روزنامه ایران
1397/05/13
چه باید کرد؟
در برابر مشکلات موجود چه باید کرد؟ راه برونرفت از وضعیتی که آن را شرایط ویژه مینامند چیست؟ مخاطب این چه باید کرد کیست؟ آیا همچون برخی مخالفان دولت باید همه تقصیرها را به گردن قوه مجریه انداخت و مدام حکم به تغییر و توبیخ داد؟ آیا اساساً جنس نارضایتیها و برخی معضلات موجود یکی است و میتوان برای رفع آنها یک نسخه واحد پیچید؟ اینها شاید مهمترین سؤالهایی باشد که این روزها و بعد از تشدید اعمال فشارهای خارجی و بروز تبعات آن در حوزه اقتصادی ذهن بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران و چه بسا مسئولان در حوزههای مختلف را درگیر خود کرده باشد. شاید نقطه مشترک هر اظهارنظری معطوف به شرایط جدید کشور اذعان به جنگ اقتصادی و روانی امریکا علیه ایران و البته کاهش فاصله اعتماد بین مردم و حاکمیت است.
اگرچه در مورد دوم گاهی ادعاها از حیطه انصاف و واقعیت خارج میشود اما از سوی دیگر هم نمیتوان درجاتی از وجود آن را منکر شد، چه معطوف به همین واقعیت است که برخی تدابیر و تصمیم گیریها و اطمینانخاطری که مسئولان نسبت به آینده کشور و مردم میدهند باز هم اقناع مورد انتظار حاصل نشده است و برخی اعتراضات و نارضایتیها در کنار برخی رفتارهای غیرعلمی و غیرمنتظره از سوی بخشهایی از مردم همچنان ادامه دارد. بر همین اساس است که برخی کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که راه برونرفت از وضعیت موجود و بخصوص غلبه بر جنگ روانی که براندازان هم حالا دستی بر آتش دارند، نه وظیفه یک قوه و نهاد که اهتمام ملی و عمومی میطلبد.
در کنار حاکمیت که انتظار است با رصد تحولات و اتفاقات، چارهجوییهای درست و بموقعی داشته باشد، دیگر تأثیرگذاران بر افکار عمومی و از جمله گروههای مرجع هم آستینها را بالا بزنند. احزاب و گروههای سیاسی، نخبگان، رسانهها و تریبونهای نمازجمعه، مجلس، دولت، نهادهای نظامی، قضایی و... همه باید خود را درگیر در ماجرا بدانند و به میدان بیایند و راهکارهای خود در پاسخ به چه باید کرد را مطرح کنند. صادق زیباکلام استاد دانشگاه معتقد است که نخبگان منتظر کارت دعوت حاکمیت نباشند، حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر امام جمعه موقت اصفهان توصیه میکند که تریبونهای نمازجمعه محل تزریق آرامش و وحدت به جامعه باشند.
محمد مهاجری فعال رسانهای میگوید نباید وسط معرکه دنبال مقصر باشیم و محمدعلی وکیلی عضو هیأترئیسه مجلس هم پیشنهاد میدهد که بهارستان پیشاهنگ تحقق خواستههای مردم باشد تا صدای تروریستها و سلطنتطلبها در کف خیابان پژواکی نداشته باشد. بنابراین به نظر میرسد مخاطب این چه باید کرد تنها دولت یا یک نهاد خاص نیست و همه با همافزایی باید برای رفع مشکلات و تحقق مطالبات مردم در میدان باشند.
یادداشت
دنبال مقصر بگردیم یا نه؟!
محمد مهاجری
فعال رسانهای
وقتی فرضاً در جایی آتشسوزی رخ میدهد، همه کسانی که در صحنه حاضرند، به حکم عقل باید برای خاموش کردن آتش هر چه از دستشان برمیآید، انجام دهند. در میان این معرکه نباید به دنبال مقصر گشت چون هرکاری جز اطفای حریق خلاف خرد است. اما این بدان معنا نیست که بعد از واقعه، دنبال کشف علل و عوامل نباشیم. هر تساهل و تسامحی در پیدا کردن دلیل حادثه، معنایش جرقه زدن برای حادثه بعدی است.
1. ناآرامیهای دیماه 96 بهدرستی واکاوی نشد. عوامل آن قسر در رفتند و حتی طلبکار هم شدند. اول چنان وانمود کردند که جامعه در اوج بحران است و نباید سراغ مقصر رفت، اما وقتی غائله خوابید با هیاهو و «کی بود کی بود من نبودم» با همدستی پارهای اشخاص و رسانهها، موضوع را به بوته فراموشی سپردند.
2. دو سه روز است که مجدداً اعتراضاتی در گوشه و کنار برخی شهرها مشاهده میشود. این اقدام، نه غیرقابل پیشبینی بود و نه دلایل آن، غیرقابل فهم. فشارهای اقتصادی، امنیت روانی مردم و بخصوص اقشار آسیبپذیر را به هم ریخته و دادشان را درآورده است. این احساس که گویی مقامات به فکرشان نیستند عذابشان میدهد و برای بیان وضعشان ممکن است دست به تجمع بزنند. امیدشان این است که حرکتهای اعتراضی احتمال رسیدگی به مشکلاتشان را تقویت میکند.
3. از همین حالا و حتی از مدتی قبل، افراد و رسانههایی برای چنین شرایطی هیزم تهیه کرده یا میکنند. مطرح کردن مشکلات و بزرگنمایی آن از یکسو و افزایش بدبینی نسبت به مسئولان اجرایی کشور و در کنار آن به فراموشی سپردن دلایل کمبودها، تنها نتیجهاش، طغیان آتش خشم و نارضایتی است. در حوادث دی 96 یک جریان خاص سیاسی با تشبث به این روش به اهداف خود رسید و اکنون مجدداً همان روش در حال تکرار است.
4. متأسفانه مدیران ارشد اجرایی کشور با سکوت خشم برانگیز خود و ارائه نکردن توضیح درباره دلایل ناکامیهای اقتصادی، فضای متشنج را مبهمتر میکنند و عملاً مهار وقایع را به دست دلواپسانی میسپارند که هنرشان، بهرهگیری از فضای مهآلود و ماهی گرفتن از آب گلآلود است.
5. اگر بعد از اتفاقات دی 96 برای مردم توضیح داده میشد که مدافعان سنتی مؤسسات اعتباری خودشان دستمایه ناآرامیها را فراهم آوردهاند، امروز مجدداً همان جریان، رخت وکالت مردم را به تن نمیکرد و با در دست گرفتن علم خواستههای مردم، عملاً موجبات ناآرامیهای جدید را فراهم نمیآورد. اگر جامعه میفهمید همینها بودند که برای تحریمهای اقتصادی زمینهچینی کردند، هویتشان برای جامعه روشن میشد و الان نقاب حمایت از محرومان را بر چهره نمیزدند.
6. اوضاع شلمشوربای اقتصادی امروز، البته ناشی از ضعفهای قوه مجریه است، اما این، همه قصه نیست. نمایندگان محترمی که در مجلس، فرصت هرگونه تعامل با دنیا را برای رفع مشکلات اقتصادی بستند و جلوی قوانینی که میتوانست بند تحریمها را باز کند، سنگ انداختند خودشان مقصر اتفاقات امروزند. چهرههای تریبونداری که باید از خطبههایشان برای امیدبخشی استفاده میکردند، در دام بازیهای سیاسی فتنهگران مصلحنما افتادند. برجام که میتوانست دو سال زودتر تصویب شود، اسیر بازیهای دلواپسان شد و عملاً فرصتهای بزرگ اقتصادی را که با جذب سرمایههای کلان خارجی، امکان تحریمها را به صفر نزدیک میکرد، از کشور گرفت و...
7. اگر برای شهروندان توضیح داده میشد که برجام با همه نواقصش، پنجرهای برای نفس کشیدن اقتصاد بود که دوستنماها آن را بستند، امروز عدهای با پررویی طلبکارانه برخورد نمیکردند.
8. حالا دوباره اعتراضات، کم وبیش شروع شده است. دود آن بیش از همه به چشم مردمان محروم و آسیبپذیر میرود. برای تحریک معترضان هم بهانه فراوان است. دلایلش هم روشن است. تحریمهایی که احتمال دارد معیشت جامعه را به خطر بیندازد به کابوس تبدیل شده است حتی اقشار متوسط جامعه هم از اینکه رفاهشان تهدید شده، ناراحت و نگران آیندهاند. در این میانه، مفسدان اقتصادی چهره پوشاندهاند و هر کاری میخواهند میکنند. بزرگترین هنرشان این است که از دعواهای موجود بین سیاسیون بهره ببرند و در خفی، کارشان را انجام دهند.
9. باز هم، گاه غائله فرا رسیده و علیالظاهر نباید یقه مقصر را گرفت. باید برای بحران، راهحلی هرچند موقتی پیدا کرد و همین یعنی فرصت نفس کشیدن برای بازیگرانی که دیروزها و پریروزها پنجرههایی را که میتوانست راه وزیدن نسیم باشد، بستند.
10. وقتی همه پذیرفتهاند که دشمن از راه اقتصاد وارد جنگ شده، فهم این نکته که هر تجمعی میتواند جرقه یک رخداد تلخ باشد کار سختی نیست. وقتش فرا رسیده که بزرگان کشور، اجازه ندهند این جرقهها به آتشهای بزرگ تبدیل شود و خرمنها را بسوزاند.
مجلس صدای رسای مردم باشد
محمدعلی وکیلی
عضو هیأت رئیسه مجلس
در شرایط فعلی که کشور با مشکلاتی روبهرو است، به نظرم مجلس از دو طریق میتواند اقدام کند؛ یک رویکرد سلبی است و دیگری ایجابی. به این معنا که در رویکرد سلبی نظارت بر عملکردها به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد و هر مسئولی چه در دولت و چه در نهادهای دیگر در انجام وظایف خود کوتاهی دارد یا عملکردهایش به نوعی بی اخلاقی اقتصادی منجر شده، با استفاده از ابزار نظارتی از گردونه مدیریت کشور حذف شود. اگر چه اعمال نظارت مجلس عمدتاً در حوزه اجرایی است اما نمایندگان میتوانند با اعمال ماده 236 با کوتاهیها و اخلالگریهای مسئولان دیگر نهادها غیر از دولت هم برخورد کنند یا از طریق کمیسیون اصل 90 هر جا کوتاهی در احقاق حقوق مردم را مشاهده کردند، آن را برای بررسی به دستگاه قضایی بدهند. حداقل آن، این است که نتیجه این گزارشها را در اختیار افکار عمومی قرار دهند. بخش دیگر متوجه رویکرد ایجابی است. یعنی از طریق طرحهایی با هماهنگی سایر نهادها و از جمله دولت یا حتی به تنهایی باری از مشکلات کشور بردارد. متأسفانه اختلاف نظرها بین دستگاههای کشورباعث میشود که تدابیر دولت هم آن گونه که باید و شاید کار ساز نباشد. بر همین مبنا شایسته است که مجلس محور هماهنگی برای رسیدن به طرح واحد یا طرحهای تأثیرگذار باشد. اینکه گاهی احساس بنبست در کشور میشود ناظر بر همین اختلاف نظرهاست حال آنکه ما در قانون اساسی بنبست نداریم. مثلاً بحث ارتباط یا عدم ارتباط با امریکا این روزها یکی از موضوعات مهم مطرح در کشور است. اینکه در شرایط فعلی به این دولت امریکا و در برابر پیشنهاد ترامپ چه پاسخی باید داد؟ اینکه رویکرد تقابلی 40 ساله با این کشور باید ادامه یابد یا اینکه رویکرد تعامل جایگزین شود؟ جریانهای سیاسی در طول 40 سال گذشته هر کدام نگاه متفاوتی به این مسأله داشتهاند که اتفاقاً نظرات خود را نیز نظر و رأی مردم قلمداد کرده و میکنند. مسائل دیگری همچون کیفیت پرداخت یارانهها، ماندن یا نماندن در برجام و... از نمونههایی است که در کشور و نزد نهادها و جریانهای سیاسی محل اختلاف است. به نظرم اینجاها مجلس میتواند بانی طرح رفراندوم باشد. مجلس میتواند پیشاهنگ احقاق حقوق ملت باشد. اگر صدای نمایندگان ملت رسا باشد، دیگر صدای ساختارشکنهای سلطنتطلب و تروریستهای منافق در کف خیابان محلی از اعراب نخواهد داشت. در حقیقت اگر چه شرایط زندگی بر ملت سخت شده است اما همین شرایط ویژه از این منظر هم میتواند یک فرصت تلقی شود که یکسری اصلاحات درونی را انجام دهیم و از تنگناها عبور کنیم.
تریبونها آرامش منتقل کنند
محمدتقی رهبر
امام جمعه موقت اصفهان
نماز جمعه، نماد وحدت و همدلی و از پایگاههای اطمینان قلب مردم است و نباید مطالبی از تریبون آن منتشر شود که شرکتکنندگان با دلگیری و دلخوری از مصلاها بازگردند. نه تنها تزریق آرامش و اطمینان از بهبود شرایط از مهمترین اقدامات امامان جمعه شهرهای مختلف است بلکه عدم بزرگنمایی از قدرت دشمن نیز از جمله وظایفی است که برعهده آنان قرار دارد. دشمنان ما زخم خورده از انقلاب اسلامی هستند و باید بگذاریم هرچه قدر میخواهند، زوزه بکشند. آنچه حائز اهمیت خواهد بود، همدلی و همیاری دستگاههای مختلف برای برون رفت از مشکلات است.
همه ما میدانیم که مشکلات موجود از سوی جریان خاصی در داخل کشور به وجود نیامده که بخواهیم از تریبونهای نماز جمعه یا هر تریبون دیگری، آنها را آماج حملات خود قرار دهیم. بلکه این مشکلات ناشی از مسائلی بوده که دشمن به ما تحمیل کرده است. پس نیاز داریم که با همدلی و هماهنگی و تکیه بر توان داخلی و با شتاب بخشیدن به اقدامات، در پی حل آن بربیاییم. اگر مشکلات با همدلی مسئولان از سوی نهادهای داخلی مهار شود، به گفته حضرت امام، دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند. همین دو سه روز قبل بود که رئیس جمهور امریکا گفت حاضر به گفتوگو با ایران بدون هیچ پیش شرطی هستم اما مگر ما دیوانهایم که بخواهیم با شما حرف بزنیم. مواضع آقای روحانی را هم که پس از آن شاهد بودیم و دیدیم که محکمتر از گذشته قدم برداشتند. بنابراین در حال حاضر وقت هجوم آوردن به این نهاد و آن نهاد نیست. بخصوص در روزهایی که اجتماعات اعتراضی مردم را در برخی از شهرهای کشور شاهد هستیم، نیازمندیم که آنان را به همدلی دعوت کنیم.
از دولت و مجلس گرفته تا سایر نهادهای حاکمیتی همه باید دست به دست هم بدهیم تا مشکلات موجود را
حل و فصل کنیم. وحدت و انسجام دستگاههای مختلف کشور از ضروریترین نیازهای امروز است. الان زمان تنش نیست. ما در طول 40 سال پس از پیروزی انقلاب، فراز و فرودهای زیادی داشتهایم اما از همه آنها سربلند بیرون آمدهایم. دنیا هم که فقط امریکا نیست. ما میتوانیم رویکردمان را متوجه شرق کرده و به سراغ هند و چین و روسیه و... برویم و این کار در صورتی ما را موفق خواهد ساخت که در داخل هم به وحدت و انسجام برسیم. اگر تدبیر وجود داشته باشد انشاالله از سد مشکلات عبور خواهیم کرد.
نخبگان منتظر کارت دعوت حاکمیت ننشینند
صادق زیبا کلام
استاد دانشگاه
این روزها مردم کشور با مشکلاتی روبهرو هستند و در ادامه همان مشکلات شاهد اعتراضهای پراکندهای در برخی شهرها هستیم. فارغ از تحلیلهایی که سعی میکنند این اعتراضات را به رسم کشف و شهود ریشهیابی کنند، یک پرسش میتواند مطرح باشد؛ وظیفه نخبگان جامعه در مواجهه با پدیدهای که رخ داده است چیست؟ در اینجا من بهطور ویژه نخبگان اصلاحطلب را مخاطب قرار میدهم. نخستین بایدی که پیش روی آنها قرار دارد این است که رویشان را از واقعیت جاری در خیابان بازنگردانند و با آنچه در حال رخ دادن است مانند تظاهرات دیماه سال گذشته برخورد نکنند.
باید بپذیریم که این تظاهرات بخشی از واقعیتهایی است که در جامعه ما بهوجود آمده است. بله درست است که مخالفین نظام، منتقدین، سلطنتطلبها و شبکههای فارسیزبان خارج از کشور انواع و اقسام بهرهبرداریهای سیاسی را به نفع خود انجام میدهند. ولی واقعیت امر نارضایتی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی است که در میان نسل جوان به وجود آمده است و ما نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم و با کلیگوییهایی مانند اینکه تظاهرات مسالمتآمیز حق مسلم مردم است، صدای مردم را باید شنید و... به آن واکنش نشان بدهیم. اینکه بگوییم صدای مردم را باید شنید، متضمن این است که بگوییم چه کسانی باید صدای مردم را بشنوند؟ صدای مردم دقیقاً چیست و مهمتر اینکه پس از شنیدن صدای مردم چه باید کرد است؟ نظام، دولت و مجلس چه باید بکنند؟ اینها پرسشهایی است که نخبگان برای پاسخ دادن به آنها باید آستین بالا بزنند و تلاش کنند.
اینکه من مخاطبم را نخبگان اصلاحطلب قرار میدهم نیز بهدلیل شرایط دشوارتری است که آنها در مواجهه با چنین وضعیتی دارند، زیرا اصولگرایان بویژه اصولگرایان تندرو تکلیفشان مشخص است. آنها سعی میکنند بگویند که این تظاهرات علیه سیاستهای دولت روحانی است، میگویند سیاستهای اقتصادی دولت باعث به وجود آمدن این سرخوردگیها و نارضایتیها شده است و با تمام توان سعی میکنند که لبه تیز این اعتراضات را به سمت دولت روحانی هل بدهند.اما برای اصلاحطلبان و دگراندیشان مسأله عمیقتر از این حرفها است. اغلب معتقدند که این سرخوردگی و نارضایتی صرفاً اقتصادی نیست، بلکه صبغه سیاسی و اجتماعی نیز دارد و بیش از آنکه سرخوردگی باشد؛ ناامیدی، استیصال و احساس به آخر خط رسیدن کسر قابل توجهی از جوانان است. بنابراین به نظر من اولین کاری که باید نخبگان بکنند این است که چشمان خود را روی واقعیتها نبندند و سعی نکنند به گونهای رفتار کنند که گویا این تظاهرات در کشور دیگری اتفاق افتاده است و به ما خیلی ارتباطی پیدا نمیکند. بلکه بالعکس باید علیرغم تلخ بودنش بپذیریم که اتفاق افتاده است و باید با آن برخورد کنیم. باید تبیین و تحلیلش کنیم و ننشینیم و بگوییم که خب حاکمیت خودش میداند چه کار کند. واقعیت این است که اگر تدبیری تاکنون بوده است دستکم پاسخ درستی نگرفته است. حالا هم برخی از مسئولان قضایی گلایه میکنند که چرا مفسدان را اعدام نمیکنید و از دولت گلهمندند که چرا تیم اقتصادیات را عوض نمیکنید؟ در حالی که میدانیم با اعدام چند نفر از مفسدین یا عوض کردن همه تیم اقتصادی دولت چیزی حل نمیشود. همچنانکه وقتی رئیس کل بانک مرکزی تغییر کرد اتفاق خاصی نیفتاد. بنابراین اولین کاری که باید نخبگان انجام دهند این است که این واقعیتها را ببینند و از آن فرار نکنند. در گذشته دولت روحانی موضعگیریاش این بود که بله اعتراض حق مردم است و مردم از این حق برخوردارند که اعتراض کنند، اما بخش تندرو حاکمیت با اتهام اینکه اینها منافقند، سلطنتطلباند، دست داماد صدام در کار است یا فلان کشور متخاصم پشت قضایا است، معتقد بودند که باید با معترضان برخورد سخت کرد و آنها را سر جایشان نشاند.
با این اوصاف نمیتوانیم و نباید بنشینیم به امید اینکه حاکمیت کارت دعوت بفرستد و از نخبگان راه حل بخواهد،بلکه این نخبگان هستند که باید با تبیین و تحلیل و از طریق دخالت کردن فکری نگذارند به ثبات کشور آسیبی وارد شود. همچنین آنها باید ضمن همراهی و همدلی با کسانی که ناراحت هستند راهکار ارائه دهند. راهکاری که نشان دهد این مردم و جوانان عصبانی باید بغض، عصبانیت و خشم خود را چگونه بروز بدهند که به تمامیت کشور آسیبی وارد نشود.
سایر اخبار این روزنامه
بسته جدید ارزی دولت نهایی شد
شجریان پیگیر اجرای کنسرت خیابانی شد
تفاوت و خلاقیت همزاد حسین پناهی بود
هر دو کاپیتان تیم ملی در جمع «پرشورها»
چه باید کرد؟
باید با مردم حرف زد
اصلاحات پالایش میخواهد
چین توقف خرید نفت از ایران را رد کرد
قتل عام زنان و کودکان در <حدیده>
جایزه < فیلدز> برای همه ایرانی هاست
اگر آتنا و ستایش میدانستند...
این تنور داغ برای کدام نانواست؟
درد بیاعتمادی
با هم «ایران» بخوانید
سلام ایران
نظــــــــر مـــــردم