سرگئی لاوروف از نشست قریب‌الوقوع سران چهار کشور روسیه، آلمان، فرانسه و ترکیه در مورد سوریه خبر داد

ایران و راهبرد‌های کوتاه مدت مسکو در سوریه
محمدرضا ستاری
سیاست روسیه در تحولات میدانی سوریه طی سال‌های اخیر نشان داده است که مسکو با یک رویکرد متوازن کننده و غیر ایدئولوژیک، بستری را فراهم ساخته که در عین همکاری با تمام بازیگران حاضر در بحران سوریه، امکان تحقق منافع حداکثری را نیز برای خود محفوظ نگاه داشته است. این امر به مسکو امکان آن را می‌دهد که در چارچوب یک روابط کوتاه مدت به سادگی در زمین‌های متفاوت بازی مطلوب خود را نمایش دهد.
تحولات میدانی بحران در سوریه با شتاب بیشتری در حال رقم خوردن است. در حالی که بشار اسد توانسته در طول ماه‌های گذشته با آزادسازی استان‌های سویدا و درعا به میزان زیادی آینده سیاسی خود را در هرم قدرت تثبیت کند و تنها استان ادلب به عنوان بن‌بست سیطره کامل او بر خاک سوریه وجود دارد، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه روز گذشته اعلام کرد که کشورش در حال ایجاد مقدمات نشست چهارجانبه با سران کشورهای آلمان، ترکیه و فرانسه است.


وزیر خارجه روسیه همچنین می‌افزاید که آنکارا و مسکو مسئولیتی ویژه در برقراری صلح و ثبات در سوریه و حتی سراسر منطقه دارند. به همین دلیل نشست چهارجانبه در زمینه حل و فصل وضعیت سوریه بوده که قرار است بر پایه اصول قوانین بین‌المللی درباره فرآیند حل بحران این کشور صورت بگیرد.
مواجهه مبهم مسکو با تهران
در این میان آنچه که نظر تحلیل‌گران را درباره نشست مذکور به خود جلب می‌کند، غیبت ایران، آمریکا و انگلیس است. در همین رابطه چندی قبل از سوی روس‌ها خبر رسید که نیروهای نزدیک به ایران پس از آزادسازی مناطق جنوبی سوریه تمامی ادوات سنگین خود را تا 80 کیلومتری بلندی‌های جولان عقب رانده‌اند. همچنین یکی از محورهای مهم مذاکرات میان اسرائیل و روسیه عدم حضور نیروهای وابسته به ایران در سراسر خاک سوریه است، امری که چند هفته قبل و در آستانه دیدار میان ترامپ و پوتین در فنلاند کارشناسان خارجی روی آن مانوری وسیع داده و معتقد بودند که در این نشست قرار بود با دادن امتیازاتی به روسیه بر سر اوکراین، مسکو را متقاعد کنند که در سوریه ایران را از صحنه بازی حذف کند.
هر چند پیش و پس از این مسائل روس‌ها همواره تاکید کرده‌اند که حضور ایران یکی از محورهای مهم حل و فصل بحران در سوریه است، اما در این میان نمی‌توان به نقش و راهبرد متوازن مسکو در زمین سوریه بی توجه ماند. مساله‌ای که روس‌ها با استفاده از تمامی بازیگران خارجی موجود در سوریه آن را پیش برده و از عربستان تا اسرائیل، آمریکا، ایران و ترکیه برای اجرایی ساختن این سیاست متوازن سازی بهره برده‌اند.
در این میان همچنان نحوه مواجهه روسیه با ایران در تحولات میدانی سوریه مبهم است، چرا که مقامات دو کشور از ادامه همکاری‌های استراتژیک سخن می‌گویند و در مقابل برخی کارشناسان هر دو سو از عدم اطمینان و قطعیت در حوزه روابط خارجی میان تهران و مسکو یاد می‌کنند.
چرا روس‌ها از ایران، آمریکا و انگلیس دعوت نکرده‌اند؟
حال اینکه چرا روس‌ها آمریکا، انگلیس و ایران را به این نشست دعوت نکرده‌اند نیز خود مساله‌ای دو سویه و مبهم است. مسکو در طول سال‌های اخیر در زمین سوریه طوری بازی کرده که اکنون مشخص نیست آنها با کدام نیروها همکاری نزدیک دارند و با کدام جریان در حال تخاصم هستند. با نگاهی به صحنه‌گردانی تمامی بازیگران خارجی در سوریه می‌بینیم که هر یک از این بازیگران در یک جبهه مشغول فعالیت هستند، اما مسکو در عین حال که با ایران، حزب‌الله و دمشق در حال همکاری است، در عین حال نیز نزدیک‌ترین روابط را با تل‌آویو داشته و با آمریکا و عربستان نیز در مواردی همراهی و در موارد دیگر دارای افتراق است. موضع آنها در قبال سیاست‌های پاندولی ترکیه در سوریه نیز کاملاٌ مشخص است، یعنی هر دو علاوه بر اینکه در روند آستانه با ایران مذاکراتی جدی را در پیش می‌گیرند، ولی در عین حال در این مذاکرات نسبت به مناطق کاهش تنش به صورت یکجانبه تصمیم‌گیری می‌کنند و در اوج حمایت از بشار اسد، به ترکیه برای اشغال شمال سوریه چراغ سبز نشان می‌دهند.
شاید یکی از دلایل عدم دعوت از انگلیس مربوط به چالش‌های دیپلماتیک بر سر مسمومیت جاسوس سابق روسیه در لندن باشد، اما در خصوص آمریکا دو احتمال وجود دارد. یکی اینکه روس‌ها با واشنگتن بر سر آینده تحولات به نتیجه رسیده و حالا در حال رایزنی با اروپایی‌ها برای تدوین یک نظم جدید هستند. یا اینکه مسکو از تعارض منافع تجاری ایجاد شده میان آمریکا و متحدان غربی‌اش استفاده کرده و اکنون در حال یارگیری برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایالات متحده است. آنچه مشخص است تا به این جای کار پیروز نهایی در بحران سوریه روس‌ها هستند. آنها با در اختیار گرفتن دو پایگاه طرطوس و حمیمیم در دریای مدیترانه مقدمات حضور طولانی مدت در سرزمین شام را فراهم کرده و حالا با عقب‌راندن نیروهای شورشی و ضمن تقویت موضع اسد، جایگاه مقتدری را در آینده مذاکرات نهایی صلح در سوریه دارند.
ویژگی‌های روابط روسیه با خاورمیانه منهای سوریه
هادی خسرو شاهین روزنامه‌نگار باسابقه در حوزه بین‌الملل چندی قبل طی مقاله‌ای با عنوان «‌شوک شام» آورده است: هدف بلندمدت روسیه در خاورمیانه حداکثرسازی مزایای سیاسی، نظامی و اقتصادی همزمان با کاهش مزایا و فرصت‌های کوتاه مدت بازیگران رقیب است. اما این اهداف بلندمدت از طریق نوعی از سیاست خارجی به شدت سکولار، غیرایدئولوژیک و معامله‌گرایانه یا بده‌بستان (quo pro quid) محقق می‌شود. این سیاست به روسیه امکان آزادی عمل بیشتر را می‌دهد تا آنجا که می‌تواند بازیگران رقیبی مثل عربستان سعودی و ایران را به صورت همزمان در سبد دیپلماسی خود قرار دهد.
به اعتقاد محققان موسسه رند بی‌طرفی ایدئولوژیک فرصت‌های موجود را برای نفوذ، سرمایه‌گذاری اقتصادی و در صورت لزوم تخریب و اختلال به شدت افزایش می‌دهد. تحت‌ تاثیر همین ملاحضات در سیاست خارجی است که روسیه توانسته همزمان با ایران همکاری نظامی داشته باشد و با عربستان نیز میلیاردها دلار قرارداد نظامی منعقد کند و همچنین با اسرائیل تبادلات اطلاعاتی و امنیتی داشته باشد. بر این اساس می‌توان چهار ویژگی را در روابط روسیه با خاورمیانه منهای سوریه مورد شناسایی قرار داد: 1 - روابط غیرایدئولوژیک، متحدان دیرپایی را به وجود نمی‌آورند. پس روسیه هیچ متحد پایداری در خاورمیانه ندارد. 2 - سیاست معامله‌گرایانه یا بده‌بستان بی‌رحمانه و تماس‌ها در نهایت کوتاه مدت است. 3 - عمق و اندازه روابط را دولت‌های خاورمیانه‌ای تعریف می‌کنند نه مسکو چراکه روسیه صرفا به دنبال مزایا و سود بیشتر از مناسبات دوجانبه است. بنابراین هر کشوری که بهای بیشتری پرداخت کند، مسکو نیز آغوشش را برای روابط عمیق‌تر بازخواهد کرد. 4 - روابط معامله محور و کوتاه مدت به سادگی چراغ یک اتاق می‌تواند خاموش و روشن شود. در همین راستا و با توجه به این مولفه‌های سیاست خارجی مسکو می‌توان تا حدودی به درک نحوه بازی پیچیده مسکو در خاورمیانه به خصوص در بحران سوریه پی‌برد و فهمید که چرا روس‌ها در عین حالی که با ایران و محور مقاومت هم‌راستایی نشان می‌دهند، همزمان با سایر بازیگران عرصه شام نیز مشغول بازی و بده‌بستان‌های منحصر به فرد خود هستند.