روزنامه قانون
1397/05/16
كودتاي رفيق رييس عليه ورزشكاران
رقابتهاي آسيايي جاكارتا به زودي آغاز ميشود و مليپوشان در رشتههاي مختلف به تدريج به اندونزي اعزام خواهند شد. در اين ميان اما اعزام نشدن برخي ستارهها به مسابقات حاشيههايي را در پي داشته است. فرزانه فصيحي، مليپوش دوو ميداني كه لقب سريعترين دختر ايران را يدك ميكشد نخستين ورزشكاري بود كه اعتراض خود را به اعزام نشدنش علني و جنجال بزرگي را به پا كرد. او با انتشار پستي اينستاگرامي خبر از احتمال خداحافظي خود داد و نوشت: «به خداحافظی از ورزش حرفهای و پیستهای دوومیدانی فکر میکنم با نگاهی که نومیدانه بر مدالهایم خیره مانده است...قهرمانی و کسب مدالهای رنگارنگ سکوی پرتابی نبود.متاسفم برای زمان های از دست رفته و بهترین روزهای عمرم... فدراسیون دوومیدانی ایران به همین راحتی از سریعترین دونده دختر خود چشم پوشی کرد و تلاش ها و ثبت رکوردهای قابل توجه مرا در 60 متر 100متر و 200متر نادیده گرفت؛منی که بارها و به ويژه در تلاشهای اخیرِ کسب سهمیه، صلاحیت و توانایی خود را در سه رشته سرعت ایران به رخ کشیدم بايد(با وجود سهمیه) از اعزام به بازیهای آسیایی جاکارتا حذف میشدم تا بار دیگر یادمان نرود که هیچ اتفاق خوبی قرار نیست رخ دهد و نه هیچ رویایی برای تحقق و دویدن...دریغ کردن فرصت طلایی بازیهای آسیایی خط بطلانی بود برای تمام عمری که به مشقت گذشت.میروم تا به زندگیم سرو سامانی دوباره دهم». ماجراي خداحافظي فرزانه فصيحي و اعتراض او به عدم اعزامش به يك تصميم عجيب از سوي فدراسيون مربوط ميشود. جايي كه مجيد كيهاني، رييس و تيمور غياثي سخنگوي فدراسيون به جاي ستارههاي دو و ميداني مثل فرزانه فصيحي، الناز كمپاني، مريم طوسي و سپيده توكلي، ورزشكاراني را به مسابقات اعزام كردند كه تجربه چنداني در اين رشته ندارند.يك به يك كنار رفتند
حذف تدريجي مليپوشان زن دو و ميداني كه در سالهاي گذشته افتخارات بيشماري را كسب كردهاند از يك بيانيه آغاز شد. تعدادي از مليپوشان در بيانيهاي خطاب به وزير ورزش و جوانان نوشتندكه كيهاني توجهي به آنها ندارد. در مهمترين بخش اين بيانيه نوشته شده بود: «آیا مسئولی در فدراسیون پیدا میشود که یک روز بدون حقوق کار کند؟ آیا ريیس فدراسیون که سابقهای در این رشته ندارد، یک روز میتواند تمرینات طاقت فرسای دوندگان، پرتاب کنندگان و پرشیها را تحمل کند؟». همين موضوع باعث شد كيهاني به تدريج مليپوشان را كنار بگذارد و آنها را حذف كند. غياثي، سخنگوي فدراسيون كه هرگز ادبياتش مودبانه نبوده به كوچكترين انتقادات واكنش نشان ميدهد و اعتراض فرزانه فصيحي را اينگونه پاسخ داد: «از دست خانمها خسته شدیم! آنها ورزشکاران صفحات مجازی هستند که حد و حدود خودشان را نمیدانند».
مقايسه ملي پوشان دختر با پسر!
اما اين پايان ماجرا نبود؛ فرزانه فصيحي درباره دلايل اعتراض خود به تصميمات فدراسيون به «قانون» گفت: «تمامی فدراسیونها برای اینکه بتوانند ورزشکاران بیشتری اعزام کنند به دنبال افرایش سهمیه هستند اما فدراسیون وقتی از طرف کمیته ملی المپیک هم سهمیه میگیرد آن را کم میکند. غیاثی مدیر سازمان تیمهای ملی در مورد اعتراض من میگوید که انتظار فصیحی برای حضور در بازیهای آسیایی جاکارتا معقول نیست، در صورتی که همه میدانند او با دختران دو و میدانی به شدت مخالف است. او در مصاحبه خود اعدادی را که به عنوان رکوردهای ما اعلام کرده نادرست است و حتی آنقدر اطلاعات ندارد که رکوردهای ما را درست عنوان کند.
در هر حال هیچ ورزشکاری قرار نیست رودر روی ديگري قرار بگیرد و اگر کاکلی و هر ورزشکاري اعزام شود بدون شك حق داشته و شایسته این انتخاب بوده اما حرف من در مورد عملکرد فدراسیون است که چرا باید این تناقضها وجود داشته باشد. برای انتخاب ورزشکاران نهایی به بازیهای آسیایی ابتدا فدراسیون ورودیهایی را ملاک قرار داد و اعلام کرد هر کسی این ورودیها را به دست آورد جواز حضور در بازیهای آسیایی را کسب میکند. غیر از چند ورزشکار هیچ کس نتوانست این ورودیها را به دست بیاورد و بعد از آن اعلام کردند کسانی که نزدیک به ورودی هستند شانس انتخاب شدن دارند. پس از اینکه فدراسیون این شرایط را دید اعلام کرد که براساس رنکینگ ورزشکاران را انتخاب میکنیم.
آنها خودشان هم نمیدانستند ورزشکاران را با چه معیاری انتخاب کنند. سوال من از فدراسیون این است که اگر طبق رنکینگ قرار بود ورزشکاران اعزامی به جاکارتا انتخاب شوند چرا از همان ابتدا نگفتند و وقتی دیدند که هیچ کدام ورودی به دست نیاورند آن وقت رنکینگ را ملاک قرار دادند. متاسفانه مقایسهها در فدراسیون اشتباه است و حتی من را با پسران مقایسه میکنند. ضمن اینکه من اگر میدانستم بر اساس رنکینگ ورزشکاران را انتخاب میکنند حداقل در ماده 200 متر شرکت میکردم که شانس من هم بالا برود».
مريم طوسي، ديگر مليپوش دو و ميداني نيز در توضيحاتي تكميلي به «قانون» گفت: «آنچه من ميدانم اين است كه فدراسيون 16 سهميه براي اعزام به بازيهاي آسيايي داشت اما در نهايت تصميم گرفتند چهار سهميه را به بانوان اختصاص دهند كه از اين چهار سهميه نيز دو سهميه را سوزاندند و دو سهميه ديگر را استفاده كردند. متاسفانه عزم بر اين است كه دختران به تدريج حذف شوند و فدراسيون براي به سرانجام رساندن اين تصميم تمام تلاش خود را به كار ميگيرد». او در ادامه گفت: «دختران براي فدراسيون در اولويت نيستند و نگاه حمايتي به ما وجود ندارد. همه ما خسته و نااميد هستيم و نميدانيم چه كنيم. وقتي مصاحبه ميكنيم عليه خودمان استفاده ميكنند و پاسخمان را به بدترين شكل ميدهند. وقتي صحبتي نميكنيم حقمان خورده ميشود. نميدانيم چه كار بايد بكنيم». او در ادامه درباره تاثير بيانيه معروف مليپوشان عليه كيهاني عنوان كرد: «اگر دقت كرده باشيد پس از آن بيانيه من را حذف كردند زيرا زير نامه را امضا كرده بودم، ليلا رجبي نيز مشكلاتي از قبل داشت اما پس از آن بيانيه مشكلاتش بيشتر شد و به مرور كنار رفت».
به كدام افتخار اميدوار باشند؟
مجيد كيهاني در سالهايي كه رياست فدراسيون را بر عهده داشته هيچگاه در برابر انتقادات پاسخگو نبوده است. او كه مشخص نيست با چه رزومهاي وارد فدراسيون و به عنوان رييس انتخاب شده همواره با زدن انگهاي مختلف به ورزشكاران، آنها را از عرصه قهرماني دور كرده است. كيهاني هرگز تلاشي براي بهبود اوضاع نكرده اما در حاشيهسازي پيشتاز است. هنوز اتفاقاتي را كه براي ليلا رجبي رخ داد و منجر به كنارهگيرياش از فدراسيون شد فراموش نكردهايم.
شايد بهترين پايان براي اين گزارش، بخشي از بيانيه مليپوشان دو و ميداني عليه كيهاني باشد؛ همان بند كه در آن نوشته شده: «مجید کیهانی، ريیس فدراسیون دوومیدانی در برنامههای انتخاباتی خود از آوردن اسپانسر به دوومیدانی و برگزاری لیگ پویا و با کیفیت خبر داد و مسئولان هیاتها نیز برهمین اساس به او رای دادند اما هیچ یک از برنامههای وی تاکنون عملی نشده و کارهای غیر منطقی که صورت میگیرد این رشته را بیش از بیش به قهقرا برده و روز به روز وضعیت بدتر از گذشته میشود. تامین مالی بودن یکی از مهمترین دغدغههای هر ورزشکاری است و نبود آن تمرکز او را برای تمرین و مسابقه از بین میبرد اما در فدراسیون فعلی که تصمیمات عجیب و غریب زیادی در آن گرفته میشود، تنها چیزی که اهمیت ندارد، آینده ورزشکاران است و مشخص نیست قطع شدن حقوق ورزشکاران با چه دلیل و منطقی بوده است. وقتی ورزشکاران لیگ قدرتمند ندارند و حقوقی هم به آنها پرداخت نمیشود که بتوانند از طریق آن خود را تامین کنند، چطور به آینده ورزشی خود امیدوار باشند و برای کشور افتخار آفرینی کنند؟».
سایر اخبار این روزنامه