جهانبخش محبی نیا لزوم تنظیم معادله رابطه ایران و آمریکا بر مبنای واقعیت

فرهنگ فقدان اعتماد و مخاصمه چهل ساله هر چند ماشین رابطه بین ایران و ایالات متحده آمریکا را از گذرگاه یکطرفه تنگ و فاقد چراغ راهنما در افغانستان، عراق و سوریه به عبور داده است اما هنوز کسی جرات مهندسی عملکرد و تبدیل ایده به رفتار را در این حوزه نداشته است.
مزمن شدن خصومت برای ایران از بعد اقتصادی و برای آمریکا از نظر سیاسی و حیثیتی آسیب های فراوانی را وارد کرده است. مجلس شورای اسلامی و کنگره همواره در مسیر رابطه، موانع زیادی را کار گذاشته‌اند. تصویب قوانین علیه هم‌دیگر و اجازه هزینه بخشی از بودجه عمومی طرفین هر چند شلیک اول درگیری بوده است اما حداقل آن را علنی، قانونی و ملعبه‌ای در اختیار مخالفان دو طرف قرار داده است. جمع سیلاب‌های کدورت و کینه پشت سر هر کدام از دول نیز مجال بیان واقعیت‌ها را از آنان سلب کرده است و تنظیم رابطه را به زمان واگذار کرده است. زمان نیز حرارت کوره مناقشه و منازعه را داغ تر و هر فصل بهانه های استمرار جدل را فزونی بخشیده است. نهادهای مردم نهاد، کاروان‌های ورزشی، بنیادهای خیریه و همسایگان هم به هر دلیل در این بستر متوقف شده‌اند.
بررسی دیرینه رابطه ایران و آمریکا خلاف سایر ملل چون اروپا و بعضی از کشورهای آسیایی در تراز سیاست، ملت ایران را بستانکار و ایالات متحده آمریکا را بدهکار نشان می‌دهد. آمریکایی‌ها بحق یا نا حق ملت آلمان را به خاطر تامین امنیت در طول جنگ‌های جهانی مدیون خود می‌دانند. آلمانی‌ها نیز به این امر، اعتقادی دارند. طرح مارشال را منجی اروپا می‌دانند و برای نجات بعضی از دولت ها از مصائب داخلی با رویارویی‌های جهانی، اقدام نظامی هم انجام داده اند اما در ایران عملکردشان به مثابه دخالت در کشورهایی چون ژاپن، گواتمالا، نیکاراگوئه و بسیاری از کشورها منفی بوده است زمانی ریچارد مورفی عضو ارشد شورای روابط خارجی آمریکا و تعدادی از سیاستمداران بارها به قلت آگاهی و درک آمریکایی‌ها از سیاست داخلی ایران اشاره داشته اند.
آمریکایی‌ها در طول تاریخ حق حاکمیی برای ایرانیان قائل نبوده‌اند و حرکت ها و جنبش‌های مشروطه طلبانه، آزادیخواهانه و دموکراتیک را در ایران وجه‌المصالحه خویشتن و بقای دیکتاتوری در ایران قرار داده اند.


اگر نهال دموکراسی خواهی، زیر تانک‌های عمال آمریکا در ایران له نمی شد، الان خاورمیانه نه تنها گرفتار نظام های قومی، قبیله‌ای ایدئولوژیک، بعثی، وهابی و هرج و مرج طلبانه نمی‌شد، بلکه در سایه صلح‌، توسعه و دمکراسی، بخش اعظمی از مشکلات آفریقا، آمریکایی لاتین و کشورهای عقب مانده آسیا در این منطقه از جغرافیای جهان حل و فصل می‌شد و جهان از آن بهره می‌برد.
اما اشتباهات سلسله‌وار، بنیادین و استراتژیک آمریکا در خاورمیانه این کشور را در اذهان مردم به کشوری تبدیل کرده است که در خدمت اهداف ایدئولوژیک و فرقه گرایانه اسرائیل و عربستان است و رویکرد آمریکا در حمایت از دیکتاتوری و استبداد خلاصه می شود و عامل بدبختی، فقر و فلاکت در کل منطقه خاورمیانه آمریکاست. آمریکایی‌ها در جهان جنایات بزرگی انجام داده اند اما در خاورمیانه عمق جنایات به قدری عمیق، وسیع و پیچیده است که به‌جد غیر قابل محاسبه است.
در حال حاضر که بخشی از مردم آمریکا، خاورمیانه و چه بسا جهان از سلطه گری، رجز خوانی، جنگ، فقر، فلاکت، فساد، بیکاری و عصیان خسته شده اند چاره کار چیست؟
آیا در جهان دادگاهی با برخورداری از ظرفیت عدل الهی سراغ می رود که بتواند حق و حقوق پایمال شدگان را احیا کند؟ و اگر قهر و غضب، تهدید و عدم روابط مبتنی بر حقوق متقابل و کامله الوداد تا ابد ادامه پیدا بکند چه کسانی ضرر خواهند کرد و هماوردی دو کشور، منطقه را مستعد بروز و ظهور کدام جریانات و پدیده‌ها خواهد کرد که از داعش خطرناک تر و چه بسا غیر قابل مهار باشد. در حال حاضر از خصومت دولت ایران و آمریکا کدام کشورها و گروه‌ها نفع می‌برند و همین که نسیم مذاکره در دشت سوزان بین‌الدول شروع به ورزش می‌کند چه کسانی در حزن و ماتم فرو می‌روند. درباره مذاکره، همسانی مواضع بعضی از نیروهای مدعی، با عربستان، سلطنت طلبان، مجاهدین خلق و افراطیون کنگره آمریکا چیست؟
آنچه که کنگره، کاخ سفید و مشاورین امنیت ملی و ریاست جمهوری آمریکا از آن غافلند بدهکاری آمریکا به ایران است، هر چند دموکرات‌ها در قالب استعاره و کنایه مزه‌ای ریخته‌اند اما با وجود مداخله، کودتا، جنگ یکطرفه آمریکا با مردم ایران و همراهی با صدام هنوز جرات تنظیم معادله بر مبنای منطق و واقعیت را ندارند. امروز که رئیس ایالات متحده آمریکا نگران شعار مرگ بر آمریکا است و آن را مایه وهن دولت آمریکا می‌داند. شایسته است خلاف روندی که از دوران کارتر تا اوباما در پیش گرفته شده است چهره‌ای متفاوت از دولت آمریکا نشان دهد و چارچوب تنظیم روابط را بر مبنای اصول زیر قرار دهد
1- برای همیشه استفاده از زبان زور درباره ایران را کنار بگذارد ٢- حداقل در رابطه با ایران خود را حافظ منافع اسرائیل قلمداد نکند. ۳- به محض کوچکترین ناامنی در ایران، رجز همراهی و تحریک نخوانند. تمامی سروده های کار تر، ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر و اوباما در حوزه دیپلماسی تهدید و همراهی با مخالفین وزن و قافیه نداشته است.
4- ناامنی در ایران همه خاورمیانه را در برخواهد گرفت این امر متاسفانه توسط سازمان اطلاعاتی آمریکا پنتاگون و مشاورین امنیت ملی به درستی مورد فهم قرار نگرفته است. 5- اسرائیل و عربستان به‌خاطر منافع قبیله ای و ایدئولوژیک همواره مخل تنظیم روابط بین ایران و آمریکا بوده‌اند و بزرگترین آسیب را به اقتصاد آمریکا وارد کرده اند. مهار آنها برای آینده بهتر خاورمیانه، می‌تواند نقطه اشتراک و فصل جدیدی از سیاست جهانی در خاورمیانه باشد.
6- فرآیند اعتماد به آمریکا در برهه های متفاوت به شکل بارزی در ایران لطمه دیده است. بازسازی این امر کار سختی است که آمریکایی‌ها می توانند آن را در دستور کار قرار دهند.
سایر اخبار این روزنامه
سیدحسن خمینی: سلامت، صداقت و قدرت شروط تاثیرگذاری رسانه است گزارش محرمانه سازمان ملل ادعا می‌کند که کره‌شمالی علاوه بر دور زدن تحریم‌ها، مشغول صادرات سلاح به آفریقا، یمن و سوریه بوده است «ابتکار» از فراخوان چهره‌های منتقد دولت روحانی به اعتراض‌خیابانی همزمان با ناآرامی‌های اخیر گزارش می‌دهد جهانبخش محبی نیا لزوم تنظیم معادله رابطه ایران و آمریکا بر مبنای واقعیت سینمای ایران با سلطه فیلم‌های کمدی سطحی در مسیر متفاوتی گام برمی‌دارد جستجوی مُسکن اجتماعی در سالن سینمای کمدی تشکیلات گردشگری سلامت ایران فقط با «یک نفر» اداره می‌شود درد بی‌درمان گردشگری درمانی «ابتکار» از حاشیه‌های ادامه‌دار بازار تلفن همراه گزارش می‌دهد خرید موبایل؛ هر روز سخت‌تر از دیروز! عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده خرید هواپیماهای جدید: تحویل هواپیماهای جدید نشانه‌ تعهد اروپا به برجام است سوال از رئیس‌جمهوری و ابهامات پیش رو! یادى از مردِ بحران‌ها مراسم بدرقه تیم ملی امید برگزار شد