استیضاح یا تسویه حساب سیاسی؟

استیضاح، حق نمایندگان و جزو حقوق نظارتی‌شان است که از چنین اهرم‌هایی استفاده کنند، اما بحث دیروز مجلس تا حدودی به مسائل شخصی کشیده شد و همان‌طور که رئیس مجلس اشاره کرد، می‌شد در فضای بهتری این استیضاح انجام شود. قطعا صحبت‌های اینچنینی انعکاس خوبی در جامعه نخواهد داشت به‌خصوص با توجه به التهاباتی که در جامعه وجود دارد، چنین مسائلی به مصلحت نیست و از طرف دیگر یکسری صحبت‌هایی مطرح می‌شود که بهتر است جنبه تسویه حساب به خود نگیرد. درواقع اگر نمایندگان احساس می‌کنند که تخلفی صورت گرفته، حتی اگر میان خود نمایندگان هم هست، سر وقت خود به آن رسیدگی کنند نه اینکه هروقت اتفاقی افتاد، اطلاعات خود را خرج تسویه حساب کنند. کمیسیون اصل90، نقش نظارتی در ارتباط با خود نمایندگان مجلس هم دارد و می‌توان به این کمیسیون رجوع کرد یا موارد مطرح شده در اختیار دستگاه‌های نظارتی دیگر قرار گیرد. درواقع اگر مسائلی وجود دارد یا خدای ناکرده تخلفی در مورد نماینده‌ای صورت گرفته، آن را برای یک وقت تصمیم‌ساز نگذارند که جنبه شخصی به خود می‌گیرد و اگر تخلف هم صورت گرفته باشد در تسویه حساب‌های شخصی گم می‌شود و مناسب نیست در اینگونه مواقع، مسائل شخصی مورد توجه قرار بگیرد، اما این بدان معنا هم نیست که اصلا مسائل شخصی مورد توجه قرار نگیرد. بلکه به وقت خودش باید به مسائل شخصی هم رسیدگی ‌شود منتها نه برای تسویه حساب بلکه برای احقاق حقوق، حقانیت، شفافیت که اگر با این انگیزه‌ها مسائلی عنوان شود، بسیار مناسب خواهد بود. دیروز یکسری صحبت‌ها در ارتباط با وزیر کار و مسائل خانوادگی‌شان مطرح شد یا وزیر کار هم در ارتباط با برخی نمایندگان مسائلی را مطرح کرد که در هر دو مورد خوب نبود که به این شکل بیان شود. بحث اینجاست که اگر مسائلی در ارتباط با وزیر و نمایندگان وجود دارد چرا سر وقت به آن پرداخته نشده که جنبه حقیقت‌یابی مسائل مخدوش نشود و شفافیت زیر سوال نرود؟ درواقع احساس می‌شود که برای تسویه حساب و زدن همدیگر است که اینگونه مسائل بیان می‌شود. از طرف دیگر انعکاس منفی هم حتما در میان جامعه خواهد داشت و باعث بی‌اعتمادی بیشتر در فضایی می‌شود که نیاز به بازسازی اعتماد دارد و بیان این مسائل بی‌اعتمادی‌ها را بیشتر می‌کند. اکنون سوال مردم این است که اگر مسائلی وجود داشته، چرا قبل از این بیان و رسیدگی نشده و آیا باز هم مسائلی از این دست وجود دارد که برای روزهای خاص تسویه حساب گذاشته‌اند؟ این سوال در اذهان شکل گرفته و نمی‌توان آن را پاک کرد. این موضوع مطرح است که وقتی وزیر و نماینده که اداره کنندگان کشورند اینطور هستند، بی‌اعتمادی نسبت به مسئولان تقویت می‌شود و در مجموع فضای بی‌اعتمادی به‌وجود آمده گسترش پیدا می‌کند. استیضاح انجام و وزیر برکنار شد، اما به نظر نمی‌رسد مسأله اشتغال صرفا با تغییر یک وزیر حل شود. مسأله اشتغال، مسأله پیچیده در جامعه ماست که پیش زمینه‌های خاصی دارد. از مسائل سیاسی گرفته تا فاکتورها و متغیرهای اقتصادی دخیل هستند. در بحث اشتغال نباید حتی به تنهایی از دولت انتظار داشته باشیم که این امر مهم را پیش ببرد. قطعا مجلس، موضع‌گیری‌ها و قوانین مجلس و سایر مجموعه‌های نظام هم در ارتباط با بحث اشتغال تاثیرگذار هستند. در شرایط فعلی که تحریم‌ها برگشته، فضا برای اشتغال بدتر خواهد شد و در شرایط تحریم انتظار ایجاد شغل برای جوانان، چندان خوشبینانه نیست و از طرف دیگر این نگرانی هم وجود دارد که حتی بسیاری از مشاغل موجود هم از دست بروند. حتما در مشاغل موجود هم تحریم‌ها تاثیرگذار هستند و مسئولان باید توجه داشته باشند که اشتغال از ناحیه تحریم‌ها حداقل تاثیر را بپذیرد و با سیاست‌هایی که در پیش می‌گیرند، بتوانند راهکارهایی در این زمینه داشته باشند تا اولا کم‌ترین شغل‌ها را از دست بدهیم و دوما در مجموع فضایی را پدید بیاوریم که جامعه کمتر از تحریم‌ها تاثیرپذیر باشد. در این میان راهکارهای مختلفی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. در چنین شرایطی قطعا باید از اظهارنظرهای التهاب‌آفرین پرهیز شود. یک اظهارنظر در ارتباط با مثلا ناآرامی منطقه می‌تواند بر مسائل اقتصادی ما تاثیرگذار باشد. یک اظهارنظر در ارتباط حوزه سیاست خارجی که مبتنی بر کار کارشناسی نباشد، می‌تواند مشکلاتی را بر ما تحمیل کند. باید به سمتی برویم که در ارتباط با حوزه سیاست خارجی حرفمان را از کانال‌های قانونی مربوطه بیان کنیم و اظهارنظرهای پراکنده و غیرمسئولانه را به حداقل ممکن برسانیم. وزارت خارجه که متولی امر است و رئیس‌جمهور در این زمینه بیشتر اظهارنظر کنند، بهتر است از سایر افرادی که شاید در ارتباط با سیاست خارجی تخصصی ندارند. در قانون اساسی هم مقام‌هایی که در این زمینه می‌توانند اظهارنظر کنند مشخص شده است؛ سیاست‌هایی که از ناحیه رهبری، رئیس‌جمهور و وزارت خارجه بیان می‌شود، بهتر است تا اینکه افراد و نهادهای خاصی که شاید نه تخصصی در این زمینه داشته باشند و نه مسئولیت چندانی؛ ضمن اینکه در این زمینه که اختیار زیادی هم ندارند که بخواهند اظهارنظر کنند. به موازات این مسأله در ارتباط با اظهار نظرهای سنجیده باید تلاش کنیم که دیپلماسی فعالی را در پیش بگیریم تا بتوانیم ارتباطی را که با اروپا داریم فعلا تقویت کنیم و حمایت بیشتر اروپا را از برجام داشته باشیم. قطعا از دست دادن حمایت اروپا می‌تواند برای ما مشکل‌ساز باشد. به موازات این، باید مواظب باشیم که فشارهای دیپلماتیک را هم بر آمریکا وارد کنیم. به هرحال آمریکا از توافقی خارج شده و برای اینکه عقب نماند، سیاستمدارانش این روزها بحث مذاکرات را مطرح می‌کنند. در جامعه‌ای مثل آمریکا، افکار عمومی یک متغیر تاثیرگذار در سیاست خارجی است و ترامپ نیاز دارد به اینکه افکار عمومی را با سیاست خارجی جدیدش به‌خصوص با نقض عهدهایی که می‌کند، همراه کند. لذا این بحث‌ها را مطرح می‌کند تا افکار عمومی را با خود همراه کند. ولی ما نباید طوری جهت‌گیری کنیم که موضع ترامپ تقویت شود. به هر حال به شکل منطقی می‌توانیم به این بحث پاسخ دهیم. در این شراط باید دقت داشته باشیم تا امید بیشتری ایجاد شود و بتوانیم با همراهی افکار عمومی بین‌المللی، آمریکایی‌ها را وادار کنیم که از وارد کردن فشار بیشتر خودداری کنند و به توافقاتی که درگذشته بوده، تن دهند تا از شدت تنش‌ها کاسته شود.
* استاد دانشگاه