آمد؛ هشتاد و هفت سال زیست و پریروز 21 مردادماه (دوازدهم آگوست) هم از دنیا رفت. مخاطب ایرانی بواسطه ترجمه آثار شاخص او از سوی ناصر زرافشان با سمیر امین آشناست. از حسین راغفر اقتصاددا‌ن و استاد دانشگاه خواستیم تا به تبیین ویژگی‌های نظری و دیدگاه‌های اقتصادی این چهره مهم نقد سرمایه‌‌داری بپردازد.
سمیرامین در شمار چهره‌های برجسته اقتصاد، بخصوص در حیطه بررسی و پژوهش برای توسعه کشور‌های خاورمیانه و در حال توسعه بود. امین در مصر به دنیا آمد و سال‌ها در آن کشور زندگی کرد و در دهه شصت میلادی با تجربه جمال عبدالناصر روبه‌رو شد. از آنجا که عضو حزب کمونیست مصر بود، ناگزیر به جلای وطن شد و سال‌های زیادی را در فرانسه و سنگال زندگی کرد. متأثر از این تجربه زندگی اش، دیدگاه‌های اقتصادی‌اش بیش از اینکه برگرفته از نظریه‌های علمی باشد متأثر از تجربه‌های زیستی‌اش بود و از آن تجربه‌های زیستی غنی در تحلیل و تبیین مسائل اقتصاد سیاسی بهره می‌گرفت. او در مباحث مختلفی که مطرح می‌کرد بیش از هرچیز به نظریه توسعه تأکید داشت. او رابطه تنگاتنگی میان سیاست و اقتصاد قائل بود و علم اقتصاد قابل اعتنا را مبتنی بر اقتصاد سیاسی مارکسیستی می‌دانست. مادیگرایی تاریخی و مبارزه طبقاتی را نیروی محرک تاریخ می‌دانست. او در تبیین تطور تاریخ تحولات سرمایه‌داری معاصر قائل به دو دوره سرمایه‌داری انحصاری است؛ دوره‌ نخست را از 1873 تا 1945 می‌داند که دو جنگ جهانی اول و دوم در این دوره رقم می‌خورد و دوره بعد از 1971 به بعد است و در آثارش به تفصیل ویژگی‌ها و شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو دوره را تبیین و تحلیل می‌کند. او از نظام اقتصاد سرمایه‌داری انحصاری انتقاد می‌کند و همچنین بر مالی شدن سیاست‌های اقتصادی جهان و افزایش تضاد‌های طبقاتی به‌طور جدی نقد وارد می‌کند. او گسترش روزافزون اقتصاد سرمایه‌دار انحصاری را عامل گسترش فقر و بدبختی و فلاکت آدم‌ها می‌داند و نقطه اوج این بحران‌ها را بحران اقتصاد جهانی در سال 2008 میلادی عنوان می‌کرد. از نظام مبادله نابرابر و کانونی شدن قدرت اقتصادی در جهان انتقاد می‌کرد، از قدرت‌های کانونی به عنوان کشور‌های شمال نام می‌برد و کشور‌های جنوب را مجموعه سرزمین‌ها و کشور‌هایی توسعه‌نیافته و پیرامونی به شمار می‌آورد. او تکنولوژی را به عنوان متغیر مهمی در رشد و سرایت سرمایه‌داری انحصاری در جهان توصیف می‌کرد و معتقد بود ادامه این وضعیت منجر به افزایش چالش‌ها و تضاد‌ها در اقتصاد و اجتماع خواهد شد. امین یک چپ کلاسیک و سنتی بود و از همان منظر و پنجره به مناسبات اقتصاد جهان نگاه می‌کرد. او از نظم کنونی جهانی بشدت شاکی بود و قائل به جهان چند قطبی بود و نقد‌های جدی را به جهان تک قطبی وارد می‌کرد.