راه نجات، «جامعه ارتباطی» است

پرویز اسماعیلی
معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهوری
رسانه‌ها طی دهه‌های گذشته و بویژه پس از ایده پردازی‌ها و آینده نگری‌های «مارشال مک لوهان»؛ همزمان با تحولات شگرف در فناوری و کارکرد شبکه‌ای در ابزارهای ارتباطی، تحولات عظیمی را در فرآیندهای اطلاع رسانی، ارتباط دولت - ملت، ساخت اجتماعی و مفاهیمی چون توسعه پدید آوردند. علاوه بر این؛ رسانه‌های نوپدید ارتباطی، حداقل سه ویژگی مهم دارند:
اول. مرزهای محدودیت را در نوردیده‌اند و ایجاد مانع برای دسترسی شهروندان به شبکه‌های اجتماعی - اطلاع‌رسانی (بویژه شبکه‌های موبایل پایه) عملاً غیر ممکن؛ یا در خوشبینانه‌ترین حالت، با زحمت زیاد، نتیجه کم و گاه بر عکس همراه است. جنگ با فناوری ارتباطات، جنگ با واقعیت است؛ نتیجه‌اش هم معلوم.


دوم. انتقال پیام از انحصار رسانه‌های سنتی و رسمی خارج شده و شهروندان (مخاطبان رسانه ها) را نیز (در قالب شهروند- خبرنگار) در تولید و توزیع پیام سهیم کرده است. درک اجتماع از تحولات، در کشاکش رقابت بنگاه‌های رسانه‌ای و شبکه‌های اطلاع‌رسانی در تولید خبر شکل می‌گیرد. و شهروندِ امروز، شیفته این آزادی و قدرت انتخاب است. و لذا نتیجه محتوم انحصار در رسانه، بی‌رقیبی، بی‌کیفیتی و در نهایت بی‌اعتباری است.
سوم. تهدیدها و فرصت‌های فناوری ارتباطات و اطلاعات همزادند. به این معنی که حذف کامل تهدید ممکن نیست. تنها راه پیش رو، استفاده مؤثر و حداکثری از فرصت‌های فناوری ارتباطات (بویژه در فضای مجازی) برای به حداقل رساندن تهدیدهای آن است. در خصوص نقش و کارکرد رسانه‌ها در ساخت جوامع نیز، حداقل با دو گزاره مفهومی مواجه هستیم. در نگاه اول؛ رسانه مدت ها به مثابه «رکن چهارم دموکراسی» تعریف می‌شد. از این منظر که با شفاف کردن (Crystalize) رابطه میان حاکمان و طبقات اجتماعی، جنبه «نظارت عمومی» مردم بر حاکمان را که از اهداف مردمسالاری است، برجسته و مؤثر می‌کند. چه بسا به‌دلیل همین ویژگی (که برجسته‌ترین محصولِ روزنامه نگاری تحقیقی است)، رسانه را «اکسیژن دموکراسی» هم نامیده‌اند. و اما نگاه دوم، گویا روزآمد‌تر و دقیق‌تر است. در این نگاه جامعه (مخاطب) از «جایگاه ناظر»، یا به «جایگاه شریک» یا به «جایگاه رقیب» تحول پیدا می‌کند. شهروند علاوه بر توانایی در ارزیابی و تولید اطلاعات، توانایی مشارکت و تأثیر‌گذاری (مثبت یا منفی) در همه فرآیندهای توسعه (در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) را نیز پیدا می‌کند.

چرا که فناوری‌های ارتباطی نوین در شکل دهی فرهنگ عمومی قدرتمندند، پس فرهنگ سازند؛ در شکل دادن گروه های اجتماعی همفکر، سریع و توانمندند، پس تشکل سازند؛ و درنهایت اینکه در برانگیزاندن حس مشارکت عمومی (بویژه در خصوص اهداف و ارزش های مشترک اجتماعی و ملی) قابلیت فراوانی دارند، پس مشارکت آفرینند. رسانه پیش از اینکه تهدید و رقیب باشد، شریک حاکمیت است. انتخابِ میان این دو، استراتژیک است. نگاه اول بر نقش رسانه در دموکراسی متمرکز است و نگاه دوم بر نقش مخاطبان رسانه در فرآیندِ توسعه. واقعیت اما این است که‌ گذار از توسعه نیافتگی و طی فرآیند توسعه، بدون رسانه و شکل‌گیری «جامعه ارتباطی» ممکن نیست. جامعه‌ای که پذیرای فرهنگ توسعه، متشکل و متحد برای تحقق توسعه و درنهایت مشارکت جو و نقش آفرین در تمامی مراحل توسعه باشد. و البته شکل‌گیری جامعه ارتباطی منوط به سه الزام است؛ فراگیری «سواد رسانه» در جامعه، «امکانِ دسترسی آسان و بدون تبعیض شهروندان» به رسانه و ابزارهای ارتباطی و«تسهیل حداکثری فضا برای رشد رسانه‌ها و البته بالا بردن استانداردهای خبری.»
آری؛ رسانه امروز نقشی فراتر از تنظیم مناسبات سیاسی حاکمیت - ملت بر عهده دارد. تحقق توسعه، منوط به «درک رسانه» توسط مدیران و شهروندان و افزایش آگاهی‌ها و جلب مشارکت عمومی است. این مهم نیازمند فرهنگ‌سازی در زمینه فناوری، آموزش و استفاده حداکثری از فرصت‌های فناوری‌های ارتباطی بر مبنای اصول، فرهنگ و ارزش‌های دینی، اخلاقی و ملی است. به عبارتی رسانه دیگر نه اکسیژن دموکراسی، بلکه «لازمه حیات و پیشرانِ توسعه» یک ملت است.
اگر ایران آزاد و آباد می‌خواهیم، اگر در پی تحقق ارزش‌های اسلامی و انقلابی هستیم، اگر دنبال اجرای همه اصول قانون اساسی هستیم، اگر خواهان شفافیت و برچیده شدن بساط فساد و رانت هستیم، اگر رفاه شهروندان برایمان مهم است، اگر می‌خواهیم اقتصادمان را سامان دهیم و اگر می‌خواهیم مقابل دشمنان ایران و ایرانیان پیروز شویم؛ باید بدانیم که رسانه، مسالمت جویانه‌ترین قدرت نمایی جامعه ما؛ التزام به شکل‌گیری «جامعه ارتباطی» راه نجات ما؛ و احترام شایسته به خبرنگار، به‌عنوان محوری‌ترین عنصر جامعه اطلاعاتی وظیفه ما است.
روز خبرنگار، روز انسانیت، روز شرافت و روز تعهد به مسئولیت‌های اجتماعی و ملی؛ مبارک باد.