نابودی تامین اجتماعی توسط افاغنه

آفتاب یزد- گروه اجتماعی: کاهش ارزش پایه پولی در برابر ارزهای خارجی آنچنان که کارشناسان عنوان می‌کنند باعث خروج بخشی از اتباع کشور افغانستان از ایران شده است. هم اکنون در تاریخ 15مرداد 1397 هر 7 افغانی برابر با هزار تومان است و سابق بر این رقم معادل 70 افغانی در برابر هر هزار تومان بود.علیرضا رحیمی نماینده مجلس در این‌باره می‌گوید: « در یکی از جلسات محدود ولی مهم مجلس موضوع بازگشت نیروهای کار افغان از ایران به افغانستان مطرح شد. افغانی بیش از تومان ما ارزش دارد و درآمدشان در اینجا به شدت کاهش یافته است. پیشنهاد شد سریعا به فکر تامین صدها هزار کارگر ساده در مشاغل خدماتی باشیم.» با توجه به هزینه بالای تامین اشتغال در کشور و احتمال خالی شدن تعداد بالای از مشاغل این مسئله را با کارشناسان در میان گذاشتیم.

تعداد افغان‌های شاغل در ایران
مرکز آمار ایران، در آخرین گزارش خود در مورد تعداد اتباع افغانستان در ایران اعلام کرد که حدود یک میلیون و ۵۸۴ هزارنفر با تابعیت افغانستان در ایران زندگی می‌کنند. مقامات رسمی وزارت کشور اما این تعداد را بیشتر می‌دانند در سال ۱۳۸۹ سیدتقی قائمی مدیرکل وقت اتباع خارجه وزارت کشور اعلام کرد حدود سه میلیون افغانی در ایران زندگی می‌کنند. اظهارات این مسئول در وزارت کشور در حالی بود که سال بعد سردار محمود صادقی رئیس پلیس وقت گذرنامه ایران، از تردد سالانه ۲۲ میلیون اتباع ایرانی و خارجی در کشور خبر داد که از این تعداد بیش از ۱۵ میلیون تردد اتباع کشور و بیش از ۶ میلیون نیز مربوط به تردد افراد خارجی بوده است. پس از آن نیز بارها مقامات مختلف اعلام کردند که قریب 3 میلیون نفر افغانی در ایران زندگی می‌کنند. اسدالله میراسماعیلی استاد دانشگاه در مشهد اما معتقد است که به دلیل اشتغال افاغنه به مشاغل حاشیه‌ای، این آمار صحیح نیست و تعداد واقعی آنها در ایران بیش از 4 میلیون نفر است.، وی تعداد آنها تنها در شرق کشور را بیش از یک میلیون نفر می‌داند. در ایران سرشماری مهاجرین افغانستانی بر اساس قومیت صورت نمی‌گیرد اما سازمان ملل در گزارشی که در سال ۲۰۱۵ منتشر نمود عنوان کرده که بیشتر مهاجران افغانستانی در ایران از قومیت هزاره هستند و مابقی از اقوام تاجیک، پشتون و ازبک می‌باشند. تسلط بسیاری از آنها به زبان فارسی باعث شده تا راحت‌تر از اتباع کشورهای مانند پاکستان و بنگلادش در بازار کار جذب شوند. هر چند طبق قانون، اقامت مهاجران افغانستانی در ۱۵استان ایران ممنوع است و در تهران نیز حق اقامت در منطقه خُجیر واقع در منطقه ۱۳ شهرداری تهران را ندارند اما به نظر می‌رسد که این قانون به صورت کامل اجرا نمی شود و پراکندگی آنها در کشور بالا است.



خالی شدن مشاغل
تورم پایین در کشور افغانستان تمایل برخی از آنان را برای ترک ایران افزایش داده است. از سوی دیگر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده که دولت در سال 1397 قصد دارد تا با اختصاص بودجه ۳۲۷ هزار میلیارد تومانی یک میلیون و ۳۳ هزار شغل ایجاد کند. به همین خاطر برخی کارشناسان معتقدند که افزایش نرخ ارز می‌تواند یک فرصت در دل تهدید باشد و در صورت مدیریت درست قریب یک میلیون شغل را آزاد نماید. اسدالله میر اسماعیلی کارشناس مسائل افغانستان در مشهد به آفتاب یزد می‌گوید : این مسئله می‌تواند فرصتی برای دولت باشد تا با مدیریت و پالایش افاغنه، آنهایی را که فاقد تخصص هستند را از متخصصین جدا نماید و با امکان سنجی اقتصادی حین توجه به مسائل اخلاقی زمینه جایگزینی آنها با کارگران ایرانی را فراهم آورد. در همین مشهد در صورتی که افغانها از بازار حذف شوند می‌توان همچون سالهای قبل برای کار در مزارع و همچنین مشاغل خدماتی از کارکران ایرانی که هر ساله برای این کار به مشهد مهاجرت می‌کردند استفاده کرد و بی شک نیروی کار کافی در کشور وجود دارد و دولت نیز می‌تواند بدون صرف صدها هزار میلیارد تومان یک ظرفیت بی نظیر اشتغال را که در اثر خروج افاغنه ایجاد شده در اختیار بگیرد و در این شرایط خاص اقتصادی از آن بهره کافی ببرد. به نظر می‌رسد که خروج آنها می‌تواند ایجاد کننده یک میلیون فرصت شغلی باشد.

لزوم توجه به قانون
فرامرز توفیقی مشاور کانون عالی شورای اسلامی کار کشور در این باره به آفتاب یزد گفت : بر اساس نص صریح قانون اشتغال اتباع بیگانه خلاف قانون است. براساس قانون نیز به ویژه در مشاغلی که امکان اشتغال داخلی وجود دارد، این کار کاملاً برخلاف قانون است. در مورد اشتغال و به کارگیری افاغنه متاسفانه ما شاهد یک نوع رها شدگی هستیم و آنها به راحتی در تعداد بالا وارد کشور می‌شوند و به همان راحتی نیز مشغول به کار می‌شوند. در اشتغال به کار آنها نیز هیچ فیلتر و گزینشی وجود ندارد. در مباحث مربوط به پناهندگی در ضمن توجه به مسائل اخلاقی و دینی باید به این مسئله توجه کرد که با ورود بدون فیلتر اتباع بیگانه به ویژه افاغنه به کشور بسیاری از جرایم، مانند ورود مواد مخدر و جرائم دیگر به همراه آنها توسعه یافت و آسیب‌های اجتماعی جدی ایجاد شد. بزه‌های اخلاقی، ناهنجاری‌های روانی نشو و نما پیدا کرد، قبح استعمال مواد مخدر صنعتی در جامعه شکسته شد، ازدواج آنها در کشور کار را به جایی رسانده است که ریشه دوانده‌اند و به راحتی نمی‌توان راجع به خروج آنها صحبت کرد. خود بنده شاهدم در جاهایی که برخی از اینها سکونت عمده دارند چگونه مباحث اخلاقی و جرایم رشد قابل ملاحظه ای دارد. متاسفانه دوستان ما در وزارت کار در برابر بیکاران جدیداً از واژه بیکاران شیک استفاده می‌کنند که ابداً چنین چیزی مصداق گسترده ندارد، ما کارگرانی داریم که حداقل‌ها را می‌خواهند، نیاز به بیمه و مرخصی دارند و زمانی که ما اجازه می‌دهیم که پیمانکاران شهرداری برای سودجویی بیشتر و به خاطر آنکه حداقل دستمزد را پرداخت کنند، علی رغم وجود انبوه متقاضیان کار ایرانی با افاغنه قرارداد ببندند، چگونه می‌توان ادعا کرد که به شعارها در مورد اشتغالزایی پایبند هستیم. اداره گاز، وزارت ارتباطات و هر نهاد دولتی دیگر باید به این سود جویی مطلق توسط پیمانکاران توجه کنند و وقتی پیمانکار مثلاً آبفا برای حفر کانال از کارگران بیمه نشده افغان استفاده می‌کند تا سود بیشتری ببرد، این نهاد‌های دولتی لااقل باید واکنش نشان دهند و اجازه دهند که این اشتغال ایجاد شده نصیب هموطن خودشان شود و نه بیگانگان. وی افزود: مطابق قانون اساسی یک مسئول که مثلاً در اداره برق مدیریت می‌کند در برابر اشتغال اتباع کشور خودش مسئولیت دارد و نباید اجازه دهد که این فرصت‌های شغلی توسط پیمانکاران به غیر واگذار شود و در برابر این مسائل باید ایستاد. همین سیاست‌ها باعث شده که شرایط بسیار تحمیلی توسط کارفرماها ایجاد شود که کارگر ایرانی رغبت نمی کند با آن شرایط کارگر افغانی کار کند و بعد اسم این کارگر را می‌گذارند کارگر شیک، در حالی که ابداً اینگونه نیست و فقط به این دلیل که کارگر ایرانی حاضر نیست با شرایط کارگر افغانی کار کند، نباید او را به طعنه کارگر شیک پوش نامید. وی در ادامه اظهار داشت: برخی از مدافعان وجود افاغنه عنوان می‌کنند که اگر اینها نباشند، مثلاً برخی مشاغل مثل چوپانی یا کارگر شهرداری متقاضی ندارد و کار می‌خوابد. باید به آنها عرض کنم به عنوان یک فعال صنفی که از وضعیت بازار کار مطلعم با اطمینان می‌گویم که نه تنها کار نمی خوابد، بلکه برای هر کدام از این مشاغل ده‌ها متقاضی آماده از مناطق محروم کشور و روستاهای گرفتار خشکسالی ما وجود دارد، همچنین در صورت واگذاری این مشاغل به کارگران ایرانی طبعاً حاشیه شهرها از این به بعد شاهد بزه و جرم کمتری خواهد بود. اگر کارفرمای ایرانی حاضر شود حداقل‌های قانونی را رعایت کند و بیمه کارکر را پرداخت نماید و برای فرار از قانون به سمت به کارگیری افاغنه نرود، البته که متقاضی کار وجود دارد. متاسفانه یکی از آسیب‌های وجود افاغنه نابودی سازمان تامین اجتماعی بوده است. افغانها تامین اجتماعی ما را نابود کردند. چون کارفرمایی که کارگر افغانی دارد حق بیمه نمی‌دهد. چند میلیون حق بیمه پرداخت نشده به خاطر وجود افاغنه در ایران سالانه ضرر هنگفتی به سیستم تامین اجتماعی ما وارد می‌کند. طبیعی است که این امر به تضعیف سازمان تامین اجتماعی منجر خواهد شد. اما اگر این حق بیمه‌ها پرداخت گردد، ضمن ایجاد اشتغال طبیعی است که سازمان تامین اجتماعی ما نیز چابک خواهد شد.