سخنان رئیس‌جمهور و واقعیت جامعه ایران

سخنان رئیس جمهور درباره عملکرد ترامپ که گویای نقض قول یا خروجش از برجام بود و باید به روز اولش بازگردد و اعتماد ایران را جلب کند، منطقی است. اما در این رابطه موضوعی که شاید مورد غفلت واقع شد، اینکه دکتر روحانی، دونالد ترامپ را به عنوان یک آدم منطقی فرض کردند که خواسته‌های منطقی خود را نیز مطرح کردند، درحالی که ترامپ با اوباما متفاوت است. اگر اوباما بود، می‌شد از او انتظار واکنش منطقی و وفای به عهد داشت، اما ترامپ اصلا چنین شخصیتی نیست و از آن طرف همه جهان اذعان دارند که کارهای ترامپ بر مبنای اصول حقوقی و احترام به عهدهایی که دولت‌های قبلی آمریکا بسته، نیست و اصولا بر مبنای زورگویی است. شاید انتخاب دکتر روحانی باید براساس همین واقعیت ترامپ می‌بود و نه اینکه واقعیت ترامپ آن چیزی است که همه دنیا می‌دانند و بعد ما انتظارات منطقی جلوی او بگذاریم. پس، از این زاویه می‌توان گفت که صحبت رئیس جمهور با واقعیت ترامپ متفاوت است. بعلاوه اینکه ترامپ سیاست چماق و هویج را پیاده می‌کند و از همین جا می‌خواهم وارد مبحث دوم شوم که اگر ایشان برای کشوری صحبت می‌کردند که نارضایتی عمومی نبود، این همه اختلاس، کلاهبرداری، رانت، فساد مالی و اداری نبود و اگر برای کشوری که اقتصادش مرتب مثل ساعت تیک تاک می‌کرد، حرف منطقی و خوب و انتخاب درستی بود. اما داستان مذاکره با دونالد ترامپ را باید از چارچوب دیگری نگاه کرد. در چارچوب اینکه در کشور ما چه آقای رئیس جمهور آنها را عددی فرض کند یا نکند، به هر صورت در تعدادی از شهرها از دی‌ماه گذشته تا کنون نارضایتی به صورت علنی هست و حتی شعارهای ساختارشکنانه مطرح می‌شود و میزان نارضایتی بالاست. از طرف دیگر هم یک اقتصاد مصیبت‌زده درهم ریخته‌ای وجود دارد. در این صورت در چارچوب چنین کشوری باید مذاکره با دونالد ترامپ را از این زاویه نگاه کرد که چقدر برای بازگشت آرامش به کشور به ما فرصت می‌دهد و چقدر فرصت برای سر و سامان دادن به کشور می‌دهد و اگر این موارد را برای ما فراهم می‌کند، در این صورت جدای از اینکه ترامپ چه اهدافی دارد یا با سیاست چماق و هویج چگونه با ما برخورد می‌کند، باید انتخاب خودمان را مناسب با آن انجام می‌دادیم.