بادا بادا مبارک بادا...

امروز، اولین روز از ماه ذی‌الحجه، سالروز پیونــد امام‌علی(ع) و حضرت‌زهرا(س) و در تقویــم ملی ما، روز ازدواج و خانواده نام گرفته است. همه ما، قصــه خواستگاری امام‌علی(ع) از دختربزرگوار پیامبرمان، نحوه شکل‌گیری این پیوند و سبک‌زندگیِ ساده اما دلنشین این دو بزرگوار را می‌دانیــم و همیشه از دوباره شنیدنش، لذت می‌بریـم. امروز روز پرخیر و برکتی است که به یمن فرخندگی‌اش، بهانه پیوندها و جشن‌های زیادی است؛ هم جشن عروسی عروس و دامادهای جوان و هم جشنِ قدردانی و عشق ورزیدنِ زوج‌هایی که چندین سال از ازدواجشان می‌گذرد. زندگی‌سلامِ امروز هم به همین بهانه، یک بسته جمع و جور و خواندنی متشکل از پیشنهادها و توصیه‌های دینی و روان‌شناسی درباره ازدواج و شروع زندگی‌مشترک فراهم کرده که خواندنش خالی از لطف نیست.
 
باید و نبایدهای ازدواج موفـــق از نگاه دین‌اسلام
جواد رستمی | کارشناس مذهبی
ازدواج بنایی مقدس در اسلام است که برای تسکین و آرامش زوجین در کنار هم تدارک دیده شده و هدف آن رسیدن به سعادت و سیر در صراط مستقیم است. سالروز ازدواج حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) می‌تواند بهانه ای برای نگاهی دوباره به این امر مقدس در جامعه امروز و بررسی فاصله آن با شکلی از  ازدواج که الگوست، باشد. شاید مهم‌ترین تفاوت ازدواج آن دو بزرگوار با ازدواج جوانان امروز در نوع دید و نگرش به آن است.
   ازدواج؛ فرصتی برای آرامش و نزدیکی به خدا
حضرت زهرا(س) به دلیل شخصیت والا و نسب و جایگاه پدرش خواستگاران فراوانی داشت که از بزرگان طوایف و ثروتمندان آن روزگار بودند اما همگی با جواب منفی روبه رو شدند درحالی که دارایی حضرت علی(ع) یک شمشیر، یک شتر و یک زره بود و پاسخ مثبت گرفت. چرا که نگاه این دو بزرگوار به ازدواج، وسیله ای برای تقرب به خداست و بر اساس این نگرش توحیدی، با ساده ترین مراسم و کم ترین مهریه و جهیزیه، زندگی مشترک خود را شروع کردند. اما جوان امروز نگاهش به ازدواج چنین نیست و خودِ ازدواج را هدف می پندارد؛ بنابراین پس از تحقق آن، در ادامه با مشکلاتی روبه رو می شود که اگر به جدایی نکشد قطعا فرسایش روحی و روانی را در پی خواهد داشت. وقتی نگرش ما به ازدواج توحیدی باشد و آن را وسیله تقرب به خدا دانستیم، در عمل خیلی از رسم و رسومات سنگین و بیهوده امروزی رنگ می بازد و زوجین با درآمد معمولی، نبود امکانات آن چنانی، مهریه و جهیزیه کم و مراسم ساده عقد و ازدواج می سازند و در این مسیر حرف دیگران در تفکر و زندگی آن ها جایگاهی نخواهد داشت چرا که آنان هدفی والاتر دارند. مهریه و جهیزیه سنگین، مراسم پرزرق و برق، چشم و هم چشمی در خرید کادو و مواردی از این قبیل، تضمینی برای سعادت و خوشبختی زوجین و ادامه آن پیوند زناشویی نیست.
   صفات زن و مرد شایسته از نگاه قرآن
در قرآن و روایات، صفات پسندیده ای برای زن و مرد بیان شده که اگر انتخاب ما بر این مدار باشد، می شود موفقیت در ازدواج را تضمین کرد چرا که پی و بنای آن بر اساس اصول و ارزش های اخلاقی محقق شده است. ایمان، عبادت، راست گویی، بردباری و فروتنی، حفظ خود از پلیدی ها و... مواردی است که قرآن به عنوان شاخص‌های تشخیص زن و مردم شایسته معرفی کرده است و در ادامه بر اهمیت به نماز و حضور قلب، پرهیز از گفتار و کردار لغو و بیهوده، پرداخت زکات و بازگرداندن امانت، رعایت عهد و پیمان و حفظ عفت نیز تاکید نموده. وقتی انتخاب ما فردی با این خصوصیات باشد، قطعا تعامل و برخورد با او در زندگی راحت خواهد بود؛ بنابراین شایسته است برای پیوندی محکم و ازدواجی موفق این ویژگی ها را در نظر بگیریم.
   همسر شایسته از دید روایات
روایات ما نیز با تاکید بر همین صفات ذکر شده در قرآن به تبیین صفات یک زن به عنوان همسر شایسته پرداختند: ایمان و اعتقاد به خدا، عفت و پاکدامنی، راست گویی و درستکاری، عبادت و بندگی، توبه و تقوا، فرمانبری از همسر، حفظ حجاب و زینت خویش از غیر شوهر از صفات یک زن نمونه  بیان شده. ادب و حیا، خوش اخلاقی و خوش زبانی، تحمیل نکردن مخارج سنگین بر همسر، کسب رضایت شوهر، گشاده رویی و برخورد نیک را هم از مواردی برشمردند که اگر زنی دارای این صفات بود، آن مرد خوشبخت است و پیوند بین آن دو همان‌طور که قرآن فرموده، وسیله ای برای آرامش و تسکین آن ها می شود. البته از این نکته نباید غافل شد که چنین زن شایسته ای، هم شان و هم کفو می خواهد و هر مردی لایق او نیست بنابراین این صفات مشترک باید در هردو باشد تا ازدواج آن ها بر مدار آن الگوی تعریف شده در اسلام بچرخد.
 


۶ پیش‌نیاز برای ازدواج
ازدواج به عنوان یک ارتباط عاطفی طولانی مدت و متعهدانه، همان قدر که ساده به نظر می رسد، پیچیدگی های ویژه ای هم دارد. یکی از دلایلی که برخی همسران بعد از مدتی از هم جدا می شوند و نمی توانند ارتباط شان را حفظ کنند، ناآگاهی از همین پیچیدگی هاست. به نظر می رسد تا زمانی که یک نفر برخی «آمادگی ها» را در خود رشد و پرورش نداده باشد، لزوما با یافتن فردی که دارای تمام ملاک های مد نظرش است، نمی تواند ارتباط پایداری در زندگی مشترک داشته باشد، چراکه وقتی این آمادگی ها نباشد، کم کم تنش ها شروع خواهد شد. در ادامه این مطلب به چند مورد از «آمادگی های قبل از ازدواج» اشاره می شود که باید با اطمینان از دارا بودن آن ها برای ازدواج اقدام کنید.
1- توانایی پذیرش علایق فرد دیگری در زندگی
در ازدواج، قرار است با فردی که دنیای دیگری دارد، علایق و نیازها، خصوصیات شخصیتی و خلقی متفاوتی از شما دارد و به طور کلی با فردی که با شما متفاوت است زندگی کنید و سازگار شوید. در روابط زندگی مشترک سالم، دوطرف، فردیت دیگری را به رسمیت می شناسند، علایق و نیازهای او را می پذیرند و آن ها را نادیده نمی گیرند. اشکال کار از جایی آغاز می شود که شما توانایی کنار آمدن با تفاوت های طرف مقابل تان را ندارید و بنابراین سعی می کنید او را شبیه خودتان کنید، تغییر دهید و کنترل یا محدودش کنید.
2- آمادگی مستقل شدن
برقراری ارتباط عاطفی مناسب با همسر نیاز دارد شما در بسیاری از ابعاد زندگی تان از خانواده مستقل شده باشید. در واقع انرژی روانی شما باید به سمتی برود که کمتر از خانواده نیرو بگیرید. به بیان دیگر شاید شما هم بارها شنیده اید که انسان ها غیر از این که «بند ناف جسمانی» دارند، «بند ناف روانی» هم دارند. جنین تا زمانی که در رحم مادر است، به بند نافی نیاز دارد که تمام زندگی اش را از آن می گیرد و درست بعد از تولد، همان چیزی که تمام زندگی اش بود، قطع می شود تا بتواند خودش را با شرایط جدید سازگار کند و به گونه ای دیگر زندگی کند. تا مرحله ای از رشد، انسان ها به حمایت روانی خانواده نیاز دارند، این همان «بند ناف روانی» است که ما برای رشد به آن نیازمندیم؛ حمایت همه جانبه ولی درست مثل «بند ناف جسمانی»، از مرحله ای به بعد باید «بند ناف روانی» را هم قطع کرد زیرا برای رشد روانی، نیاز به استقلال از خانواده داریم. به خصوص برای ازدواج که برخی وابستگی ها به خانواده باید برطرف شده باشد یا به حداقل برسد: وابستگی های مالی، وابستگی های عاطفی و وابستگی های حمایتی.
3- خودشناسی برای حذف رفتارهای اشتباه
به گزارش «میگنا» اگر فکر می کنید بعد از ازدواج همه مشکلات رفتاری تان برطرف می شود، اجازه دهید جسارت کنم و بگویم که اشتباه فکر می کنید! هیچ فردی این توانایی را ندارد که همه عیب های شما را حذف کند بنابراین قبل از ازدواج، دست به خودشناسی بزنید، ویژگی های شخصیتی و خلقی تان را بشناسید، الگوهای ناکارآمد ارتباطی تان را بشناسید و به اصلاح آن بپردازید و ضعف ها را تا جای ممکن برطرف کنید، در غیر این صورت در زندگی مشترک با مشکلات بی شماری مواجه خواهید شد.
4- انتظار نداشتن برای شاد شدن 100 درصدی زندگی
اگر در دوران مجردی احساس شادی نمی کنید و از زندگی لذت نمی برید، احتمالا با ازدواج تان نیز اتفاق خاصی نخواهد افتاد و نباید انتظار داشته باشید با ازدواج میزان رضایت تان از زندگی به 100 درصد برسد. خوشبختی و خوشحالی واقعی از درون به وجود می آید و اتفاق ها و افراد بیرونی لزوما نمی توانند شادتان کنند. اگر در دوران مجردی و تنهایی به اندازه کافی نیرومند هستید که با مشکلات و اتفاق ها کنار بیایید، از زندگی لذت ببرید و با ویژگی های خودتان کنار بیایید، احتمالا با ازدواج نیز می توانید این کار را بکنید وگرنه باید قبل از ازدواج این مشکل را حل کنید.
5- پذیرفتن گذشته
همه ما گذشته ای داریم که طبیعتا فرد جدیدی که وارد زندگی ما می شود باید آن را بپذیرد ولی قبل از آن، خود ما باید با گذشته مان کنار آمده باشیم و قادر باشیم آن را کنار بگذاریم. امکان دارد برخی افراد در گذشته ارتباط های عاطفی ناموفقی داشته باشند اما حالا مهم این است که برای ازدواج با آن کنار آمده باشند. اگر هنوز با خودتان کنار نیامده اید، برای ارتباط گذشته تان عصبانی هستید یا هنوز نمی دانید چه می خواهید، کمی صبر کنید. ضمن این که مهم است بین تجربه عاطفی قبلی که داشته اید و رابطه متعهدانه جدید برای ازدواج که در پی ایجاد آن هستید، فاصله زمانی مناسبی سپری شده باشد.
6- آمادگی به اشتراک گذاشتن زندگی شخصی
وقتی می خواهید ازدواج کنید، در واقع با دوستان، خانواده، عادات، علایق و موقعیت های اجتماعی طرف مقابل نیز ارتباط برقرار می کنید و از طرفی او نیز با شما ارتباط برقرار می کند. تردیدی نیست که «حریم خصوصی» مهم است ولی باید با آمادگی اجازه دهید دیگری در زندگی روزمره شما وارد شود و برای او زمان بگذارید. در واقع «ازدواج» پلی بین زندگی های دو طرف است. وقتی افراد به جای کشیدن پل، «دیوار» بین زندگی های شخصی خود بکشند احتمالاً باید منتظر تنش های جدید باشند.
 
پیشنهادهایی به نوعروس و دامادها برای تجربه یک زندگی ‌مشترکِ شیرین
الهه توانا | دانش‌آموخته روان شناسی‌بالینی

اگر تازگی به خانه بخت رفته‎اید، حتما می‎دانید روزهای پیشرو با آن‎چه در دوران آشنایی و نامزدی تجربه‎ کرده‎اید خیلی فرق می‎کند. قبل از شروع رسمی زندگی مشترک معمولا همه‎چیز خوب و خوش است؛ نه از مسئولیت‎های سنگین زندگی خبری هست، نه از چالش‎ها و تعارض‌های زن و شوهری. این‌ها را البته نگفتیم که ترس به دلتان بیفتد، بلکه می‎خواهیم حواس تازه‎‌متأهل‌ها را به اهمیت روزهای آغازین زندگی مشترک جلب کنیم. آن‎چه در ادامه می‎خوانید، چالش‎هایی است که در روزهای اول زندگی ممکن است زوج‎ها را درگیر کند و راهکارهایی که می‌تواند به حل آن‎ها کمک کند.
   همیشه کنارم باش
پیش از این، هر روز به بهانه‎های مختلف به هم سر می‎زدید، در گیرودارِ خرید و مراسم عروسی هم حضور هردونفرتان ضروری بود؛ حالا که از این مشغله‎ها فارغ‎ شده‎اید، لازم است به روال عادی زندگی برگردید. بعضی خانم‎ها ممکن است از نبودنِ مدام همسرشان در خانه شاکی و دلگیر شوند و بعضی مردها هم ممکن است از همسرشان توقع داشته‎باشند مثل روزهای قبل، مرتب کنارشان باشد و وقت گذاشتن او برای دوستان و خانواده‎اش را برنتابند. برای این‌که این مسئله اسباب دردسرتان نشود، درباره انتظاراتی که درباره میزان حضور همسرتان دارید با او صحبت کنید؛ همچنین سعی کنید به‎جای فشار آوردن روی طرف مقابل درباره کمیتِ کنار هم بودنتان، کیفیت این حضور و رابطه را به کمک هم بالا ببرید.
   همیشه طرفِ من باش
حالا کم‎کم وقتِ مهمان‎داری است؛ دوستان و آشناها و فامیل‎ها مهمانتان خواهندشد و احتمالا بعضی تعارض‎ها خودشان را نشان بدهند. شما و همسرتان دو شخصیت مستقل و جدا از هم هستید، ازدواج شما را کنار هم قرار داده، تبدیل به یک‎نفر نکرده‎است. بنابراین از همسرتان توقع نداشته‎باشید دربرابر دیگران، از شما دفاع کند و همیشه طرفِ شما باشد. چنین توقعی شما و همسرتان و آشنایانی که با آن‎ها در ارتباط هستید را وارد دو تیم متخاصم می‎کند و مدام باید آماده جدال باشید؛ ضمن این‎که گاهی وقت‎ها حق با شما نیست و همسرتان دلیلی ندارد به دلیل علاقه، عقل و منطق را کنار بگذارد.
   همیشه خوش‎اخلاق و مهربان باش
در روزهای آشنایی، دوست داریم طرفِ مقابل را جذب کنیم؛ این لزوما به معنی فریبکاری نیست ولی معمولا بهترینِ خودمان را به نمایش می‎گذاریم. با شروع زندگی مشترک این اجبار به خوب و جذاب جلوه کردن کم‎کم رنگ می‎بازد؛ همسرتان حالا گاهی عصبانی می‎شود، گاهی ژولیده و به‎هم‎ریخته است، گاهی غمگین و بی‎حوصله می‎شود و دلش می‎خواهد تنها باشد؛ معنی این حس‎ها که شما (و طبیعتا همه آدم‎های دیگر) هم تجربه‎اش می‎کنید، از بین رفتن علاقه نیست. علاقه هم لزوما به‎معنی همیشه مهربان بودن نیست؛ آدم‎ها تحت تأثیر عوامل متعدد بیرونی و درونی، کلی احساسات و هیجان‎های مثبت و منفی را تجربه می‎کنند و وادار کردن طرفِ مقابل به انکار کردن یا بروز ندادنِ این هیجان‎ها غیرممکن و آسیب‎زاست.
   همیشه با من موافق باش
شما سینما رفتن را دوست دارید و همسرتان درازکشیدن جلوی تلویزیون را ترجیح می‎دهد؛ شما عاشق پیاده‎روی هستید و همسرتان دوست دارد در یک کافه دنج قهوه بنوشد. کدام دونفری را می‎شناسید که علایق و سلایق‎شان دقیقا مثل هم باشد؟ همراهی و تفریح کردن دونفری خیلی خوب و حتی ضروری است اما لازم نیست حتما، همیشه و همه‎جا همراه هم باشید. زندگی مشترک شما، برپایه علایق مشترک شکل نگرفته که در نبود آن‎ها متزلزل شود. زمینه‎های مورد علاقه مشترک را پیدا کنید و به سایر موارد مورد علاقه متفاوت، احترام بگذارید. گذشتن از چیزهایی که دوست دارید- به این شرطِ واضح که به طرف مقابل آسیبی نزند- یا وادار کردن طرف مقابل به چنین کاری، اسمش فداکاری نیست فقط به‎مرور زمان خسته و بی‎حوصله‎تان خواهدکرد.  
   نیمه دومم باش
اصطلاح «نیمه گمشده» معلوم نیست از کجا سروکله‎اش پیدا شده که این‎قدر همه بهش معتقدند. تناقضِ این توقع آن‎جا خودش را نشان می‎دهد که بعضی‎ها هم می‎خواهند طرفِ مقابل، همه نقص‎ها و ایرادها و مشکلاتشان را پوشش بدهد و نیمه تکمیل‎کننده شخصیت‎شان باشد، هم دوست دارند طرف مقابل، کامل‎ترین آدم روی کره زمین باشد. همسرتان درست مثل شما درکنار همه صفات خوبش، ویژگی‎های منفی و نقایصی دارد که درباره بعضی‌هایش می‎شود صحبت و به تعدیلشان کمک کرد، بعضی‎هایش را هم باید پذیرفت؛ خیال تغییر دادن همسرتان را از سر بیرون کنید.