روزنامه اعتماد
1397/05/13
خودكشي از ترس مرگ!
نمايندگان مجلس با طرح پرسشهايي برسر انبوه مشكلاتي، ميراث سوءمديريتها و بيتدبيريها در گذشته و حال و نيز در سايه شرايط تداوم سياستهايي نه چندان سازگار با منافعي بلندمدت، بعضا خارج از حوزه اختيارات دولت و رييسجمهور، آوار همه دردهاي امروزمان را بر سر دولت او ريختند - از درد بيكاري و اشتغال گرفته تا استمرار تحريمهاي بانكي، تا ركود اقتصادي، تا افزايش نرخ ارز. به قول معروف اما اگر حقير به جاي روحاني بودم، با سودجويي از مجال پديد آمده در مجلس...همه حرف دلم را با مردم ميزدم، و البته ناگفتههايي بر سر سنگهايي سنگين و ناخواسته بر سر راه را. ديگر جاي مجامله و تنها گفتن برسر «چه بايد بشود»ها و «چه خواهد شد»ها نيست. زمانه مستعد تصميماتي دشوار و بي شك گريز ناپذير است؛ خصوصا در مواجهه با جهاني نه چندان دلداده اهداف، سياستها و عملكردهاي مان. اميد كه رييسجمهور در فرصت به دست آمده، فراسوي سياست كجدار و مريز معمول، شفاف و بيپرده از موانعي بزرگ و كوچك بر سر راه تعامل با جهان بگويد و از چرايي ماندگار و مزمن شدن دردهاي بيدرمان مان. چشمداشت معجزه از اين تعامل البته كه نوعي كوتاهبيني و سادهانديشي است. همانگونه كه كم بها دادن به آن در بزنگاه تاريخي كنوني نيز جز نوعي لگد زدن به راهحلهايي احتمالي نيست. دورنگري، چانهزني مطمئن و بيواهمه در فراگرد تعامل با جهان، با قصد نقد كردن داشتهها و دستاوردهايمان، و كاستن از تهديدها و تبديل آنها به فرصتهايي براي اشتغال، توسعه و رفاه رسالت و هنر ديپلماسي است.جنگ با جهان و حتي كوبيدن بيحساب و كتاب بر طبل آن، ميتواند جنگ با توسعه و رفاه مردم نيز باشد. مذاكره ابزار اين تعامل است؛ با دوستان كه هيچ، با دشمناني قسم خورده نيز. مگر ميتوان هم خواهان حل مشكلات خارجي بود و هم ابزارهاي لازمه آن را از دست متوليان كار گرفت. از دست مكانيكي بي وسيله و ابزار چه كاري ساخته است؟ در اصل مذاكره هيچ «شرط» و «اما و اگر»ي نيست. ترس از آن نيز بيمعناست. از ترس مرگ خودكشي نبايد كرد. چهبسا گامهايي كوچك اما استوار و برخوردار از حمايت همگان در اين ميان راه دستاوردهايي بزرگتر را هموار كند. بيشك نميتوان برد و امتيازي براي طرف مقابل نيز در اين فراگرد نديد. البته كه ميتوان هر زمان در مواجهه با باج خواهيهايي بيمنطق و متعارض مصالح عموم آبرومندانه از مذاكره كنار كشيد. اما همچنان بايد براي تحقق شرايطي مناسب در زمان مناسب كوشيد و به اصل مذاكره وفادار ماند. تبديل مخاصمه با كشوري خاص با بستن هر پنجرهاي در برابر هر باد مساعدي به محوري «هويتي» و غير قابل چون و چرا چه بسا در نهايت جز سفري بيفرجام ازآب در نيايد. در مناسبات جهاني امروز چندان حرفي از «اعتماد» نيز نميتوان زد. ظاهرا همه بازيگران اين عرصه منافع و مصالحي ملي را بر جايگاهي بالاتر از «اعتماد» مينشانند. كدام دولت را در هزار توي مناسبات جهاني در پايبندي به تعهدات شناخته شده جهاني ميتوان مثال زد و از آن الگو ساخت؟ خودمان را هم در اين ميان ببينيم. مگر در ماجراي گروگانهاي امريكايي و حبس فراتر از يكساله آنان مصالحي تاكنون نا شناخته مانده ـــ دستكم براي اين حقيرـــ سايه بر پيمانهاي ديپلماتيك ما و قواعد جهاني در حوزه مناسبات دوجانبه نينداختند؟ «اما و اگرها» و بهانههايي غير قابل چون و چرا، در هر شرايطي و صرفنظر از هر موضع مساعدي، سد راه كارآمدي ديپلماسي است. نتيجه همچنان كوبيدن بر طبل خصومت و چرخش تنها در شرايط تنگنا و اضطراري گريزناپذير، چه بسا كند شدن چاقوي ديپلماسي و سياست خارجي و نقشآفريني آن در شرايطي خطيرتر و دشوارتر باشد و از باور پذيري و كارآمدي تلاشهاي آتي در فراگرد تامين امنيت ملي در شرايطي مشابه نيز بكاهد. به نگاه دورنگرانه به تحولات جهاني ـــ لازمه يك ديپلماسي واقع گرا، كلان نگر و «هوشمند» ـــ ميدان دهيم.
سایر اخبار این روزنامه
ابتدا آزادي را تضمينكنيم
تابع تصميم مقامات عالي نظام باشيد
وزيركار بهجاي وزير اقتصاد
روابط آنكارا- واشنگتن در سراشيبي سقوط
گزارشي از مواجهه مسوولان با فساد : «اعدامدرماني» يا پيشگيري؟
خودكشي از ترس مرگ!
لزوم شفافيت فراگير
تابآوري و نياز به آموزش فردي
در خدمت و خيانت ايرانيان مهاجر
زمينههاي سوال از رييسجمهور