روزنامه همدلی
1397/05/16
ارزیابی افشین حیدرپور، اقتصاددان از چشمانداز اقتصاد ایران در زمان بازگشت محدودیتهای اقتصادی
تحریمهای پیشرو پیامد تحریمهای سابق را نخواهد داشتبه رسمیت شناختن بازار بر مبنای عرضه و تقاضا اقدامی مثبت و کارشناسانه است
سعیده زمانی- «نگرانی از تحریمها» و «انتظارات تورمی حاصل از سیاستهای ارزی»، اقتصاد کشور را با چالشهایی رو به رو کرده است و این مشکلات به گفته بسیاری از کارشناسان با اصلاحات زیرساختی نظام بانکی کشور برطرف میشود. معاون اول رئیس جمهوری اعلام کرد که این شرایط موقتی و به زودی اصلاح می شود. عبدالناصرهمتی نیز که از حدود دو هفته پیش سکان هدایت بانک مرکزی را در دست گرفته است از برنامه جامع این نهاد سیاستگذار برای ساماندهی بازار ارز خبر داده است.
با افشین حیدرپور، استاد دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی در خصوص شرایط حاکم بر بازار مالی کشور به گفتوگو نشستیم. او مشکلات اقتصادی فعلی کشور را تحریم و افزایش سفته بازی در بازارها عنوان میکند و معتقد است که تحریمهای پیش رو پیامدهای تحریمهای سابق را نخواهد داشت و امکان به صفر رسیدن صادرات نفت کشورمان وجود ندارد. این استاد دانشگاه ریشه حل حملات اخیر سفته بازان را اتخاذ سیاستهای محکم از سوی بانک مرکزی عنوان میکند. حمایت از اقدام دولت برای مبارزه قاطع با تخلف واردکنندگان خودرو و شفاف سازی لیست دریافتکنندگان ارز دولتی از دیگر بخش های این گفتوگو بود که در ادامه آن را می خوانید:
التهابات بازارها این روزها به یکی از دغدغههای اساسی مسئولان و مردم تبدیل شده است. ریشه این التهابات در چیست و چگونه میتوان از آن عبور کرد؟
این موضوع نیاز به طرح مقدمه ای دارد؛ در مطالعات بسیاری در حوزه اقتصاد پول هم بدان اشاره شده است و این در حالی است که ما از آن غافل هستیم. من سعی میکنم خیلی ساده شده و روان به طرح آن بپردازم البته این موضوع را نباید از ذهن دور داشت که مطلب کاملا تخصصی است. حقیقت این است که به نظر اقتصاددانان اصیل پولی، مدلهای اصلی و بنیادینی که اندیشه اقتصادی را شکل دادهاند، فاقد تحلیلی جدی از عنصر پول بودهاند. ادبیات قرن گذشته در اقتصاد پولی بهخوبی نشان داده که مکاتب فکری کلاسیک و نئوکلاسیک عملاً فاقد یک نظریه پولی منسجم هستند و نظریهپردازان تعادل عمومی چه با رویکرد نئووالراسی و چه با رویکرد ویکسلی، نقش واقعی پول و نیروهای پولی را در اقتصاد نادیده گرفته و از تحلیل آن ناتوانند. به طور خاص از دید اقتصاددانانی چون شومپیتر «نظریه پولی» نیازمند خروج از سنت تحلیل حقیقی و ورود در رهیافت تحلیل پولی است به بیان دیگر، ورود پول در نظریهها و الگوهای اقتصادی و دستیابی به یک «نظریه منسجم پولی»، نیازمند خروج از سنت تحلیل حقیقی و ورود در سنت تحلیل پولی است بنابراین به زعم بنده تا زمانی که سیاستگذاران پولی کشور با ادبیات اقتصاد پولی به مساله مبتلابه امروز کشور ورود پیدا نکنند و بازار و نهادهای پولی کشور را بهدور از چارچوبهای نظری غیرپولی نئوکلاسیک تحلیل نکنند، آشفتگی فعلی در تدبیر امور
پولی کشور تمامی نخواهد یافت.
با در نظر گرفتن این توضیح، باید گفت «تحریم های اقتصادی» و «افزایش سفته بازی» دو مشکل این روزهای اقتصاد کشور است و اگرچه سایر چالشها از جمله بیکاری، تورم و دیگر مشکلات اقتصادی همچنان پابرجاست اما تشدید این دو مشکل، اذهان عمومی را درگیر کرده است. تحریم های اقتصادی عامل بیرونی و افزایش سفته بازی عاملی درونی مشکلات اقتصادی کشور است. از چندین ماه پیش و با خروج آمریکا از برجام و فشار این کشور برای تشدید تحریمهای ایران، نوسانات زیادی در بازارهای کشورمان شاهد بودیم. در خصوص تحریمها ادعاهایی برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران از سوی آمریکا مطرح شده است و باید به این نکته توجه داشت که امکان این کار وجود ندارد؛ چراکه ایران نیز ابزارهای خاص خودش را دارد. از سویی دیگر موضوعی که باید در خصوص تحریم های پیش رو مدنظر داشت این است که این تحریم ها به شدت تحریم های سابق که کشورمان آن را تجربه کرد نیست و پیامدهای کمتری خواهد داشت؛ با این وجود نمیتوان اثرات روانی آن را نادیده گرفت. از پیامدهای تحریم کاهش درآمدهای نفتی و ارزی است.از سویی دیگر عوامل درونی از جمله سفته بازی نیز از مواردی است که مشکلات زیادی برای اقتصاد کشورمان به وجود آورده است و این تبعاتی از جمله کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم، افزایش بیکاری و کاهش تولید ناخالص داخلی دارد. نوسانات نرخ ارز قدرت تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار میدهد و در این شرایط ضروری است تا رسانه ها همکاری کنند تا تصمیم گیرندگان فارغ از موج حاکم بر اقتصاد، تصمیات صحیح اتخاذ کنند. یکی دیگر از پیامدهای سفته بازی این است که انتظارات تورمی افزایش پیدا می کند و نگرانی افراد متوسط و ضعیف برای کاهش قدرت خرید افزایش پیدا می کند. در این شرایط همان گونه که انتظار داریم بانک مرکزی در بازار مداخله مثبت داشته باشد، مداخله نادرست نیز پیامد منفی خواهد داشت. ما ناگریز به اجرای سیاست های پولی قاعده مند و به دور از صلاحدید هستیم.
یعنی معتقدید در چند ماه اخیر شاهد تغییر سیاستها از رویکرد صلاحدیدی به قاعدهمند نبوده ایم؟ این موضع چه ارتباطی با التهابات ارزی در کشور دارد؟
ببینید اینکه مسئولان به طور پیاپی صحبت از لزوم اصلاح نظام بانکداری سخن به میان میآورند و مشکل را نظام بانکی میدانند حکایت از رسیدن به سر نخ التهابات بازار دارد، در واقع با یک نگاه اقتصاد پولی، بانک همواره نهادی در نظر گرفته میشود که نسبت به پویاییهای بخش حقیقی منفعل و خنثی عمل نمیکند و بهدلیل سودآوری موجود در تجارت (ناشی از تفاوت بین نرخی که قرضگیرندگان حاضر به پرداخت آن بودند و نرخ هزینهای که بانکها میتوانند نقدینگی خلق کنند) مایل است تا در سهم بیشتری از تجارت مشارکت کند. این سودآوری روزافزون میتواند تحقق یافته یا انتظاری باشد. با این سود بانک میتواند نسبت اعتبار خلق شده به پایه نقدینگی را بیشتر کرده و پول خلق کند حتی چه بسا بانکها با اشتباه در سودآوری مورد انتظار، یک افزایش و انفجار اعتباری را با مکانیسم «بوت استرپ» رقم زنند. در این شرایط است از طریق نشتی نقدینگی در داخل (محدودیت سرعت گردش پول) یا به بیرون میتواند مشکلاتی را به بارآورد. نشتی بینالمللی هم محدودیتی محتمل و متعارف محسوب میشود چرا که باعث خروج طلا از کشور میشود. علاوه بر این بخش دیگری از پول بانکی بهعنوان تعهدات دولتی، چاپ و منتشر میشود که مقید به هیچ محدودیتی نیست.
در یک اقتصاد کوچک پذیرنده قیمت و در عین حال مدرن، هرچند نرخ نقدینگی ثابت باشد همین که بانکها رفتار سودجویانه و رانتجویانه و سفتهبازانه داشته باشند، موجب میشود تا بخشی از پول حالت درونزا به خود بگیرد. لذا هرچند بخشی کوچک از پول یعنی اسکناس در گردش و در ذخایر بانک مرکزی قابل کنترل حاکمان پولی باشد، اما رابطه بین پایه پولی و کل نقدینگی، بسیار متغیر و پیچیده است. تا زمانی که برای بانکها، هزینه خلق نقدینگی از عائدی نرخ بهره وامهایشان بالاتر نباشد، پورتفوی قرضی خود را گسترش میدهند. به این مساله کارتهای اعتباری، کارتهای شارژی، وجوه مالی در بازار پول، سپردههای دیداری مشمول نرخ بهره، انتقالهای الکترونیکی و اینترنتی پول و...را اضافه نمائید همچنین چه بسا سیستم مالی غیربانکی نیز بتواند از طریق پذیرش و انجام بخش عمدهای از امور اهالی کسبوکار، ارائه و ارتقای اعتبارات تجاری، اجازه افزایش بدهی مصرفکنندگان و...، خلق اعتبار و نقدینگی کند. در چنین دنیایی سرعت گردش پول افزایش شدیدی یافته و در نتیجه شاهد التهابات پیش رو در بازار حتی ارزی که به نظر اینجانب عمده آن ماهیت پولی و انتظارات تورمی دارد، خواهیم بود شواهد مطالعات حاکی از آن است که این مسئله در اقتصادهای رانتی و یا در اقتصاد سیاسی همراه با چانهزنی و قدرت بخش خصوصی یا اقتصادهای زیرزمینی بیشتر و عمیقتر است. مساله بکارگیری قواعد به جای رویکرد صلاحدیدی در اینجا مطرح میشود.که البته جاری ساختن آن در یک نگاه بلند مدت از اهمیت ویژه ای برخوردار است البته باید دید با تغییرات جدید بانک مرکزی چه روندی دنبال می شود.
به نظر شما تیم اقتصادی دولت، به خصوص بانک مرکزی در مواجهه با پیامدهای بحران ناشی از التهابات بازر ارز از چه مدلی باید استفاده کند؟
در پاسخ به این سوال برای درک و ریشه یابی فضای اقتصادی کشورمان لازم میدانم توضیحی در خصوص انواع مدلهای ارزی ارائه کنم. در حال حاضر سه نوع مدل ارزی در جهان وجود دارد. نسل اول کشورهایی هستند که به نرخ ارز ثابت متعهد هستند و برای بحرانهای پولی نرخ ارز ثابت را به کار میگیرند. نسل دوم به مدلهای شرط گریز معروف است و سیاست های درون زا دنبال میشود و اگر حملات سفته بازی صورت گیرد گفته می شود که ربطی به ساختار اقتصاد ندارد. نسل سوم نیز مدل ارزی کشورمان است. در این مدل ارز نمیتوان بحرانهای ارزی را از بحران بانکی جدا دید و در واقع باید به عنوان پدیده وابسته به هم دیده شود. در تعریفی که از بحران عنوان میشود، بحران زمانی است که تنزل ارزش اسمی پول 25 درصد باشد. تحقیقات نشان می دهد در رژیم ارز شناور احتمال بحران پولی و ارزی بیشتر است.
با این تفاسیر درواقع از نظر شما میخکوب کردن نرخ ارز مورد تائید است؟
در سیاستهای ارزی دولت که از اردیبهشت ماه اجرا شده است نرخ ارز در قیمت اعلامی 4200 که هم اکنون حدود 4400 است در نظر داشت که میخکوب شود و این سیاست در صورتی که بنیاد قوی میداشت میتوانست موفق عمل کند. درواقع در تصمیمگیریها اگر دولت رقمی را اعلام کند و نرخ ارز را در آن میخکوب کند و در ادامه خودش به آن رقم اعتقادی نداشته باشد نمی توان به نتایج مطلوب رسید. به بیان دیگر محاسبه واقعی نرخ بهینه تعادلی در تعیین رقم اعلامی ارز حایز اهمیت فراوان است. اما در مدل نسل دوم که دارای بنیاد قوی است اگر نرخی اعلام شد و باقی ماند در این شرایط سفته بازان عقب نشینی کرده و نمیتوانند به امید تغییر سیاستهای پولی و مالی به بازار حمله کنند. در مدل نسل سوم که حالت تعادلی است گفته می شودحالتی بینابین است. در این شرایط نیز سفته بازان اگر پیش بینی کنند که سیاست های ارزی پایدار نخواهد بود و قیمت ارز تغییر می کند به بازار حمله می کنند. به نظر میرسد با توجه به تشتت آراء و عدم اعتقاد و اجماع لازم سیاستگزاران و مجریان قیمت اعلامی در حفظ آن، زمینه برای حمله سفته بازان فراهم گردید نکته مهم در این شرایط این است که نرخ ارز ضروری بود تا در رقمی دقیق تر و بالاتر نزدیک به واقعیت اقتصاد ایران میخکوب شود.
راهکار مدیریت نقدینگی ها در شرایط فعلی چیست؟
«سود بانکی» و «هدایت نقدینگی ها به فعالیتهای مولد» از راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت مدیریت نقدینگی در کشور است و این مساله در گرو حمایت از فعالیت کارآفرینان و رفع موانع کسب و کار در کشور است. باید ابزارها و فرایند خلق اعتبار را در اقتصاد کشورمان رصد کنیم. علاوه بر این شاخص اندازه گیری حجم نقدینگی ضروری است تجدید نظر شود. همچنین در کنار استقلال بانک مرکزی ضروری است تا نظارت بیشتری بر آن صورت گیرد. در کشورهای موفق این نظارت از طریق پارلمان است. اصلاح تصورات غلط در خصوص کارکرد مقام پولی نیز از دیگر ضرورت های اصلاح نظام بانکی در کشور است. آنچه از اهمیت زیادی برخوردار است این است که سیاستهای پولی میتواند بر ثبات نرخ ارز اثرگذار باشد و در این شرایط میتوان با اصلاح زیرساخت های نظام بانکی در کشور از بحرانهای ارزی عبور کرد. در عین حال مساله هدفگذاری تورم در شرایط موجود از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بررسی پنج دوره برنامهریزی توسعهای ایران حاکی از آن است به استثنای سال انتهایی برنامه پنجم در تمام موارد دولت از نظر کنترل تورم با شکست مواجه شده است و در هیچ مورد هدفهای برنامهها از لحاظ نرخ تورم و روند گسترش حجم پول نتوانسته است به هدفهای برنامهها دست یابد.
با وجود این، در تمام موارد مسئولان بدون عنایت به وقایع جاری زمان خود، در برنامهریزیهای بعدی نرخهای فرضی تورم را ارائه کردهاند و در هیچ زمان سیاست ویژهای برای کاهش تورم تدوین نشده است. قابل توجه است که در بیشتر طرحهای ساختاری ارائه شده توسط دولت، بروز تورم و گسترش آن بهعنوان یک اصل مفروض در نظر گرفته شده است و هرگز سیاستی در جهت کنترل فشار تورمی سیاستهای پیشنهادی ارائه نشده است. علاوه براین ارقام رسمی و تجارب سنوات قبل حاکی از آن است که سیاست پولی همواره در اقتصاد ایران متاثر از سیاست مالی و بودجه دولت بوده است که این خود بزرگترین مانع برای بکارگیری چارچوب سیاست هدفگذاری تورمی است.
راهکار عبور از بحران ارزی در شرایط حاضر و ثبات در بازار ارز برای آینده چیست؟
تجربه نشان داده است تورم انتظاری منجر به کاهش ذخایر داراییهای خارجی در اقتصاد ایران میشود. در شرایط افزایش تورم انتظاری عاملان اقتصادی دلار خریداری مینماید تا از کاهش ارزش ریال در برابر دلار منتفع گردند. با توجه به آنکه دولت از نرخ ارز ثابت نگاه داشته شده حمایت میکند، این موضوع منجر به کاهش ذخایر خارجی جهت حفظ ارزش ریال در برابر دلار میشود. اثر متقابل متغیرهای نا اطمینانی اقتصادی و متوسط نرخ ارز بازار نشاندهنده آن است که در شرایط بیثباتی اقتصادی افزایش نرخ ارز منجر به اثر فزاینده کاهش ذخایر خارجی کشور شده است، که این موضوع بیانگر آن است که در شرایط بیثباتی اقتصادی رشد آرام نرخ ارز اعلامی میخکوب شده میتواند بهعنوان سیاست مناسب جهت جلوگیری از شکلگیری بحران ارزی در اقتصاد مطرح باشد. البته در شرایط فعلی که بازار ثانویه ارز ایجاد شده است میتوان از آن به عنوان راهکار جایگزین تلقی کرد که با در نظر داشتن نکات مثبت و منفی اجرای این سیاست باید به انتظار نشست تا تاثیر واقعی آن را بر قیمت ارز و کاستن از التهابات دید. آنچه مسلم است همواره کسری بودجه دولت اثر منفی بر ذخایر ارزی کشور داشته است. بر این اساس اگر دولت بخشی از کسری بودجه خود را از محل ذخایر ارزی تامین نماید، منجر به کاهش ذخایر ارزی میشود و احتمال بروز بحران ارزی را در کشور افزایش میدهد. بنابراین سیاست کاهش کسری بودجه دولت باید بهعنوان سیاستی در راستای جلوگیری از بحران ارزی دنبال شود.
از سوی دیگر، عرضه پول بیش از تقاضای پول مورد نیاز اقتصاد کشور منجر به کاهش در ذخایر داراییهای خارجی میشود. مطابق نگاه پولگرایان به تورم، مازاد عرضه پول در اقتصاد منجر به تورم میشود و این موضوع تقاضا برای پولهای خارجی را افزایش داده و منجر به افزایش ارزش پولهای خارجی در برابر پول داخلی میشود. به بیان دیگر از آنجا که اثر متقابل نااطمینانی اقتصادی و مازاد عرضه پول نسبت به تقاضای پول منفی است. بنابراین، ترکیب شرایط نا اطمینانی اقتصادی و مازاد عرضه پول نیز اثر همافزا برکاهش ذخایر داراییهای خارجی اقتصاد کشور دارد و این مساله نیز باید مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار گیرد.
از طرفی با توجه به اینکه عمدهترین عرضهکننده ارز در کشور، دولت است و در اکثر مواقع بانک مرکزی مجبور است در مقابل درآمد ارزی دولت ریال مورد نیاز آن را تامین کند؛ بنابراین یا باید مستقیماً ارز را در بازار عرضه کند و یا معادل ریالی آن را بدون عرضه ارز در اختیار دولت قرار دهد. با توجه به اینکه عرضه مقدار متنابهی از درآمدهای ارزی توسط دولت یا بانک مرکزی موجب کاهش قیمت دلار (تقویت پول ملی) میشود معمولاً بانک مرکزی و دولت از این اقدام به جهت حمایت از صادرکنندگان صرفنظر میکنند و راه دوم را انتخاب میکنند؛ انتخاب گزینه دوم نیز به معنای افزایش پایه پولی و در نتیجه تورم است که به کاهش ارزش پول ملی میانجامد؛ لذا در هر دو حالت عدم تعادل به بازار ارز منتقل میشود.
همچنین نباید این نکته را نیز از نظر دور داشت که بازار بین بانکی ارز در انجام بسیاری از معاملات ارز نقش پررنگی دارد. هرچند در مقایسه با معاملات بانکی در بازارهای توسعهیافته، بازار بین بانکی ارز در ایران نسبتاً کوچک است. به همین دلیل بررسی تاریخی وجود بازار غیررسمی ارز در کنار بازار رسمی. نشان دهنده آن است که هر زمان کشور با محدودیت ارزی مواجه بوده، بازار غیررسمی نقش پررنگتری در تعیین نرخ ارز و هدایت بازار ارز داشته است. در عین حال نوسان شدید در نرخ ارز غیررسمی در دورههای کوتاهمدت را میتوان تا حدودی نتیجه بیاعتمادی فعالان بازار به کارآیی سیاستهای ارزی بانک مرکزی دانست. در این شرایط ضمن اینکه امکان مدیریت ارزی برای بانک مرکزی میسر نیست، امکان تخصیص بهینه منابع ارزی محدود به فعالان اقتصادی نیز مقدور نخواهد بود. افزایش ریسک و کاهش سرمایهگذاری ازجمله تبعات منفی چنین وضعیتی خواهد بود. با در نظر گرفتن موارد فوق نکاتی به عنوان راهکار میبایست در نظر گیرد که مهم ترین آن موارد ذیل است:
دولت باید در زمانی که نرخ ارز از کنترل بازار خارج شده است، نسبت به کنترل آن از طریق عرضه و تقاضا اقدام کند و بعد در شرایطی که بحران ارزی کنترل شد ، سیستم ارزی شناور مدیریت شده دارای نوسان زیاد و نوسان کم در بلندمدت را هدف قرار دهد و امکان برطرف نمودن هیجانات کوتاهمدت از طریق مکانیسم بازار را فراهم نموده و همچنین دولت میتواند از طریق تشویق صادرات بهدلیل کاهش ارزش پول داخلی زمینه افزایش ارز ورودی به کشور را جهت افزایش عرضه ارز فراهم نماید که این موضوع میتواند بخشی از کمبود ارز موجود در کشور را پوشش دهد.
با توجه به آنکه بحران ارزی منجر به آن میشود که سطح تولید ناخالص داخلی بهصورت پایدار زیر مسیر رشد اصلی خود پیش از بحران ارزی قرار گیرد، در چنین شرایطی حمایت از صنایع داخلی که در شرایط رکودی قرار دارند از اهمیت بالایی برخوردار است. محدود کردن ورود کالاهایی خارجی که مشابه داخلی آنها وجود دارد با توجه به شعار سال، جهت جلوگیری از خروج ارز و افزایش ظرفیت تولید داخلی میتواند از طریق افزایش تولید داخلی تورم را کاهش داده و از شدت تقاضای ارز کشور بکاهد که این موضوع میتواند در میانمدت و بلندمدت از آثار منفی تحریمهای اقتصادی بر اقتصاد کشور بکاهد. علاوهبر این مسئله مهمتر کنترل سرمایه است که راه مهمی برای حفظ ارز تلقی میشود. سیاست افزایش مدیریت شده نرخ ارز در طی دوره بحران ارزی در کشور توانست بخشی از فشارهای وارده بر ذخایر ارزی را از طریق مکانیسم بازار و کاهش تقاضا پاسخ دهد. در این زمینه شفافیت عرضه و تقاضای ارز برای سیاستگذاران پولی کشور میتوانست به نتایج کنترلی بسیار بهتری منجر شود.
در این راستا راهاندازی بورس ارز جهت مقابله با وضعیتهای مشابه در آینده پیشنهاد میشود. با این توصیف یکی از راهکارهای بلند مدت در آینده میتواند با در نظر داشتن تجارب ناشی از اجرای بازار ثانویه ارز، راه اندازی بازار بورس ارز باشد که طبعا این مقوله در میان صاحبنظران موافقان و مخالفان خود را دارد. به هر حال، ایجاد سازوکارهای انجام معاملات سلف ارزی میتواند در کاهش ریسک سرمایهگذاران اثر مثبت داشته باشد. همچنین در شرایط تحریم اقتصادی ایجاد پیمانهای ارزی دوجانبه با کشورها و استفاده از ارزهای محلی میتواند در برطرف نمودن بخشی از مشکلات مبادلات ارزی کشور تاثیرگذار باشد. بنابراین در خصوص راه اندازی بازار بورس، موضوع را میتوان در زمان خاص خودش مورد بررسی و تدقیق لازم قرار داد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
مروری بر بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت دستور اخیر ایشان به رئیسجمهور برای برخورد قاطع با متخلفین
رئیس جمهوری با لحنی آرام با مردم سخن گفت، به ترامپ پاسخ داد و ریشه دردسرهای امروز اقتصاد را اینگونه واکاوی کرد
جمعی از اقتصاددانان برجسته در نامهای به ملت و دولت شرایط حاکم بر اقتصاد کشور و راه های برون رفت از بحران را تشریح کردند
«همدلی» مطرح شدن طرح سربازی بانوان در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس را بررسی میکند
ارزیابی افشین حیدرپور، اقتصاددان از چشمانداز اقتصاد ایران در زمان بازگشت محدودیتهای اقتصادی
نگاهی به زندگی سلبریتیهایی که از بی خانمانی به ثروت رسیدند رویاهای واقعی
«همسایهها» ممنوعهای که همچنان میفروشد
شیرزاد عبداللهی امنیت اقتصادی مردم را تامین کنید
رئیس جمهوری با لحنی آرام با مردم سخن گفت، به ترامپ پاسخ داد و ریشه دردسرهای امروز اقتصاد را اینگونه واکاوی کرد