چرا مذاکره و چگونه

دکتر صلاح‌الدین هرسنی*- از زمان اعلام آمادگی ترامپ مبنی بر انجام مذاکره با ایران در هر زمان و مکانی، تفسیر‌های متعددی از سوی کارشناسان و تحلیلگران مسایل بین‌الملل صورت گرفته است‌. در این ارتباط، برخی دیدگاه‌ها بر لزوم و امکان و برخی دیدگاه‌ها نیز بر اجتناب و امتناع آن تاکید کرده‌‌اند‌. با وجود همه قبولی و منطقی که پشت این دیدگاه‌ها وجود دارد به نظر می‌رسد در شرایط حاضر راهی جز مذاکره با آمریکا باقی نمی‌ماند‌. لزوم مذاکره با آمریکا بیشتر در ارتباط با شرایطی است که در کشور جاری است‌. در بروز و ظهور این شرایط، سیاست‌های اقتصادی دولت و همچنین سیاست‌های کارافزایانه ترامپ نقش کلیدی دارند‌. این سیاست‌ها باعث بحران ارز و طلا، تورم، گرانی، رکود و بیکاری در جامعه شده که پیامد آن اعتراضاتی است که همچون قارچ در گوشه‌گوشه کشور و به نوبت در حال روییدن است‌. البته دولت تلاش دارد در روز‌های پیش رو با تغییر در تیم اقتصادی بتواند از شدت و حدت بحرانی که جامعه را گرفته، جلوگیری کند‌. به نظر می‌رسد تغییر تیم اقتصادی نیز علاج و چاره‌ساز نیست زیرا اعمال تغییرات از یک طرف به مثابه نوشدارو بعد از مرگ سهراب است و از طرف دیگر زیرساخت‌های اقتصادی کشور بغرنج‌تر از آن است که تغییر در تیم اقتصادی و حتی تغییر محتمل در برخی از وزارتخانه‌ها بتواند از مشکلات آن بکاهد‌. به عبارت دیگر خانه از پای‌بست ویران است‌. حال در شرایطی که افق‌های اقتصاد ایران چشم‌انداز روشنی را نمایان نمی‌کند و از سوی دیگر سیاست‌های خصمانه ترامپ با اعلام آمادگی برای مذاکره در حال رنگ باختن است، ضرورت دارد از فرصت به دست آمده بیشترین استفاده را برای گشایش اقتصادی به عمل آورد‌. محققا نیل به گشایش اقتصادی از رهگذر مذاکره، مستلزم چگونگی کاربست منطق مذاکره برای گرفتن امتیازات در پای میز مذاکره است‌. با توجه به ضرورت مذاکره به نظر می‌رسد در شرایط حاضر شرایط ادراکی و ذهنی انجام مذاکره فراهم شده و نوعی تمایل پنهان هم برای انجام آن دیده می‌شود‌. در این ارتباط به کارگیری لوازم و استلزامات امر مذاکره از سوی دستگاه دیپلماسی ایران متضمن بیشترین فواید راهبردی باشد و آن اعبارت است از:اول آنکه مطالبه‌گری ایران در انجام مذاکره باید از سوی دستگاه دیپلماسی صورت گیرد و از دخالت دستگاه‌های موازی در چند و چون آن اجتناب شود‌. بدیهی است چندصدایی و هرگونه دخالت دستگاه‌های موازی در فرآیند مذاکره، چیزی جز تزاید تنش و اعتمادزدایی برای طرفین نخواهد بود‌. دوم آنکه ترامپ در وقت حاضر در بیشترین شرایط آمادگی برای انجام مذاکره با ایران قرار دارد‌. این آمادگی به معنای آن است که گرفتن امتیاز از او کار سختی نخواهد بود‌. تحت این شرایط احتمال یک توافق جامع بر مبنای شرایط آمریکا کمتر می‌شود‌. همین شرایط کمک می‌کند که ایران بخواهد از ترامپ برای بازگشت به برجام تجدیدنظر کند‌. سوم آنکه هرگونه تمایل برای مذاکره از سوی مقامات ایران متضمن تغییر نگرش در قبال دیدگاه‌هایی است که در قبال مذاکره با آمریکا وجود دارد‌. واقعیت آن است که مذاکره بر منازعه اولویت دارد و یک اصل راهبردی در سیاست خارجی و منافع ملی کشور‌هاست و هیچ کشوری از رهگذر مذاکره زیان و آسیبی ندیده است‌. مذاکره آن‌گونه که از معنا و مفهوم آن پیداست، چیزی جز دستاورد و مصالحه نیست‌. کمترین لطف انجام مذاکره کاهش تنش و به حداقل رساندن تهدید در روابط ایران و آمریکاست‌. از طرف دیگر در شرایط فعلی نباید مذاکره را همانند توپی دانست که به دنبال زمینی می‌گردد‌. واقعیت آن است که توپ مذاکره هم‌اینک در زمین ایران و آمریکا افتاده و این دو کشور برای کاهش تنش در روابط نیاز به این منطق دارند‌. و آخر اینکه نباید فراموش کرد که جریان‌های عبری- عربی همانند دوران اوباما، بیشترین آسیب و زیان استراتژیک را در نزدیکی- تهران واشنگتن می‌برند‌. لذا برای تحمیل زیان بیشتر به این جریان‌ها، ضرورت دارد دستگاه دیپلماسی با انجام یک مذاکره دقیق و حساب‌شده استفاده راهبردی حاصل از این مذاکره را به سود خود تنظیم کند‌.
*مدرس علوم‌سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com